فهرست مطلب


[ايستگاه راديويي موسيقي شهر نيويورك]


در پي آن، مايكل در مقابل دوربينهاي خبرنگاران، قراردادي را با كمپاني پپسي كولا به امضا رساند.

در 18 جوئن سال 1992، كتاب «رقصاندن آرزوها» (Dancing The Dream)، كه حاوي شعرها و مقالات مايكل بود، توسط انتشارات دابل دي منتشر شد. 


[كتاب Dancing The Dream]


در 23 جوئن سال 1992، مايكل در يك كنفرانس مطبوعاتي در مورد موسسه ي خيريه اش «Heal The World»، گفت: ”من موسسه ي خيريه ي «Heal The World» را براي آن تاسيس كرده ام تا صدايي باشد براي بيصداها (بچه ها)“

در 27 جوئن سال 1992، استاديوم المپيك واقع در مونيخ _ آلمان، ميزبان اولين كنسرت از تور جهاني «Dangerous» بود. در استاديوم هفتاد و دو هزار نفره ي مونيخ، جاي سوزن انداختن نبود. طرفداران به وجد آمده، شاهد اجراي هجده آهنگ بودند كه چهار تاي آنها از آلبوم جديد مايكل انتخاب شده بود. رويداد پايان كنسرت، تيتر روزنامه هاي سرتاسر جهان شد: ”مايكل به وسيله ي موتوري كه به پشتش بسته بود، بر بالاي سر طرفدارانش در استاديوم به پرواز درآمد.“

در آگوست سال 1992، مايكل حق فيلمبرداري از كنسرتهاي تور «Dangerous» را به مبلغ دوازده ميليون پوند به شبكه ي آمريكايي اچ.بي.او فروخت. بالاترين قيمتي كه تا آن زمان براي ضبط يك كنسرت زنده، پرداخت شده بود. تيزر تبليغاتي اچ.بي.او با عنوان «او به آمريكا نمي آيد، به اچ.بي.او مي آيد» منتشر شد. اين تيزر تبليغاتي بالاترين امتياز را در تاريخ اين شبكه ي تلويزيوني بدست آورد.

در 31 ژانويه سال 1993، در بيست و هفتمين سوپر بال (Super Bowl)، شوي بين دو نيمه ي بازي فوتبال در استاديوم رز باول واقع در پاسادنا ـ كاليفرنيا، و در برابر جمعيت يكصد هزار نفري داخل استاديوم و يكصد و سي و سه ميليون و چهارصد هزار نفري كه از تلويزيون شاهد ماجرا بودند، مايكل يك قطعه موسيقي مختلط از آهنگهاي «Jam، Billie Jean، Black Or White، Heal The World» را اجرا كرد.
 


[Super Bowl]

[Super Bowl]


و بار ديگر، مايكل ركوردي تازه از خود در تاريخ موسيقي به يادگار گذاشت.

اجراي تماشايي مايكل در شوي بين دونيمه ي سوپر بال، بطور زنده از تلويزيون پخش شد و ركورد داشتن بالاترين تعداد تماشاگر تلويزيوني را به ثبت رساند. اين ركورد يكصد و سي و سه ميليون و چهارصد هزار نفري، كه تا به امروز شكسته نشده است، نام مايكل جكسون را بار ديگر وارد كتاب ركوردهاي جهاني كرد.

در 28 جوئن سال 2000، درست پس از سي و چهارمين شوي سوپر بال؛ اجراي سال 1993 مايكل جكسون، از طرف گوردن فوربز از روزنامه ي يو.اس.اي. تودي، به عنوان بهترين اجرا در طول تاريخ برگزاري شوي سوپر بال برگزيده شد.

ده روز بعد، يك برنامه ي تلويزيوني ديگر، مردم را غافلگير كرد. ـ ”مايكل جكسون با اپرا صحبت ميكند“ ـ اولين مصاحبه ي تلويزيوني مايكل پس از ده سال كه بطور زنده از نورلند پخش ميشد، يكصد ميليون نفر در سرتاسر جهان را به خود جلب كرد. اين مصاحبه پر بيننده ترين مصاحبه ي تلويزيوني در تمام دورانها شد و هنوز هم اين ركورد را حفظ كرده است، و همچنين در طول عمر تلويزيون، چهارمين برنامه ي پر بيننده است.

اين مصاحبه، رويداد سال 1993 بود.

در اين مصاحبه، نمايي زيبا از نورلند، به همراه شهربازي، سينما ي خصوصي، و تختخوابهاي مخصوص كودكان بيمار كه براي تفريح به آنجا ميرفتند، نشان داده شد.


[مصاحبه ي اپرا وينفري با مايكل]


در طي اين مصاحبه، مايكل فاش كرد كه از بيماري پوستي ويتيليگو (Vitiligo) رنج ميبرد. اين بيماري باعث از بين رفتن رنگدانه هاي پوست ميشود و رنگ پوست را به تدريج روشن ميكند. اين اولين بار بود كه مايكل در مورد تغيير رنگ پوستش صحبت ميكرد. اما علاوه بر آن چيزهايي نيز در مورد روابطش بيان كرد. در زير قسمت كوتاهي از اين مصاحبه آمده است:

اپرا: آيا بيرون ميروي، با كسي قرار ميگذاري؟

مايكل: بله

اپرا: با چه كساني قرار ميگذاري؟

مايكل: خوب در حال حاضر با بروكي شيلدز. ما سعي ميكنيم به هرجايي نرويم. بيشتر اوقات در خانه هستيم. او به خانه ي من مي آيد و يا من به خانه ي او ميروم. زيرا من دوست ندارم زياد در ديد عموم به اينطرف و آنطرف بروم.

اپرا: آيا تا به حال عاشق شده اي؟

مايكل: بله

اپرا: عاشق بروكي شيلدز بودي؟

مايكل: بله و يك دختر ديگر.

اپرا: و يك دختر ديگر؟ اجازه بده چيزي از تو بپرسم. و خيلي هم دست پاچه هستم كه چگونه اين سوال را مطرح كنم. اما به هر حال ميخواهم بپرسم، آيا تو تا به حال رابطه ي جنسي را تجربه نكرده اي؟

مايكل: بله .......؟؟؟؟؟ چطور توانستي چنين سوالي بپرسي؟

اپرا: فقط ميخواهم بدانم.

مايكل: من يك مرد موقر و خوش رفتار هستم.

اپرا: من اين حرفت را اينطور تعبير ميكنم كه، معتقد هستي يك خانم، يك خانم است و بنابراين...

مايكل: اين مسئله شخصي است. منظورم اين است كه نبايد در مورد اين قبيل چيزها بي پرده صحبت كرد... شما ميتوانيد بگوييد كه من قديمي مسلك هستم. اما، ميدانيد، ميخواهم بگويم اين موضوع كاملا خصوصي است.

اپرا: پس به اين سوال جواب نميدهي؟

مايكل: من دست پاچه شدم.

در اين مصاحبه ي تلويزيوني، كليپ «تسليم من شو» (Give In To Me) براي اولين بار پخش شد.