Skip to main content


شعر

بیشتر
14 سال 1 هفته قبل #7425 توسط FeanoR
پاسخ داده شده توسط FeanoR در تاپیک پاسخ: شعر
به تو عادت کرده بودم
اي به من نزديک تر از من
اي حضورم از تو تازه
اي نگاهم از تو روشن
به تو عادت کرده بودم
مثل گلبرگي به شبنم
مثل عاشقي به غربت
مثل مجروحي به مرهم
لحظه در لحظه عذابه
لحظه هاي من بي تو
تجربه کردن مرگه
زندگي کردن بي تو
من که در گريزم از من
به تو عادت کرده بودم
از سکوت و گريه شب
به تو حجرت کرده بودم
با گل و سنگ و ستاره
از تو صحبت کرده بودم
خلوت خاطره هامو
با تو قسمت کرده بودم
خونه لبريز سکوته
خونه از خاطره خالي
من پر از ميل زوالم
عشق من تو در چه حالي
كاربر(ان) زير تشكر كردند: NicoleL2

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
14 سال 1 هفته قبل #7426 توسط FeanoR
پاسخ داده شده توسط FeanoR در تاپیک پاسخ: شعر
در این بن بست...
دهانت را می بویند
مبادا که گفته باشی "دوستت دارم"
دلت را می بویند
روزگار غریبی ست،نازنین!
و عشق را
کنار تیرک راهبند
تازیانه می زنند
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد
در این بن بست کج و پیچ و سرما
آتش را
به سوختبار سرود و شعر
فروزان می دارند.
به اندشیدن خطر مکن.
روزگار غریبی ست،نازنین!
آن که بر در می کوبد شباهنگام
به کشتن چراغ آمده است.
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد
آنک قصابانند
بر گذرگاه ها
مستقر.
با کنده و ساطوری خون آلود
روزگار غریبی ست،نازنین!
و تبسم را بر لب جراحی می کنند
و ترانه را
بر دهان.
شوق را در پستوی خانه نهان باید کرد
کباب قناری
بر آتش سوسن ویاس
روزگار غریبی ست نازنین!
ابلیس پیروز مست
سور عزای ما را بر سفره نشسته است
خدا را در پستوی خانه نهان باید کرد.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: Nasim

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
14 سال 1 هفته قبل #7427 توسط FeanoR
پاسخ داده شده توسط FeanoR در تاپیک پاسخ: شعر
به ساز روزگار می‏رقصم....
میدونی چرا ؟
چون شریکم تو هستی
شریک رقص که تو باشی
ساز روزگار همیشه کوکه.

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
14 سال 5 روز قبل #7514 توسط FeanoR
پاسخ داده شده توسط FeanoR در تاپیک پاسخ: شعر
همون شب دلم برای سهراب گرفت...

كه چه معصومانه و پر درد گفته بود:

من كه از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت كردم

حرفی از جنس زمان نشنیدم

هیچ چشمی عاشقانه به زمین خیره نبود

كسی از دیدن یك باغچه مجذوب نشد

هیچ كس زاغچه ای را سر یك مزرعه جدی نگرفت...
كاربر(ان) زير تشكر كردند: Termeh

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
14 سال 5 روز قبل #7562 توسط PARSA_MJ
پاسخ داده شده توسط PARSA_MJ در تاپیک پاسخ: شعر
این بار
بهترینم رو انجام میدم تا درست انجامش بدم
اوه نه
بیا و منو نجات بده
من یکی رو نیاز دارم
اگه دیدیش
اینو بهش بگو.من نیازش دارم
یک شانس دیگر در عشق
یک شناس دیگر در عشق
اثری از مایکل

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
14 سال 3 روز قبل #7779 توسط Ehsan
پاسخ داده شده توسط Ehsan در تاپیک پاسخ: شعر
برای اولین بار امروز میخوام نگات کنم برای اولین بار میخوام امروز صدات کنم

برای اولین بار میخوام باهات حرف بزنم برای اولین بار میخوام عشقت روادعا کنم

برای اولین با میخوام نگیره نفسم برای اولین با میخوام رازمو برملا کنم

برای اولین بار تو هم از من رد نشو تا که نمیرم بدونت، عمرمو بر فنا کنم.
____________________________________________________________________________________________

به نظرتون این شعر کافیه یا باید ادامه داشته باشه؟

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

مدیران انجمن: Ehsanblackfire
زمان ایجاد صفحه: 0.811 ثانیه
قدرت گرفته از كيوننا