فهرست مطلب

او همچنين پيشنهاد داد كه بطور رايگان و فقط بمنظور تبليغ، در پروژه هاي فيلمسازي آنها شركت كند. هر دوي اين پيشنهادات، از طرف سوني رد شدند.

آلبوم «History» كه در سال 1995 عرضه شد، پر فروش ترين آلبوم دوتايي تا آن زمان بود. او در تور «History» در سرتاسر جهان تمام بليطها را به فروش رساند. به اضافه ي كنسرتهايي كه به مدت سه شب در استاديومهاي دابلين و ومبلي برگزار كرده بود.

سپس در سال 1997، آلبوم «Blood On The Dance Floor» را كه يك آلبوم ميكس شده بود، منتشر كرد. عليرغم انتقادات رسانه ها، اين آلبوم، به پر فروش ترين آلبوم ميكس شده ي تاريخ موسيقي تبديل شد.

در اواخر ماه مارس، سوني آلبوم «Invincible» را از ليست محصولات بين المللي مقدماتي خود، حذف كرد. در مقام مقايسه، آلبوم قبلي اش، «History»، تا بعد از گذشت دو سال از انتشارش، همچنان در اين ليست قرار داشت.

يك منبع گفت: ”حتي اگر مايكل امروز از سوني برود، نصف درآمدي را كه بسياري از هنرمندانشان وارد اين كمپاني ميكنند، بدست مي آورد. قبول اين مسئله كه مايكل در اين مورد از آنها زرنگتر بوده، براي آنها مشكل است. براي انتقام گرفتن، سعي ميكنند تا آنجا كه ميتوانند، بستن قرارداد با ساير كمپاني ها را براي مايكل مشكل كنند. فروش پايين آلبوم، نبود تبليغات براي آلبوم، و عصبانيتي كه در طرفداران به وجود مي آيد، جلوي بلند پروازي هاي مايكل را ميگيرد. بسياري از طرفداران فكر ميكنند كه مايكل ديگر به موسيقي علاقه اي نداشته و قصد كنار گذاشتن اين حرفه را دارد.“

حتي زمانيكه مايكل، سال قبل كار بر روي «Invincible» را آغاز نمود، شبانه روز كار ميكرد تا آلبوم موفقي از آب درآيد. او حتي در پاساژي در نيويورك به امضاي آلبومها پرداخت و هزاران نفر از طرفداران با او ملاقات كردند، او قبلأ هرگز اين كار را انجام نداده بود. چيزي كه اتفاق افتاده است، نميتواند نتيجه ي يك بي تفاوتي ساده باشد.

تنها تا پنج سال پيش، مايكل در اوج موسيقي پاپ جهان قرار داشت و ميليونها صفحه موسيقي به فروش ميرساند. او هنوز هم از طرف صنعت موسيقي، با استعداد ترين و با ذكاوت ترين هنرمند جهان محسوب ميشود.

كمپاني هاي موسيقي، هنوز هم براي بستن قرارداد با او، سخت تلاش ميكنند و او در حال حاضر پيشنهادات بالايي از جانب چند كمپاني دريافت كرده است. پيش از اينكه مايكل با يك كمپاني قرارداد ببندد، فقط مسئله ي زمان در بين است. و او تصميم دارد كه بر اين مشكل غلبه كند.

عليرغم شايعاتي كه در مورد مايكل ساخته شده است، او هنوز مصمم است كه جايگاه والاي خود را در صنعت موسيقي حفظ كند. مايكل باور دارد كه هنوز چهره ي مقتدري در موسيقي است و تمام وقايعي كه تا به حال رخ داده است، بر اين واقعيت دلالت ميكند.

اما به دليل اينكه آلبوم «Invincible» خيلي زود از صدر جدول پر فروشها پايين آمد، بسياري استنباط ميكنند كه او قدرت جادويي گذشته را ندارد. اما درك اين موضوع كه چرا اين آلبوم بدون آنكه هيچ اثري از آن باقي بماند ناپديد شده، مشكل است.

در روز 15 جوئن سال 2002، مايكل در تظاهراتي كه طرفداران بر ضد كمپاني سوني در شهر لندن بر پا كرده بودند، حضور يافت. اين تظاهرات بي سابقه، در مقابل نمايندگي اروپايي كمپاني سوني در خيابان مارلبورو در مركز شهر لندن انجام گرفت.

مايكل جكسون در حالي كه در طبقه ي بالايي يك اتوبوس دو طبقه ي سرباز ايستاده بود، بطور غافلگير كننده اي در اين تظاهرات حاضر شد.

 

 

[تظاهرات در لندن]

كمي بعد، در همان روز، در جشن كلوپ طرفدارانش، ‌اِم.جِي.اِن.آي (MJNI)، كه مقر آن در انگلستان است، حضور يافت و بدون پرده پوشي، در رابطه با سوني صحبت كرد:

”من ميخواهم از تمامي افراد با استعداد و فوق العاده اي كه در اين جشن برنامه اجرا كردند،‌ تشكر كنم. اگر شما موسيقي را اجرا كنيد، من هم ميرقصم. [اشاره ميكند به اجرايي كه ارنست والنتينو به نمايش گذاشت]. من ميخواهم از او به خاطر اجراي شگفت انگيزش تشكر كنم. فكر ميكنم اجراي برايتون مك كلور هم حيرت انگيز بود. او همچنين خواننده ي فوق العاده اي است.

به هر حال، اول از همه ميخواستم بگويم كه واقعأ دوست ندارم زياد صحبت كنم. واقعأ دوست ندارم. ترجيح ميدهم اجرا كنم تا اينكه حرف بزنم.

واقعأ ميخواهم بدانيد چه ميگويم.

حديث اجرا كنندگان بزرگ، از سمي ديويس جونيور و جيمز برون گرفته تا جكي ويلسون، فرد آستر و جين كلي، هميشه اين بوده است. داستان هميشه يكي است. گرچه اين افراد، واقعأ سخت كار كردند، اما بطور ناعادلانه اي مورد نقد قرار گرفتند. اين داستان، به شيوه ي يكساني هم پايان مي يابد. آنها معمولأ بسيار خسته و آسيب ديده و غالبأ غمگين هستند. زيرا كمپاني ها، از آنها استفاده ميكنند. واقعأ اين كار را انجام ميدهند.

من ميلياردها دلار عايد سوني كرده ام. آنها حقيقتأ فكر كرده اند كه تمام فكر و ذكر من، موسيقي و رقص است. غالبأ هم همينطور است، اما آنها هرگز فكر نكردند كه ممكن است من روزي آنها را از ذهنم بيرون كنم.

بنابراين ما نميتوانيم به آنها اجازه دهيم كه آزادانه كاري را كه ميخواهند انجام بدهند. زيرا من حالا مختار هستم و تنها يك آلبوم ديگر به كمپاني سوني بدهكارم. كه يك مجموعه آهنگ است به اضافه ي دو آهنگ جديد كه آنها را مدتها پيش نوشته ام. من براي هر آلبومي كه براي سوني ميساختم ـ بدون اغراق، راستش را ميگويم ـ براي هر كدام حداقل صد و بيست آهنگ مي نوشتم. بنابراين ميتوانم آن مجموعه آهنگها و هر دو آهنگ جديدي را كه ميخواهند، ‌به آنها بدهم.

بنابراين دارم سوني را ترك ميكنم. من حالا مختارم و صاحب نيمي از درآمد كمپاني ضبط و پخش سوني هستم و تصميم دارم تركشان كنم. و آنها از دست من بسيار عصباني هستند، زيرا من فقط در كارم زرنگي كردم، شما ميدانيد.

پس با تلاش براي خراب كردن آلبوم من، سعي در انتقام گرفتن از من دارند. اما من هميشه گفته ام، شما ميدانيد، هنر ـ هنرِ ممتاز،‌ هرگز نمي ميرد.

و تامي موتولا يك شيطان است. من نبايد اين را بگويم، اما مجبورم اجازه بدهم كه شما از اين موضوع اطلاع پيدا كنيد... [به جمعيت اشاره ميكند] لطفأ اين چيزي را كه ميخواهم بگويم ضبط نكنيد. باشد؟ لطفأ (دوربينهايتان را) خاموش كنيد... [مكث ميكند و نظرش را تغيير ميدهد]. ضبط كنيد، ضبط كنيد. من اهميت نميدهم.

ماريا كري پس از اينكه از تامي موتولا جدا شد، با گريه نزد من آمد. گريه ميكرد. آنقدر شديد گريه ميكرد كه من مجبور شدم او را در آغوش بگيرم. او به من گفت: ”او يك مرد شيطاني است. مايكل، او مرا تعقيب ميكند.“ او مكالمات تلفنيش را ضبط ميكند و واقعأ شيطاني است. ماريا به او اعتماد ندارد.

ما بايد تا زماني كه او را شكست نداده ايم، به مبارزه ي خودمان ادامه دهيم. نميتوانيم به او اجاه دهيم كه همين كار را با هنرمندان بزرگ انجام دهد. نميتوانيم.

فقط ميخواستم بدانيد كه من از هركاري كه شما انجام داده ايد، قدرداني ميكنم. شما شگفت انگيز بوده ايد. شما بسيار به من وفادار هستيد. [با دقت به جمعيت نگاه ميكند]. دايانا، والدو، همگي شما، همه ي كساني كه اينجا هستند، شما را دوست دارم. شما شگفت انگيز بوده ايد. دوستتان دارم. اما هنوز، اما هنوز هم به شما قول ميدهم كه بهترينش در راه است.“

در روز 3 جولاي سال 2002، فيلم «مردان سياه پوش 2» در اولين نمايش عمومي خود در سينماها، تماشاگران را با حضور كوتاه بيست و چهار ثانيه اي مايكل در فيلم، كه نقش مأمور اِم را ايفا ميكرد، غافلگير ساخت.

هم منتقدان و هم مخاطبان عام فيلم، از بازي مايكل در اين فيلم، ستايش كردند.

سه روز بعد، در 6 جولاي، مايكل در مقابل جمعيت سيصد و پنجاه نفري كه در داخل اداره ي مركزي شبكه ي ملي شارپتون، در منطقه ي هارلم در شهر نيويورك تجمع كرده بودند، درباره ي موتولا عنوان كرد:

”او يك نژاد پرست و بسيار، بسيار، بسيار شيطان صفت است.“

هنرمندان موسيقي، تهيه كنندگان و مديران اجرايي، از جمله مايكل جكسون، در اين تظاهرات خواستار رفتار بهتر كمپاني هاي ضبط با هنرمندان سياه پوست شدند. مايكل در اداره ي مركزي شبكه ي ملي شارپتون سخنراني كرد. اما قبل از اينكه بتواند پذيراي سؤالي در رابطه با حمله ي خود بر ضد موتولا باشد، داخل اتومبيل ليموزين خود شد و رفت.

در پي اين تظاهرات، مايكل با حضور در مراسمي با ميزباني طرفداران، جايزه ي ”سي امين سالگرد فعاليت هنري“ را از آنها دريافت كرد.

بعد از آن، مايكل همراه با صد و پنجاه نفر، در مقابل اداره ي مركزي كمپاني سوني در نيويورك، اعتراض خود را نشان داد.

[در نيويورك]

در روز 23 آگوست 2002، مجله ي پيپل، بطور رسمي خبر داد كه مايكل دوباره پدر شده است. اين مجله اعلام كرد كه مايكل در حال حاضر يك پسر شش ماهه دارد كه او را پرينس مايكل دوم صدا ميزند. مشخصات مادر پرينس مايكل دوم مخفي ماند.

در خبرها چنين اعلام شد كه پسر دوم مايكل، توسط يك مادر نيابتي باردار و متولد شده است.

در روز 29 آگوست سال 2002، خبر رسيد كه مايكل در آلبوم جديد مونيكا، با نام «All Eyes On Me»، بطور كمكي آواز خوانده است.

در همين روز، در روز تولد مايكل، سلطان پاپ در مراسم جوايز ساليانه ي كليپ موسيقي اِم.تي.وي در شهر نيويورك، ”هنرمند هزاره“ ناميده شد. بريتني اسپيرز اين جايزه را به او تقديم كرد.