راجر فریدمن از توطئه برای بدنام کردن مایکل جکسون مینویسد
هفتهی پیش روزنامهی شایعه پرداز میرور که مایکل جکسون در زمان حیاتش از آنها به جرم دروغ پردازی شکایت کرده بود، نوشت که پروندههایی از سازمان افبیآی در دست دارد که نشان میدهد مایکل مبلغی را به عنوان حق سکوت به والدین تعدادی از کودکان قربانی جنسی خود پرداخت کرده بود. این خبر که در ویژه نامهی روز یکشنبهی این روزنامه، «ساندی پیپل» (Sunday People)، چاپ شده بود؛ کاملا دروغ و بیمعناست. نخست آنکه پروندههای افبیآی شش ماه پس از فوت مایکل منتشر شد. حجم آنها زیاد بود و نشان میداد که این سازمان بیش از یک دهه و با طرح نخستین اتهام علیه مایکل، پیوسته پادشاه پاپ را زیر نظر داشته است. این پروندهها تنها بیگناهی مایکل را اثبات میکرد. دو سال بعد نیز سازمان حمایت از کودک و خانواده اعلام کرد که مایکل جکسون بیگناه بوده است.
طی برگزاری دادگاه اایجی، این دومین بار است که علیه مایکل اتهام به میان میآید و این شایعه هر دو بار از رسانهها آغاز شده است.
راجر فریدمن که همیشه در ستونش از بیگناهی مایکل دفاع کرده، این بار نیز ادعای روزنامههای بیاخلاق انگلیسی را رد کرده و نوشته است که این داستان ریشه در ذهن گزارشگری دارد که دیگر زنده نیست و در زمان حیات به نداشتن وجدان و اخلاق مشهور بود. نام این گزارشگر جیم میتیگر است. او برای بنگاه خبری نشنال انکوائر کار میکرد که آن نیز به دروغ پراکنی شهره است. فریدمن مینویسد افراد مشهور بسیاری را ملاقات کرده است که به وی گفتهاند میتیگر به افرادی پول میپرداخت تا علیه آنان داستان سازی کنند. پروندههای جعلی منسوب به افبیآی، در واقع پروندههای ساخته شده به دست جیم میتیگر هستند.
فریدمن نوشته است که او پروندههای میتیگر علیه مایکل را در سال ۲۰۰۵ دیده بود. آنها قابل استفاده در دادگاه نبودند زیرا جعلی بودند. اما جعلی بودن این پروندهها برای ساندی و میرور مهم نیست، آنها را چاپ میکنند و به پول میرسند.
احتمال نمیرود افبیآی به مطالب چاپ این روزنامهها وقعی گذاشته و با انتشار بیانیهای، جعلی بودن فایلها را اعلام کند.
در پروندهی سال ۲۰۰۵ تعدادی از کارمندان سابق مایکل در دادگاه علیه او شهادت دادند و گفتند مایکل را در حال تعرض به کودکان دیده بودند. این افراد خود تحت تعقیب قانونی بودند و هیئت منصفه اهمیتی به شهادت دروغ آنها نداد. پس از ادعای وید رابسون نام یکی از زنان خدمتکار مایکل بار دیگر در رسانهها پیچید و دروغهای او مطرح شد. اما اینکه این زن داستان جنجالی خود در مورد مایکل را به روزنامهها میفروخت، یک حقیقت ثابت شده است.
فریدمن مینویسد که طی سالها با افراد بسیاری که با مایکل در تماس بودهاند، صحبت کرده و تمامی آنها اتهامات را رد کردهاند. او گفت که او خود سعی کرده بود فردی را که توسط مایکل مورد آزار جنسی قرار گرفته بود بیابد، اما اثری از قربانی نبود زیرا به باور او "اصلا وجود نداشت."
داستان بابی نیوت و توطئهی نشنال انکوائر برای بدنام کردن مایکل جکسون
فریدمن دربارهی افرادی که روزنامههایی چون میرور ادعا میکنند در کودکی مورد تعرض قرار گرفته بودند، نوشته است که این افراد ادعاها را رد کردهاند. برخی از آنان مردان سی و خوردهای ساله هستند به نام بابی و رابرت نیوت که در میانهی دهه هشتاد همراه با برادر دیگرشان رونالد که درگذشته است، به مدت دو هفته در خانهی خانوادهی جکسون در هیونهارست زندگی کردند. دلیل حضور آنها در خانهی جکسونها این بود که در یازده سالگی صحنه گردانان بسیار خوبی بودند. پدرشان یک گروه موسیقی سه نفره از پسرانش با عنوان The Newtrons ترتیب داده بود. با اصرار او، جو جکسون، پدر مایکل، مدیر برنامهی گروه شد. او اجرایی در وست هالیوود برای گروه ترتیب داد. مایکل برنامهشان را دید و توجهاش جلب شد. نتیجه این شد که پسران در سال ۱۹۸۵ به مدت دو هفته در هیونهارست ماندند تا بر روی موسیقیشان کار کنند. گروه بالاخره با یک کمپانی قرارداد بست و به عنوان کار نخست، آهنگ موفق گروه جکسونفایو، I Want You Back را در استودیوی هیونهارست ضبط کرد. بابی میگوید مایکل طی دو هفته شبها در کنار بچهها تلویزیون تماشا میکرد اما یکبار نیز سعی نکرد کارهای ناشایستی که به آنها متهم شده است را انجام دهد.
مایکل طی سالها از کودکان و نوجوانان بااستعداد و جویای نام حمایت کرده، به آنها آموزش داده و یا حتی با برخی از آنها قرارداد امضا کرده بود تا حرفهی موسیقی خود را شکوفا کنند.
فریدمن در سال ۲۰۰۵ در فاکس نیوز، خبر از توطئهی نشنال انکوائر برای بدنام کردن مایکل داد. وقتی در سال ۱۹۹۳ نخستین اتهام جنسی علیه مایکل مطرح گردید، روزنامهی نشنال انکوائر شنید که پسران خانوادهی نیوت سالها پیش با مایکل روزگار میگذارندند. این نشریه با پدر رابرت نیوت تماس گرفت و گفت که اگر در مصاحبهای با آنان بگوید که مایکل پسرش را مورد آزار قرار داده بود به وی دویست هزار دلار خواهند داد. آقای نیوت پذیرفت. روزی برای امضای قراردادی در هتل ماریوت در سان فرانسیسکو در حضور جیم میتیگر تعیین شد. سردبیر نشنال انکوائر، دیوید پرل، قرارداد را امضا کرد و وقتی نوبت به پدر رابرت نیوت، آقای ران نیوت سنیور رسید، وی در برگه چنین نوشت: "من احمق نیستم." او چرا قرارداد را امضا نکرد؟ وجدانش به او اجازه نداد به یک مرد بیگناه تهمت بزند.
بابی نیوت در سال ۲۰۰۵ به فریدمن گفت که میتیگر در سال ۹۳ از او خواسته بود تا دروغ بگوید. به او که در آن زمان هجده ساله بود، گفته بود "بگو (مایکل) به باسنات دست زد"، "بگو اینچنین و آنچنان تو را لمس کرد." اما بابی تنها خاطرات خوشی از مایکل و زندگی در کنار او را به خاطر داشت. میتیگر به بابی نیوت گفته بود: "من تمامی این افراد را به زیر کشیدهام، حالا میخواهم مایکل را به زیر بکشم." میتیگر کار خود را این میدانست: "به زیر کشیدن انسانهای مشهور و موفق." او برای چندین و چند فرد مشهور پرونده سازی کرده بود و میگفت: "کار ما همین است."
فریدمن میگوید نیوت برای اثبات این ادعا مدرکی در دست دارد: قراردادی که سردبیر انکوائر امضا کرد و پدرش زیر آن فحش نوشت.
بابی به فریدمن گفته بود: "میتیگر میدانست که این ادعاها دروغ است. میخواست که من دروغ بگویم. میگفت فقط بگو و پولت را بگیر. و من فقط میگفتم که مایکل به من دست هم نزد. بیشتر مردمی که پیشنهاد پول دریافت میکنند، این حرفها را علیه مایکل میزنند."
میتیگر سعی میکرد بابی را راهنمایی کند. به او گفته بود که آماده باشد زیرا پس از گفتن ادعایش، اپرا با او مصاحبه خواهد کرد و یا شاید به دادگاه برود تا شهادت بدهد. بسیاری از او خوششان نخواهد آمد اما او مشهور خواهد شد. این در حالیست که میتیگر بر اساس گفتههای بابی میدانست که مایکل حتی سعی هم نکرده بود که به بچهها دست بزند.
مدرک دومی هم هست که ادعای بابی را ثابت کند. این گفتگو توسط میتیگر ضبط شده بود. در پایان بابی و پدرش درخواست میتیگر و نشنال انکوائر را رد کردند.
میتیگر وصیت کرد که پس از مرگش این مدارک به دست پل بارسی، یک کارآگاه خودخوانده برسد با این ایده که بارسی "کار درست" را با آنها انجام میدهد. بارسی دستیار آنتونی پلیکانو بود که مدتی به عنوان وکیل مایکل کار کرده بود. بارسی فکر کرد که مدارک مهم هستند اما اهمیت تاریخی آنها را حدس نمیزد. او با انبوه مدارکی روبرو بود که سازوکار هالیوود و بنگاههای شایعه پراکنی در مورد ستارهها و ترور شخصیتی آنها را نشان میداد. این مدارک در نهایت به دست دادستان پروندهی مایکل رسید.
در سال ۹۳ آشپز وخدمتکار مایکل جکسون، فیلیپ و استلا لمارک از پل بارسی خواستند تا داستان جعلی که آنها در مورد سوءاستفادهی جنسی مایکل از بچهها نوشته بودند را منتشر کند. بارسی داستانشان را باور نکرده بود. اما همین افراد توسط دادستان پروندهی مایکل، توماس اسندون به عنوان شاهد قلمداد شدند و اسندون نام آنها را در کنار تعدادی دیگر از کارمندان مایکل که داستانهایشان را به روزنامهها فروخته بودند، در فهرست شاهدان (دادگاه ۲۰۰۵) خود آورد.
سخت است تصور کرد که پروندههای میتیگر به دست اسندون که در روزنامهها در پی مدرکی علیه مایکل میگشت، نرسیده بود. بارسی، اسندون را در جریان داستان جعلی فییلپ و استلا لمارک قرار داده بود. در آن سال بارسی به فریدمن گفته بود که این زوج در پی پول بودند نه دفاع از حق قربانیان ادعا شده. در این صورت باید گفت که اسندون مایکل را در دادگاه به جرمی متهم میکرد که خود از جعلی بودن آن به خوبی آگاه بود!
اکنون وید رابسون میگوید که در سی سالگی به این نتیجه رسیده است که در کودکی مورد آزار جنسی پادشاه پاپ قرار گرفته بود. تام اسندون در سال ۹۳ ادعا کرده بود که رابسون از قربانیان مایکل بود. رابسون در آن سال و نیز در سال ۲۰۰۵ از مایکل دفاع کرد. او به عنوان یک بزرگسال در دادگاه حاضر شد و تمامی ادعاهای اسندون را رد کرد.
علاوه بر این بابی نیوت نیز در سال ۲۰۰۵ احتمال اینکه وید رابسون نیز قربانی مایکل بوده باشد را رد کرده بود. او با اشاره به افرادی که به مایکل اتهام میزدند - خانوادهی آرویزو که سال ۲۰۰۵ مایکل را به دادگاه کشاندند - سرش را تکان داده و به فریدمن گفته بود:
"باید به این آدمها نگاه کنید، بروید ببنید رابطهشان با مایکل از چه زمانی بد شد. از وقتی که مایکل دیگر سراغی از آنها نگرفت و به آنها زنگ نزد. احتمالا خوششان نیامد و اینگونه تلافی کردند."
بابی خود تجربهاش را دارد. مایکل برای ضبط نخستین آهنگ کمکشان کرد و پس از آن دیگر این سه پسر مایکل را ندیدند. این مسئله آنها را زیاد ناراحت نکرد، اما همه اینگونه نبودند.
وکیل مدافع مایکل، توماس میزرو در دادگاه سال ۲۰۰۵ هشدار داد که پروندهی اسندون علیه مایکل را زیر انبوه شاهدان و مدارکی که از بیگناهی مایکل دفاع میکنند، دفن خواهد کرد. میزرو بسیاری از این مدارک و شاهدان را به دادگاه نیاورد زیرا هیئت منصفه پیش از آنکه نیازی به شنیدن آنها داشته باشد، تصمیم خود را گرفته بود. پروندهی اتهامات مایکل جکسون در دادگاه سال ۲۰۰۵ با برائت او مختومه شد اما این پرونده در رسانهها هنوز باز است و احتمالا تا سالها باز خواهد ماند. در این بین هواداران باید با هوشیاری از میراث مایکل دفاع کرده و در انتشار حقیقت کوشا باشند.
منبع: eMJey.com / Showbiz۴۱۱