جلسه ۲۸ دادگاه اایجی: فیلیپس از دعوای مایکل جکسون و تمی و فریاد بر سر مایکل میگوید
در این روز وکیل کمپانی طرح پرسش از رندی فیلیپس را ادامه داد.
بیشتر وقت امروز به صحبت در مورد مدیر برنامهی برکنار شدهی مایکل، تمی تمی گذشت. فیلیپس در مورد ملاقات دو ساعته با تمی در هتل بل ایر در تابستان سال ۲۰۰۸ برای گفتگو پیرامون تور مایکل گفت. آنها در آن روز در مورد شرایط زندگی، حرفهی مایکل، مکان زندگیاش، امور مالی و بازگشتاش به دنیای موسیقی صحبت کردند. این ملاقاتها ادامه داشت و در نهایت به نشستی در حضور مایکل انجامید. فیلیپس گفت که تمی کنترل هزینهها را در دست گرفته بود و حتی دسته چک مایکل را امضا میکرد. به گفتهی او تمی لهجه داشت و از یک کشور دیگر آمده بود.
چرا لندن؟
او گفت این ایده که تور در لندن برگزار شود توسط ریمون بین، سخنگو و مدیر کل تیم مایکل داده شده بود. فیلیپس توضیح داد که مستقر ماندن تور در یک مکان بسیار راحتتر از سفر آن به شهرهای مختلف دنیا بود. این امر برای فرزندان مایکل نیز بهتر میبود.
"فکر کردیم لندن شهر فوقالعادهای برای برگزاری تور است و هواداران از دور دنیا برای تماشای آن میآمدند."
او گفت که مردم لندن تمایل دارند که از خانه خارج شوند و در بیرون از منزل وقت بگذرانند. گردشگران بسیاری در شهر حضور دارند و جمعیت شهر مدام نو میشود. تالار O۲ که به عنوان محل برگزاری تور انتخاب شده بود، برای مایکل مکانی ایدهآل بود زیرا مایکل نیز فرد ایدهآلی بود. به گفتهی فیلیپس مایکل از اجرا در لندن استقبال کرد زیرا شخصا به این شهر علاقمند بود.
"در آنجا دوستانی داشت و احساس راحتی میکرد. او از این ایده استقبال نمود و همین باعث بهتر شدن باقی کارها شد."
نام مارک لستر به عنوان یکی از دوستان مایکل در دادگاه آورده شد.
ملاقات با مایکل و بستن قرارداد
طبق شهادت فیلیپس یکی از انگیزههای مهم مایکل برای برگزاری تور، جمع آوری پول کافی برای خرید خانهای برای خود و خانوادهاش بود.
فیلیپس تقاضای ملاقات با مایکل را داشت. این دیدار در اکتبر ۲۰۰۸ در سوئیت محل اقامت مایکل در هتل بل ایر در نزدیکی خیابان بلاجیو صورت پذیرفت. فیلیپس گفت که فکر میکند این دومین ملاقات بوده است. ملاقات نخست در اتاق نشیمنی در بالای سوئیت مایکل انجام گرفته بود.
"بیشتر در مورد تاریخ کنسرتها و چگونگی فروش بلیط و اینکه با چه کسانی میخواهد کار کند، صحبت کردیم."
در این ملاقات فیلیپس فکر کرد که مایکل برای تور آماده است. تنها موضوع بحث آنها موسیقی و تور بود.
"او خوب لباس پوشیده بود. چشمانش زلال بودند. او یک مرد پنجاه سالهی پخته و باتجربه بود. او یک مرد جوان بسیار باهوش و خوش بیان بود که ادارهی زندگیاش را در دستان خویش داشت."
او سپس از شیوهای که این دادگاه مایکل را به نمایش گذاشته است انتقاد کرد:
"چنان از مایکل حرف میزنیم که گویی همان پسرک پنج سالهی گروه جکسونفایو است."
او گفت که مایکل را به عنوان یک بازرگان فهمیده و محکم میشناخت و نه این هنرمند وابسته به دارویی که طی این دادگاه به تصویر کشیده شده است.
"او به مراتب پیچیدهتر از آنچه که در دادگاه بحث میشود، بود."
رندی فیلیپس گفت تصویری که از مایکل جکسون در دادگاه ارائه شده، نادرست است.
"این مردی نیست که با او روبرو شدم. مردی که با او کار کردم، محکم و قوی بود. او مهربان بود اما مصمم. او یک نیرو بود."
فیلیپس از مایکل به عنوان مردی که میخواست برای بازگشت به حرفهاش تلاش کند و میدانست که چه میخواهد و با چه کسانی باید کار کند، یاد کرد و گفت او آن پسرک پنج سالهی سردرگمی که در دادگاه معرفی شده است، نبود.
فیلیپس همچنین در اشاره به شایعات روزنامهها گفت: "من هیچیک از چیزهایی که در روزنامهها میخوانم را باور نمیکنم، به خصوص روزنامههای انگلستان."
در ملاقاتی کوتاهتر با مایکل در مورد محل اقامت وی در لندن صحبت شد. فیلیپس گفت که مایکل در برنامه ریزی زیرکانه عمل میکرد. او میخواست با کنی اورتگا و تراویس پین که سپس کارگردان و طراح رقص تور شدند، کار کند. فیلیپس پیش از آن با اورتگا و پین کار نکرده بود اما آنها را میشناخت. باقی ملاقاتها در عمارت یکی از دوستان برگزار میشد و آخرین نشستها در عمارت کارول وود، آخرین منزل مایکل شکل گرفت.
وقتی پوتنام پرسید که آیا نشانی از مصرف دارو یا اعتیاد در مایکل میدید؟ فیلیپس پاسخ منفی داد.
فیلیپس گفت که مایکل در دسامبر ۲۰۰۸ یا ژانویهی ۲۰۰۹ به منزل اجارهای کارول وود نقل مکان کرد. اما پیش از آن ملاقات دیگری در هتل بل ایر ترتیب داده شد و طی آن مایکل برای نخستین بار دلیل اصلی خود برای برگزاری تور را افشا کرد.
فیلیپس: "او از سفر خسته شده بود. از اینکه مانند خانه به دوشها زندگی کند خسته شده بود. میخواست فرزندانش یک مکان دایمی برای زندگی داشته باشند. احساس تعلق بکنند."
این مدیر عامل گفت که ملاقات آنها جوی احساسی به خود گرفته بود.
"به گریه افتاد. گفت میخواهد فرزندانش جایی داشته باشند که آن را برای خویش بدانند. این نخستین دلیل او برای بازگشت به کار بود."
فیلیپس گفت که مایکل میخواست یک بار دیگر تور برگزار کند زیرا هنوز برای این کار جوان بود و فرزندانش به حدی بزرگ بودند که بتوانند آن را درک کنند و لذت ببرند.
"من احساس بسیار بدی داشتم که این ستارهی بینظیر تلاش میکرد تا برای خرید یک خانه پول کافی مهیا کند. من هم گریه کردم. اصلا سر در نمیآوردم که او پس از این همه پولی که طی سالها بدست آورده بود، چرا نمیتوانست یک خانه بخرد."
پوتنام: "آیا در مورد سلامت عقلاش نگران شدید؟"
فیلیپس: "خیر، فقط احساساتی شده بود."
فیلیپس گفت که در آن زمان مایکل و سه فرزندش در لاس وگاس زندگی میکردند، اما وقتی به لس آنجلس میآمدند در هتل بل ایر میماندند.
مایکل پس از این ملاقات که در روز هالووین انجام شد، فرزندانش را به جشنی در خانهی الیزابت تیلور برد. مایکل در آن زمان در منزل دوستان ثروتمند و یا در هتل اقامت داشت. او در سال ۲۰۰۵ در پی یورش پلیس، مزرعهی نورلند خویش را ترک کرده و قصد بازگشت نداشت.
فیلیپس گفت که طی این دیدار فرزندان مایکل بازی میکردند و دوان دوان به اتاق وارد و خارج میشدند.
فیلیپس روز بعد به خانهای در بل ایر، بورلی هیلز که مایکل قصد خرید آن را داشت، رفت. او سعی کرد مایکل را از خرید آن عمارت ۹۳ میلیون دلاری که چهل هزار متر مربع مساحت داشت، منصرف نماید. فیلیپس گفت که این خانه برای مایکل بیش از حد بزرگ بود و نمیارزید.
فیلیپس پنج میلیون دلار به مایکل پیش پرداخت کرد. سه میلیون دلار آن برای حل و فصل یک دادخواست با شاکیانی در بحرین بود و باقی آن به هزینههای زندگی اختصاص داشت. فیلیپس گفت که مایکل بدون حل و فصل پروندهی بحرین نمیتوانست با اایجی قرارداد ببندد.
فیلیپس گفت که تمی خانهی کارول وود را برای مایکل درنظر گرفته بود و نه اایجی.
عنوان This Is It را مایکل شخصا برای تور انتخاب کرد. مایکل از معنای دوگانهی آن خوشش میآمد. هم آخرین تور بود و نیز همان چیزی که باید باشد.
قرارداد با مایکل در اتاق نشیمن خانهی کارول وود امضا شد. فیلیپس گفت که مایکل پیش از امضای قراداد آن را به دقت مطالعه کرد و سوالهایی پرسید. امجی میخواست اطمینان یابد که تعهدات کمپانی در مورد تولید فیلم در قرارداد آمده است. مایکل همچنین تعداد کنسرتها را بررسی کرد. تعداد ۳۱ کنسرت ذکر شده بود. فیلیپس گفت که این تعداد توسط مایکل پیشنهاد شده بود. پرینس (خوانندهی سیاهپوست) تعداد ۲۱ کنسرت برگزار کرده بود و مایکل میخواست رکورد او را بشکند.
فیلیپس: "امجی و فیلیپس رقابت بسیاری با یکدیگر داشتند. او میخواست رکوردی بزند که پرینس نتواند به آن برسد."
فیلیپس گفت که پس از امضای قرارداد، شامپاین باز کردند. مایکل لیوان نوشیدنیاش را در دست گرفت اما فیلیپس گفت که فکر نمیکند از آن نوشید.
پوتنام: "آیا آقای جکسون هیجان داشت؟"
فیلیپس: "بله، مرا در آغوش گرفت."
فیلیپس افزود که او نیز هیجان بسیاری داشت: "امجی یکی از بزرگترین ستارههای دنیا بود. بازگرداندن او به صحنه یکی از بزرگترین کارهای من در حرفهام بود."
کنفرانس مطبوعاتی لندن
فیلیپس گفت که برگزاری تور در اخبار اعلام نشد زیرا کمپانی میخواست این خبر طی یک کنفرانس مطبوعاتی توسط مایکل اعلام شود تا بیشترین تاثیر را داشته باشد. گانگ ور، از مدیران کمپانی، در جلسههای پیشین شهادت داده بود که مایکل تمایلی به انجام این کنفرانس نداشت.
فیلیپس گفت که یکی از دشواریهای برگزاری تور، ایجاد تقاضا برای بلیطهای آن است. او قلبا میدانست که همه خواهان اجرای مایکل روی صحنه هستند اما مایکل مدت زیادی از صحنه دور بود و کمپانی نگران فروش بلیطهایش بود. کنفرانس مطبوعاتی راهی برای جذب مخاطب بود.
فیلیپس سپس به مقدمات برگزاری کنفرانس لندن پرداخت که در ماه مارس ۲۰۰۹ برگزار گردید اما مطمئن نبود که مایکل به کنفرانس میآمد، زیرا از یک هفته پیش از آن نمیتوانست با مایکل تماس بگیرد چرا که ارتباط تمی و مایکل قطع شده بود. مایکل دیگر تلفنهای تمی را پاسخ نمیداد زیرا تمی تصمیم گرفته بود که برخی از یادگاریهای مایکل را در مزایده به فروش برساند و مایکل موافق نبود. (تمی تمامی وسایل خانهی نورلند را به مزایده گذاشته بود. مایکل با طرح دعوی، از این اقدام جلوگیری کرد./eMJey)
فیلیپس گفت که از قطع رابطهی مایکل و تمی نگران بود زیرا: "دکتر تمی تنها راه مستقیم ما برای ارتباط با امجی بود." او نگران بود که مایکل قراردادش با اایجی را برهم بزند. او بیان داشت تا زمانیکه مایکل سوار یک هواپیمای خصوصی شد و به مقصد لندن پرواز کرد، مطمئن نبود که در کنفرانس حاضر میشود.
فیلیپس گفت که پل گانگ ور همیشه باور داشت که مایکل میآید، اما فیلیپس تا این حد مطمئن نبود. کمپانی در آن مرحله دیگر فرصت متوقف کردن پروسه را از دست داده بود.
فیلیپس: "اگر مهلتی برای متوقف کردن پروسه وجود داشت، در ماه فوریه بود. در آن زمان ما با کمترین میزان ریسک مواجه بودیم. اگر مایکل در همان مرحله تصمیم میگرفت که تور برگزار نکند، اایجی با ضرری مواجه نمیشد زیرا تنها ۵ میلیون دلار هزینه کرده بودیم."
گانگ ور در جلسهی ۱۸ دادگاه گفته بود که مردم باخبر شده بودند که یک کنفرانس مطبوعاتی در لندن برگزار میشود. اگر مایکل به کنفرانس نمیرفت، برایشان خرج برمیداشت. اگر مایکل قرار بود در لندن برنامه اجرا کند، پس میبایست در کنفرانس دیده میشد. او نمیخواست این کارها را انجام دهد، اما اگر او میخواست نمایش اجرا کند، نشان دادنش به دنیا مهم بود.
در ماه مارس فیلیپس گرچه میترسید، اما تصمیم گرفت تا طبق برنامه پیش برود حتی اگر مایکل برای کنفرانس لندن نمیآمد.
فیلیپس: "من هیچ نمیدانستم که در تیم مایکل چه میگذرد."
در روز ۵ مارس مایکل به همره فرزندانش، تمی، یک مامور محافظ و یک پرستار که آرایش مو و چهرهاش را نیز انجام میداد، درون یک هواپیمای خصوصی عازم لندن شد.
کنفرانس بعدازظهر همان روز برگزار شد. فییلپس نیز که آن زمان برای افتتاح تور سیرک بریتنی اسپیرز در میامی حضور داشت، همان روز به لندن پرواز کرد. او با دیوید لئوفلر مسافرت میکرد زیرای هر دوی آنها درگیر تهیهی تور لایونل ریچی بودند. وقتی فیلیپس به هتل لینزبارا محل اقامت مایکل در لندن رسید، به مدت ۲۰ دقیقه در سوئیت تمی که مجاور با سوئیت مایکل در طبقهی نخست بود، منتظر ماند و اخبار سیانان را تماشا کرد در حالیکه تمی برای خبر کردن مایکل به سوئیت او رفت. برای خلاص شدن از ترافیک لندن، فیلیپس میخواست زودتر از موعد به تالار O۲ که محل برگزاری کنفرانس بود، برسد. فیلیپس گفت که کم کم نگران میشد. طی مسیر آنها میتوانست ۹۰ دقیقه زمان ببرد.
فیلیپس: "کمی دیگر که گذشت کاملا مضطرب شدم و در سرتاسر راهرو بالا و پایین میرفتم. فکر میکردم دکتر تمی به من در آماده کردن امجی کمک میکند. اما دکتر تمی برایش اصلا مهم نبود که امجی سر وقت حاضر شود. انگار که تمی اصلا آنجا نبود. او آمد و گفت «نگران نباش، مایکل فقط کمی به وقت بیشتر احتیاج دارد. ما یک مشکل کوچک داریم، او مست کرده است.» فکر کنم گفت که داشت سعی میکرد او را هشیار کند اما دیرمان میشد."
اضطراب فیلیپس هر لحظه بیشتر میشد. او مرتب از کارمندان تالار، تماس تلفنی و ایمیل دریافت میکرد. گوشی همراه او طی ۵ دقیقه ۲۵ بار زنگ خورد.
"من یک هندزفری در گوشم داشتم، گوشی بلک بری در دستم بود و در همان زمانی که صحبت میکردم و از افراد نگران بسیاری در O۲ ایمیل دریافت میکردم، ایمیل میفرستادم."
فیلیپس در همان روز تعدادی ایمیل فرستاده بود که در آن گفته بود بر سر مایکل فریاد برآورده و او را زده است. او نوشته بود که مایکل شرایط روحی خوبی نداشته و به شدت وحشت زده بود. فیلیپس امروز به هیئت منصفه گفت که این ایمیلها را وقتی با نگرانی بیرون اتاق مایکل در راهرو بالا و پایین میرفت ارسال کرده بود.
فیلیپس گفت که سخنان تمی نتوانسته بود او را آرام کند و او نیاز داشت تا افکارش را با تیم لویک، مدیر کمپانی، در میان بگذارد. فیلیپس در ایمیلی به تیم لویک که سپس مدیرعامل کمپانی مادر اایجی شد، نوشته بود: "امجی مست و ناامید خودش را در اتاقش حبس کرده است. من و تمی سعی میکنیم او را به هوش بیاوریم و به کنفرانس ببریم." لویک پاسخ داده بود: "مرا دست انداختهای؟"
فیلیپس گفت که پیش از فریاد برآوردن بر سر مایکل، تمی به او گفته بود که مایکل مشروب مصرف کرده و مست است و او سعی میکند که مایکل را به هوش بیاورد. در این لحظه فیلیپس اجازهی ورود به اتاق مایکل را نداشت. فیلیپس گفت که تمامی اطلاعات در مورد مایکل توسط تمی به او منتقل میشد. تمی چند باری از اتاق بیرون آمده و بازگشته بود. کمی بعد فیلیپس به مامور نگهبان مایکل، آلبرتو آلوارز گفت که وضعیت بحرانی است و باید به درون اتاق مایکل برود.
فیلیپس: "در آن لحظه این وضعیت از نظر من بحرانی بود. زمان به سرعت میگذشت و من به شدت مضطرب بودم."
فیلیپس گفت که وقتی به اتاق مایکل رفت، دید که او روی کاناپه نشسته بود. او شلوار و روب دوشامبر برتن داشت. یک بطری خالی مشروب با مایعی شفاف دروناش در کنار کاناپه مشاهده کرد که میگوید شاید ودکا یا جین بوده است. به نظرش مایکل خمار بود.
فیلیپس: "گفتم مایکل خوبی؟ آن وقت بود که گفت واقعا نگران است که کسی برای کنفرانس به تالار نیامده باشد."
او به مایکل گفت که کاملا اشتباه میکند زیرا سه هزار نفر از هوادارانش و نیز ۳۵۰ بنگاه خبری در تالار منتظر او هستند.
فیلیپس: "به او گفتم حرفم را باور کن مایکل، تو کاملا اشتباه میکنی. بیش از سه هزار نفر از هوادارانی که دوستت میدارند منتظر تو هستند، بسیاری از آنها شب گذشته را همانجا گذراندهاند."
پس از آن مایکل برخاست و برای رفتن به تالار آماده شد.
فیلیپس گفت که تمی پیشنهاد داده بود که جمعیتی را برای حضور در تالار به عنوان تماشاچی استخدام کنند. اما آنها این کار را نکردند زیرا احتیاجی نبود. (شاید تمی با گفتن همین حرفهای بیاساس موجب نگرانی و ترس مایکل شده بود. در مورد این احتمال در دادگاه صحبتی نشد.)
فیلیپس: "فقط میبایست خبر حضور امجی را لو میدادیم و هواداران خودشان باخبر میشدند. امجی از جایش برخاست و همراه با تمی و آرایشگرش به دستشویی رفت. فرزندانش در اتاقی دیگر تلویزیون تماشا میکردند. مایکل شلوار مشکی، چکمه و پیراهن یقه هفت سفید برتن داشت. یک نفر سه پیراهن متفاوت را در دست نگاه داشته بود، سیاه، آبی و قرمز. آنها از من پرسیدند که او چه باید بپوشد. من مشکی را پیشنهاد دادم زیرا رنگ پس زمینهی سکویی که رویش سخنرانی میکرد قرمز بود."
فیلیپس گفت که مایکل میخواست یک بازوبند براق به لباسش وصل کند اما راهی برای نصب آن نداشت. پس از ده دقیقه تلاش، یکی از افراد هتل برای کمک خبر شد. در این لحظه فیلیپس کنترل اعصاباش را از دست داد.
فیلیپس: "امجی حاضر نبود از اتاق بیرون بیاید مگر آنکه بازوبند براقاش را نصب کند. در آن زمان این بیشتر از حد توان من بود. من صدایم را بلند کردم و گفتم "آقایون، دیگر بس است!»"
او گفت وقتی در ایمیلی به رئییساش، تیم لویک نوشت که صدای فریادش دیوارها را لرزانده بود، اغراق میکرد.
ایمیل: "چنان بلند بر سرش نعره کشیدم که دیوارها به لرزه افتادند. تمی و من به او لباس پوشاندهایم و آنها دارند آرایش مویش را تمام میکنند و بعد از آن با شتاب به O۲ میرویم. این ترسناکترین چیزی است که در عمرم دیدهام. او یک فرد آشفته است که از نظر احساسی فلج شده و سرشار از حس نفرت از خود و شک و تردید است درست در زمانی که وقت نمایش فرا رسیده. او تا سر حد مرگ ترسیده است. چیزی که الان میخواهم این است که این کنفرانس به آخر برسد."
فیلیپس در توضیح این بخش از ایمیلش "این ترسناکترین چیزی است که در عمرم دیدهام." گفت که چنین نبوده است.
فیلیپس در ایمیلی دیگر به یک شریک تجاری که در بیرون هتل با یک خودروی اسیووی و یک اتوبوس به انتظار ایستاده بود، نوشته بود: "من هنوز موفق نشدهام او را به راه بیاندازم. اصلا فکرش را هم نمیتوانی بکنی که اوضاع چگونه است. او آشفته است و از نظر احساسی فلج شده. من همین الان او را به زیر دوش آب سرد فرستادم و او را زدم و بلندتر از فریادی که بر سر آرتور کسل کشیدم بر سرش داد زدم."
فییلپس توضیح داد که کسل فردی است که او یکبار به دلیل مشکلات برنامه ریزی تور لایونل ریچی بر سرش فریاد کشیده بود.
فیلیپس توضیح داد: "بر روی باسناش زدم. مانند یک مربی ورزش که با بازیکناش چنین میکند."
فیلیپس اما خود را برای ایجاد تنش سرزنش کرد: "قبول دارم که زیادی شلوغاش کردم. من خیلی مضطرب بودم. در آن اتاق تنش زیادی برپا کردم و استرس و نگرانی همهشان را فراگرفت."
فیلیپس گفت که وقتی در خودرو به سمت تالار روانه بودند، او سعی کرد تا فضا را شاد کند. میگوید که اندوهگین بود زیرا میدانست که در هتل به خوبی رفتار نکرده بود. جو تغییر کرد و به سفر مفرحی بدل شد. فیلیپس میگوید مایکل در خودرو شوخی میکرد و بسیار بامزه بود. او به طنز به فیلیپس میگفت که کلی وزن کم کرده است.
مایکل به فیلیپس که در آن زمان از همیشه سنگینتر بود، میگفت: "ظاهرت چه خوب شده است، کلی وزن کم کردهای."
فیلیپس: "او مرتب این را میگفت، پس از بار دهم به او گفتم مایکل اگر تو هم جای من بودی و در راهروی هتل بالا و پایین میپریدی و انتظار میکشیدی، وزن کم میکرد."
فیلیپس میگوید که همه به شوخی آن دو به سختی خندیدند.
مار ک لستر نیز با آنها بود. هلیکوپترهای خبری آنها را تعقیب میکردند و رسانهها میدانستند که آنها در راه هستند. این به معنی آن بود که خبرنگاران و هواداران در تالار انتظار مایکل را میکشیدند.
آنها در نهایت به خاطر ترافیک دیر به تالار رسیدند. مایکل متنی نداشت که در کنفرانس بخواند. فیلیپس پشت وسیلهی نقلیهای که مایکل برای تردد در تالار و رسیدن به سکو بر آن سوار بود پرید تا متنی را بر اساس چیزهایی که مایکل آن روز به وی گفته بود، بنویسد.
فیلیپس گفت که مایکل قرار بود متن سخنرانیاش را شب پیش از کنفرانس بنویسد اما این کار را انجام نداده بود. وقتی مایکل به سکو رسید و با هوادارانش رویارو شد، صفحهی متن خوانی در برابر او روشن بود که متن نوشته شده توسط فیلیپس بر روی آن نمودار گردید.
فیلیپس گفت که در ابتدای کنفرانس مایکل کمی خمیده بود اما وقتی پردهها کنار رفت و به روی صحنه رسید، مایکل حقیقی پدیدار شد. فیلیپس گفت که مایکل بسیار نگران واکنش مردم نسبت به خود بود اما روی صحنه همان مایکل سابق شد. هواداران به او میگفتند که عاشقاش هستند و مایکل در بدو بازگشت به صحنه به آغوش پرعشق هوادارانش وارد شده بود.
پیش از وقت ناهار، ماروین پوتنام فیلم سخنرانی مایکل در این کنفرانس را به هیئت منصفه نشان داد. هواداران داد و فریاد میکردند و از هیجان و خوشحالی جیغ میکشیدند. مایکل روی سکو میگفت: "این آخرش است. این واقعا آخرش است. این پردهی نهایی است. بسیار خوب، در جولای شما را میبینم."
فیلیپس گفت که کنفرانس به خوبی پیش رفت. او و مایکل غرق در شعف و شادی بودند زیرا: "بدترین ترسها و نگرانیهای مایکل اتفاق نیافتاده بودند."
هزاران نفر در تالار و میلیونها نفر دیگر گرد جهان مراسم را بطور زنده تماشا کردند.
فیلیپس این کنفرانس را "معجزهی روز ۵ مارس" خواند و گفت که تاخیر آنها یک نعمت خدادادی بود زیرا مردم را به انتظار گذاشت و اشتیاقشان را بالاتر برد زیرا آنها نمیدانستند که کنفرانس بالاخره برگزار خواهد شد یا نه.
یک روز پس از کنفرانس، مایکل همراه با فرزندانش، تمی و مارک لستر به تئاتر الیور توئیست در لندن رفت. فیلیپس بهترین صندلیهای سالن تئاتر را برای مایکل و فرزندانش رزرو کرده بود.
در آن روزها شهر لندن را جنون مایکل جکسون فراگرفته بود. ازدحام جمعیت بیرون تالار دیوانه کننده و سر و صدای مردم کر کننده بود. آنها به زحمت خود را از میان جمعیت به درون تالار رساندند. پلیس برای جلوگیری از آشوب به محل آمده بود زیرا هزاران نفر از مردم به خیابانها ریخته بودند.
فیلیپس میگوید: "وقتی به تئاتر رسیدیم، انگار قیامت شده بود. وقتی مایکل وارد تالار شد، مردم ایستاده او را تشویق کردند."
پس از آن میکل بیدرنگ به ایالات متحده بازگشت تا برای توری که چهار ماه دیگر افتتاح میشد خودش را آماده کند.
فیلیپس گفت که مشکلی که در روز کنفرانس پیش آمد او را نگران نکرده بود. او گفت این نخستین باری نبود که هنرمندش کمی بیش از حد معمول مشروب مصرف کرده بود. او نگران سلامت جسمی و روحی مایکل نبود.
آنها برای ۳۱ کنسرت قرارداد امضا کرده بودند اما گانگ ور با فییلپس تماس گرفت و گفت که آنها برای پاسخگویی به تقاضای بسیار بالای مردم مجبورند تعداد کنسرتها را افزایش بدهند. فیلیپس با تمی تماس گرفت و تقاضا کرد تا مایکل تعداد کنسرتها را افزایش بدهد. تمی گفت که مایکل با دو شرط با اجرای ۵۰ کنسرت موافق است. نخست آنکه یک مزرعه به مساحت دست کم ۶.۵ هکتار بیرون از شهر برای زندگی او و فرزندانش خریداری شود. این مزرعه میبایست دارای رودخانه، زمین اسب سواری و یک خانهی مخصوص مهمان میبود. نویسندگانی که قرار بود همراه با او بر روی فیلم سه بعدی تریلر کار کنند در این خانه سناریوی فیلم را مینوشتند.
فیلیپس: "او نمیخواست که با فرزندانش در هتل لندن محبوس شود."
فیلیپس میگوید خواستهی دوم مایکل این بود که پس از اجرای پنجاهمین کنسرت، نمایندهی رکوردهای جهانی گینس حاضر شود و رکورد او را ثبت نماید زیرا پیش از مایکل هیچ فرد دیگری در یک شهر پنجاه کنسرت برگزار نکرده بود. فیلیپس میگوید مایکل هرگز نگفت که در مورد اجرای پنجاه کنسرت تردید دارد.
فیلیپس بیان داشت که آنها نشستی نیز با مدیران کمپانی براوادو داشتند. میخواستند در مجاورت تالاری که کنسرتها در آن برگزار میشد، یک فروشگاه برای عرضهی اجناس مایکل جکسون برپا کنند.
فیلیپس گفت که بیشتر ملاقاتها در خانهی مایکل در کارول وود رخ میداد و برخی نیز در تالار سنتر استیجینگ. او گفت که هرگز به طبقهی دوم خانهی مایکل که اتاق خوابها در آن قرار داشتند نرفته بود. او به دستشویی و آشپزخانه رفته بود و مایکل یکبار او را به زیرزمین به اتاق فیلم برده بود تا فیلمی که بر رویش کار میکرد را نشانش دهد. او نام این فیلم را ارواح (Ghost) ذکر کرد. (با توجه به اینکه مایکل در سال ۱۹۹۶ فیلمی با همین عنوان ساخته بود که در جشنوارهی کن نیز به نمایش درآمد، مشخص نیست منظور فیلیپس چه بوده است و آیا مایکل بر روی نسخهی دیگری از همین فیلم کار میکرده یا فیلم دیگری در دست ساخت بوده است.)
فیلیپس گفت که طی آن دوره هرگز ندید که مایکل مشروب یا دارو مصرف کند. او همچنین تحت تاثیر دارو قرار نداشت و فیلیپس هیچ نشانهی مشکوکی مشاهده نکرد.
پوتنام: "آیا شک داشتید که امجی بتواند در لندن اجرا کند؟"
فیلیپس: "خیر."
دکتر موری
درست همزمان با آغاز تمرین در فروم، مایکل گفت که میخواهد پزشک موری را با خود به تور لندن بیاورد. فیلیپس از این امر نگران بود فقط به این خاطر که همراه بردن یک پزشک برای کمپانی هزینهبر بود. در آن زمان تمی رفته بود. فیلیپس گفت که فرانک دیلو که پس از تمی مدیر برنامه شد و نیز گانگ ور سعی داشتند مایکل را از آوردن کانراد موری به لندن منصرف کنند. آنها به اضافهی تیم وولی، حسابدار کمپانی از فیلیپس خواستند تا در این مورد با مایکل صحبت کند. او به مایکل زنگ زد. فیلیپس میگوید این اضطرابآورترین تماس تلفنی بود که با مایکل داشت. فیلیپس سعی کرد مایکل را قانع کند که در لندن از یک پزشک لندنی استفاده نماید. مایکل رد کرد و گفت که بدن او یک ماشین است و موتور این ماشین است که تمام تشکیلات یعنی تور را به راه میانداز و بدون آن، آنها راه به جایی نخواهند برد و مایکل برای آنکه بتواند تور را اجرا کند باید یک پزشک ۲۴ ساعت شبانه روز در کنارش باشد تا از او مواظبت نماید. این آخرین باری بود که فیلیپس در مورد موری با مایکل صحبت کرد.
فیلیپس: "این مایکل است. وقتی چیزی را میخواهد یعنی میخواهد."
فیلیپس گفت که کمپانی هرگز به موری پولی پرداخت نکرد. وی گفت فکر میکرد که مایکل به موری پرداخت میکرده است.
دستمزد موری ۱۵۰ هزار دلار در ماه تعیین شده بود. فیلیپس گفت که کمپانی قرار بود این پول را بپردازد ولی این هزینه بر عهدهی مایکل بود و مایکل میبایست تمامی آن را به کمپانی پس میداد. او در مورد دستمزد موری گفت که بالا بود اما عجیب نبود. او همچنین گفت که هرگز موری را استخدام نکرد و هیچکس به او نگفت که قرارداد بسته شده است.
فیلیپس میدانست که موری در ابتدا برای کار برای مایکل مبلغ پنج میلیون دلار درخواست کرده بود. این درخواست بسیار بالا به جای آنکه طمع موری به پول را در نظر فیلیپس آورد، وی را به این فکر انداخت که موری چون پزشک موفقی است، نرخ طبابتاش بالاست.
فیلیپس در مورد نخستین ملاقاتاش با موری در خانهی کارول وود گفت. در آن نشست مایکل، دلیو و کنی اورتگا نیز حضور داشتند. فیلیپس گفت که این نشست برای جلوگیری از مصرف دارو توسط مایکل تشکیل نشده بود. فیلیپس در این باره هیچ نگرانی نداشت. او این دیدار را مثبت ارزیابی کرد.
فیلیپس: "من نگران کمبود وزن مایکل بودم. فکر میکنم اورتگا میخواست که مایکل در تمرینات حضور بیشتری داشته باشد."
او در مورد وزن مایکل با موری صحبت کرد. مایکل به آنها گفت که همیشه با ثابت نگاه داشتن وزناش مشکل داشته است.
فیلیپس: "وقتی اجرا میکرد یک تا دو کیلو وزن از دست میداد. به دکتر موری احتیاج داشت. او متابولیسم بالایی داشت و به سرعت کالری میسوزاند."
موری به فیلیپس اطلاع داد که مایکل با لو فریگنو تمرین بدنسازی انجام میدهد. موری نگفته بود که هر شب به خانهی مایکل میرود و به او پروپوفول تزریق میکند. فیلیپس گفت که صحبت با موری در مورد وزن مایکل، دخالت در امور پزشک-بیمار محسوب نمیشود.
فیلیپس در مورد پیدا شدن کارت ویزیتاش در خودروی موری که شماره همراه وی بر روی آن نوشته شده بود توضیح داد و گفت که او همیشه کارت ویزیتاش را با خود دارد و شماره همراهش را بر روی آن مینویسد و این کار غیرمعمولی نبوده است.
دومین ملاقات موری و فیلیپس طی تمرینی در فروم رقم خورد. آنها فقط احوالپرسی کردند. سومین ملاقات در روز ۲۰ ژوئن بود، پس از آنکه در روز ۱۹ ژوئن مایکل بدون شرکت در تمرین به خانه بازگشته بود و ایمیلی با عنوان "مشکل در خط مقدم" بین مدیران کمپانی و افراد تور رد و بدل شده بود. فیلیپس گفت که این ایمیلها برای او زنگ هشدار را به صدا درآوردند.
ایمیلی از فییلپس به تیم لویک به تاریخ ۱۹ ژوئن: "ما با یک مشکل اساسی روبرو هستیم." پاسخ لویک: "زمانی را برای ملاقات من و تو با او در نظر بگیر. میخواهم کنی نیز حضور داشته باشد." پاسخ فیلیپس به هاگدال: "من و تیم (لویک) فردا قرار است او (مایکل) را ببینیم. اما نمیدانم مسئله چیست، فیزیولوژیکی است یا شیمیایی؟"
فیلیپس گفت که ملاقات مورد درخواست لویک هرگز به انجام نرسید زیرا نشست روز ۲۰ ژوئن جای آن را گرفت. در روز ۲۰ ژوئن لویک حضور نداشت.
فیلیپس در مورد عدم تعادل شیمیایی که طی یکی از تورها برای بریتنی اسپیرز رخ داده بود صحبت کرد. وی اما گفت که نمیداند منظورش از "شیمیایی" در ایمیلی که در مورد مایکل به هاگدال نوشته بود، چیست.
فیلیپس در مورد مایکل نگرانی نداشت. او اما یک مورد استثنا ذکر کرد. یک نشست برای بررسی تولید تور در منزل مایکل برگزار شده بود. مایکل دیر به ملاقات رسید.
فیلیپس: "مایکل بر روی کاناپه نشسته بود و متوجه شدم که مستقیم به روبرو خیره شده بود. او در بحث مشارکت نمیکرد. من از مایکل امیر ویلیامز (دستیار مایکل) پرسیدم که جریان چیست. او گفت که مایکل به مطب دکتر آرنولد کلین رفته بود."
در آن زمان موری فکر نمیکرد که مایکل مشکل دارویی داشته باشد. موری نیز در نشست حاضر نبود.
منبع: eMJey.com / AP & LA Times & ABC۷


Newer articles:
Older articlesnews items:
- راجر فریدمن از توطئه برای بدنام کردن مایکل جکسون مینویسد - 12/04/1392 01:18
- دبی رو: از شما متشکریم، پاریس قوی است - 11/04/1392 21:35
- جلسه ۳۸ دادگاه اایجی: متن کامل شهادت پرینس جکسون + عکس و دانلود ویدیوهایی از مایکل و بچهها - 10/04/1392 23:47
- جلسه ۳۸ دادگاه اایجی: بازجویی از تیم لویک، مهمترین فرد سابق کمپانی - 07/04/1392 17:33
- جلسه ۳۸ دادگاه اایجی: پسر مایکل جکسون در دادگاه قتل پدرش شهادت داد (خلاصه) - 06/04/1392 12:28
Latest news items (all categories):
Random articles (all categories):
Popular articles:
- جلسه ۳۰ دادگاه اایجی: شهادت رندی فیلیپس به پایان رسید - 18/04/1392 17:00 - Read 169 times
- ویدیوی پاریس جکسون به عنوان آرایشگر (دانلود) - 13/03/1392 10:05 - Read 168 times
- جلسه ۲۵ دادگاه اایجی: بررسی ایمیلهای رندی فیلیپس - 20/03/1392 23:06 - Read 164 times
- تلاش پاریس جکسون برای خودکشی (حال او مساعد است) - 15/03/1392 21:56 - Read 158 times
- برادران جکسون برای اایجی روی صحنه میروند - 01/04/1392 19:30 - Read 156 times