- ارسال ها: 1054
- تشکرهای دریافت شده: 679
به گفتگوی مایکلی خوش آمدید
زمان سرانجام فرا رسید
برای یک گردهمایی
برای آشنایی بیشتر
و برای ارزش نهادن به میراث مایکل جکسون
زمان سرانجام فرا رسید
برای یک گردهمایی
برای آشنایی بیشتر
و برای ارزش نهادن به میراث مایکل جکسون
چجوری مایکلی شدی؟
14 سال 3 هفته قبل #1160
توسط Farnaz
دیر! من فکر کنم 13 14 سالم بود که دیگه ام جی فن شدم
الناز: ادمو تحت تاثیر قرار میده حرفات
خیلی قشنگ بود
یادمه منم یه دورانی وقتی اهنگاشو گوش میدادم یا خوابشو میدیدم تا مدتها دلتنگ بودمو غمگین
به هر حال ممنون از اعتماد شما
)
پاسخ داده شده توسط Farnaz در تاپیک پاسخ: چجوری مایکلی شدی؟
mjforever نوشته: خب اره دیگه راه دیگه ای وجود نداره!
فرناز جان خودت کی مایکلی شدی؟
دیر! من فکر کنم 13 14 سالم بود که دیگه ام جی فن شدم

الناز: ادمو تحت تاثیر قرار میده حرفات

یادمه منم یه دورانی وقتی اهنگاشو گوش میدادم یا خوابشو میدیدم تا مدتها دلتنگ بودمو غمگین
به هر حال ممنون از اعتماد شما


لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
14 سال 3 هفته قبل #1162
توسط Elnaz
پاسخ داده شده توسط Elnaz در تاپیک پاسخ: چجوری مایکلی شدی؟
مرسی یاسمن جان
lol فرناز
lol فرناز
"Be Like Michael Jackson, "Be Mike-like
bemikelike.wordpress.com
bemikelike.wordpress.com
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
14 سال 3 هفته قبل - 14 سال 3 هفته قبل #1173
توسط niloofar
پاسخ داده شده توسط niloofar در تاپیک پاسخ: چجوری مایکلی شدی؟
ممنون بچه ها
و ممنون از الناز عزیز منم مثل تو هر وقت اسمشو میشنیدم تپش قلب میگرفتم
و ممنون از الناز عزیز منم مثل تو هر وقت اسمشو میشنیدم تپش قلب میگرفتم
Last edit: 14 سال 3 هفته قبل by niloofar.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
14 سال 3 هفته قبل - 14 سال 3 هفته قبل #1175
توسط PARSA_MJ
پاسخ داده شده توسط PARSA_MJ در تاپیک پاسخ: چجوری مایکلی شدی؟
اولین ویدیوای که از مایکل دادم اسمش چیزی نبود به غیر از black or white سنم هم فقط 5 سال بود
Last edit: 14 سال 3 هفته قبل by PARSA_MJ. دليل: توضیح بیشتر
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
14 سال 2 هفته قبل #1215
توسط شهروز
پاسخ داده شده توسط شهروز در تاپیک پاسخ: چجوری مایکلی شدی؟
سلام به بچهها.
الناز خیلی جالب بود. دقیقا آشنایی من با مایکل از همون فیلمهای ویدئویی شروع شد که آخرش شو میزاشتن.
خوب اینم داستان من:
راستش من اهل رشت هستم. ولی نه پدرم و نه مادرم شمالی نیستن!!! به خاطر کار رفته بودن اونجا. و تا ۳ سالگیم اونجا زندگی کردیم. اینو گفتم چون من در همون جا اولین بار هنر مایکل رو دیدم. تقریبا ۲ سالم بود، توی خونه نشسته بودیم و فیلم نگاه میکردیم. وقتی فیلم تموم شد پدرم به مادرم گفت که آخرش مایکل جکسونه ها!!! مادرم هم با خوشحالی گفت پس بزارش. ۳ از ویدئو کلیپهاش در او فیلم بود. تریلر. بیلی جین و بیت ایت. (اینو بگم که از موقعی که اون ویدئو ها رو دیدم تا وقتی که ۹ سالم شده دیگه چیزی از او ندیدم و فقط در مورد او شایعاتی رو شنیدم) تا سن ۱۳ سالگیم از تریلر فقط قسمت اولش رو که در سینما هستن رو یادم بود. وقتی تریلر شروع شد اینقدر ترسیدم که پشت مادرم قایم شدم. خلاصه!! مایکل وحشتناک شد و بعد به سمت دختره حمله کرد بعد یه دفعه دیدم که همه مردم تو جنگل نشستن و دارن اونا رو نگاه می کنن (هنوز نمی دونستم که سینما چیه برای همین واسم مبهم بود که مردم اونجا و توی جنگل ترسناک چی کار میکنن!!!؟؟). از ویدئوی بیلی جین هم فقط از بعد قسمتی که مایکل از پله ها بالا میره رو یادم بود. یادمه که او چراغ هایی که در آخر ویدئو کلیپ روشن میشد رو خیلی دوست داشتم. مدام خوابش رو میدیم. از بیت ایت هم اون صحنهای که روی میز بیلیارد انگشتاشو می زاره روی میز یادم بود. خیلی این حرکتشو دوست دارم.
خلاصه اینارو که دیدیم بابام اون ویدئو رو به کلوپ محل پسش داد. من دیگه تا وقتی ۹ سالم شد از مایکل چیزی ندیم (تازه وقتی ۹ سالم شد هم اون سه تا ویدئو کلیپ رو ندیدم و ویدئو کلیپ «یو راک مای ورلد» رو دیدم) و تا سالها خواب این ویدئو کلیپ ها رو میدیدم و با خوابم حال میکردم.
وقتی ۷ سالم شد ما در تهران زندگی میکردیم، ما وضعمون کمی خوب شده بود به دبی رفتیم و برای اولین بار چیزی به نام ماهواره رو تجربه کردیم. یادمه مادرم اینقدر با ماهواره حال میکرد که کتاب ها رو می زاشت روی هم تا قد تلوزیون شه و دوربین فیلم برداری رو می زاشت رو کتابا تا از تلویزون فیلم بگیره. ما هم نباید صحبت میکردیم تا اون ویدئو کلیپ تموم شه. کانال مورد علاقمون ام تی وی و دی جی بود.
ما ۳ سال اونجا زندگی کردیم. توی یکی از این روزها بود که دیدم داره از از کانال موسیقی فیلم پخش میکنه. (نگو فیلم نیست ویدئو کلیپ مایکل جکسونه). آقا من این ویدئو کلیپ رو نگاه کردم و همین طور دهنم باز موند. خیلی باهاش حال کرد. نمی دونستم مایکه. وقتی دوباره پخش کرد بابام گفت مایکله!!! (وقتی هم دیدم مایکل سیاه نیست اصلا برام مهم نبود) از دوتا جاش بیشتر خوشم اومد. اون جایی که خودشو جمع میکنه و از پلهها میره پایین و یکی هم دعوای آخرش. سبک ویدئو خیلی برام جالب بود. همون موقع بود که بابام دستگاه ویدئو خرید و دیگه ما تمام موزیک ویدئوها رو توی اون ضبط میکردیم. هر وقت ویدئو کلیپ های مورد علاقه من پخش می شد من یکبار اون ضبط میکردم ولی برای مایکل جکسون رو هر بار که میدیم ضبط میکردم.تا جایی اینکار رو ادامه دادم که یه بار نوار تموم شد و من رفتم نوار فیلم های خانوادگی مون رو برداشتم روش ضبط کردم و مادرم، پدرم هم نمی دونستن که اون فیلم خانوادگی هست من هم نمی دنستم تا اینکه یکی از نوار های بچگی مون کامل از بین میره رو من یه کتک حساب می خورم. یادمه اون زمان وقتی مایکل بچشو از ساختمون آویزون میکرد چه قدر اخبار نشون داد!! ولی باز هم ازش نه تنها بدم نیومد بلکه عاشقش بود.
ما میایم ایران و دیگه ماهواره نداشتیم تا زمانی که مادر و پدرم طلاق میگیرن و من و خواهرم میریم پیش بابام و اونجا ماهواره نصب میکنه. (من هم که دیگه اون ویدئوهایی رو که مایکل رو روش ضبط کرده بودم نداشتم چون مادرم میگفت اگه اینارو بهت بدم بابات میندازه دور. مادرم هم که ویدئو نداشت من اونا رو ببینم. یه جایی هم قایم کرد بود که هیچ کس نمی دونست کجاست. پس ویدئوی یو راک مای ورلد هم برام مثل رویا شد و در خواب میدیدمش. اینو بگم که از همه بشتر یو راک مای ورلد رو دوست دارم) همینطور دعا میکردم که مایکل جکسون پخش کنه. یادمه که وقتی ازم میپرسیدن که بهترین آرزوت چیه میگفتم «دوست دارم مایکل جکسون اینقدر زنده بمونه که بتونم از نزدیک ببینمش» چون کار پدرم در دبی برگزاری کنسرت بود. من با خودم میگفتم از طریق خوانندهایی که با پدرم دوستن میرم با مایکل آشنا میشم و تهیه کنندهٔ مایکل میشم!!! چه خوش خیال بودم نه؟ خوب نمیدونستم که مایکل مثل این خوانندهای معمولی نیست. (اینو بگم که پدرم یکی از سه نفری بود که در اون زمان جشن ها و کنسرتهای دبی رو برگزار و تهیه میکرد. یعنی تهیه کننده شون بود.)
خلاصه همینطور زمان میگزره تا شبکهٔ پی ام سی شروع به کار میکنه. سال ۲۰۰۶ یا ۲۰۰۷ بود. یه روز دیدم که داره میگه بهترین های مایکل جکسون در جمعه شب. آقا من تو پوست خودم نمی گنجیدم. (باورتون میشه تا اون زمان هنوز مون واک رو ندیده بودم!!) نشستم و نگاه کردم. منتظر بودم که اون چهار تا ویدئو کلیپ رو که در سالهای قبل دیده بودم ببینم. ولی بیلی جین و تریلر رو پخش کرد. و اون ۲ تای دیگه رو پخش نکرد.
خیل ناراحت شدم. خیلی دوست داشتم که یو راک مای ورلد پخش کنه که نکرد.
سال ۱۳۸۷ هم دوباره رفتیم دبی و من به اینترنت نامحدود و بدون فیلتر دسترسی پیدا کردم و همین طور گشتم دنبال ویدئوهای مایکل جکسون و اونا رو دیدم و به آرزوی دیرینهام رسیدم.
با سایت ام جی دات کام هم بعد از مرگ او آشنا شدم.
این هم از داستان آشنایی ما با مایکل جکسون. خیلی سرتون رو درد آوردم. ببخشید. تازه خیلی از چیزا رو ننوشتم. مثلا احساسم نسبت به مایکل و هر ویدئو و خوابهایی رو که با اون ها میدیدم و توهماتم رو ننوشتم.
موفق باشید. و همیشه هم مایکلی بمانید. در ضمن تبلیغ برای مایکل یادتون نره. از بچههای فامیل شروع کنین.
الناز خیلی جالب بود. دقیقا آشنایی من با مایکل از همون فیلمهای ویدئویی شروع شد که آخرش شو میزاشتن.
خوب اینم داستان من:
راستش من اهل رشت هستم. ولی نه پدرم و نه مادرم شمالی نیستن!!! به خاطر کار رفته بودن اونجا. و تا ۳ سالگیم اونجا زندگی کردیم. اینو گفتم چون من در همون جا اولین بار هنر مایکل رو دیدم. تقریبا ۲ سالم بود، توی خونه نشسته بودیم و فیلم نگاه میکردیم. وقتی فیلم تموم شد پدرم به مادرم گفت که آخرش مایکل جکسونه ها!!! مادرم هم با خوشحالی گفت پس بزارش. ۳ از ویدئو کلیپهاش در او فیلم بود. تریلر. بیلی جین و بیت ایت. (اینو بگم که از موقعی که اون ویدئو ها رو دیدم تا وقتی که ۹ سالم شده دیگه چیزی از او ندیدم و فقط در مورد او شایعاتی رو شنیدم) تا سن ۱۳ سالگیم از تریلر فقط قسمت اولش رو که در سینما هستن رو یادم بود. وقتی تریلر شروع شد اینقدر ترسیدم که پشت مادرم قایم شدم. خلاصه!! مایکل وحشتناک شد و بعد به سمت دختره حمله کرد بعد یه دفعه دیدم که همه مردم تو جنگل نشستن و دارن اونا رو نگاه می کنن (هنوز نمی دونستم که سینما چیه برای همین واسم مبهم بود که مردم اونجا و توی جنگل ترسناک چی کار میکنن!!!؟؟). از ویدئوی بیلی جین هم فقط از بعد قسمتی که مایکل از پله ها بالا میره رو یادم بود. یادمه که او چراغ هایی که در آخر ویدئو کلیپ روشن میشد رو خیلی دوست داشتم. مدام خوابش رو میدیم. از بیت ایت هم اون صحنهای که روی میز بیلیارد انگشتاشو می زاره روی میز یادم بود. خیلی این حرکتشو دوست دارم.
خلاصه اینارو که دیدیم بابام اون ویدئو رو به کلوپ محل پسش داد. من دیگه تا وقتی ۹ سالم شد از مایکل چیزی ندیم (تازه وقتی ۹ سالم شد هم اون سه تا ویدئو کلیپ رو ندیدم و ویدئو کلیپ «یو راک مای ورلد» رو دیدم) و تا سالها خواب این ویدئو کلیپ ها رو میدیدم و با خوابم حال میکردم.
وقتی ۷ سالم شد ما در تهران زندگی میکردیم، ما وضعمون کمی خوب شده بود به دبی رفتیم و برای اولین بار چیزی به نام ماهواره رو تجربه کردیم. یادمه مادرم اینقدر با ماهواره حال میکرد که کتاب ها رو می زاشت روی هم تا قد تلوزیون شه و دوربین فیلم برداری رو می زاشت رو کتابا تا از تلویزون فیلم بگیره. ما هم نباید صحبت میکردیم تا اون ویدئو کلیپ تموم شه. کانال مورد علاقمون ام تی وی و دی جی بود.
ما ۳ سال اونجا زندگی کردیم. توی یکی از این روزها بود که دیدم داره از از کانال موسیقی فیلم پخش میکنه. (نگو فیلم نیست ویدئو کلیپ مایکل جکسونه). آقا من این ویدئو کلیپ رو نگاه کردم و همین طور دهنم باز موند. خیلی باهاش حال کرد. نمی دونستم مایکه. وقتی دوباره پخش کرد بابام گفت مایکله!!! (وقتی هم دیدم مایکل سیاه نیست اصلا برام مهم نبود) از دوتا جاش بیشتر خوشم اومد. اون جایی که خودشو جمع میکنه و از پلهها میره پایین و یکی هم دعوای آخرش. سبک ویدئو خیلی برام جالب بود. همون موقع بود که بابام دستگاه ویدئو خرید و دیگه ما تمام موزیک ویدئوها رو توی اون ضبط میکردیم. هر وقت ویدئو کلیپ های مورد علاقه من پخش می شد من یکبار اون ضبط میکردم ولی برای مایکل جکسون رو هر بار که میدیم ضبط میکردم.تا جایی اینکار رو ادامه دادم که یه بار نوار تموم شد و من رفتم نوار فیلم های خانوادگی مون رو برداشتم روش ضبط کردم و مادرم، پدرم هم نمی دونستن که اون فیلم خانوادگی هست من هم نمی دنستم تا اینکه یکی از نوار های بچگی مون کامل از بین میره رو من یه کتک حساب می خورم. یادمه اون زمان وقتی مایکل بچشو از ساختمون آویزون میکرد چه قدر اخبار نشون داد!! ولی باز هم ازش نه تنها بدم نیومد بلکه عاشقش بود.
ما میایم ایران و دیگه ماهواره نداشتیم تا زمانی که مادر و پدرم طلاق میگیرن و من و خواهرم میریم پیش بابام و اونجا ماهواره نصب میکنه. (من هم که دیگه اون ویدئوهایی رو که مایکل رو روش ضبط کرده بودم نداشتم چون مادرم میگفت اگه اینارو بهت بدم بابات میندازه دور. مادرم هم که ویدئو نداشت من اونا رو ببینم. یه جایی هم قایم کرد بود که هیچ کس نمی دونست کجاست. پس ویدئوی یو راک مای ورلد هم برام مثل رویا شد و در خواب میدیدمش. اینو بگم که از همه بشتر یو راک مای ورلد رو دوست دارم) همینطور دعا میکردم که مایکل جکسون پخش کنه. یادمه که وقتی ازم میپرسیدن که بهترین آرزوت چیه میگفتم «دوست دارم مایکل جکسون اینقدر زنده بمونه که بتونم از نزدیک ببینمش» چون کار پدرم در دبی برگزاری کنسرت بود. من با خودم میگفتم از طریق خوانندهایی که با پدرم دوستن میرم با مایکل آشنا میشم و تهیه کنندهٔ مایکل میشم!!! چه خوش خیال بودم نه؟ خوب نمیدونستم که مایکل مثل این خوانندهای معمولی نیست. (اینو بگم که پدرم یکی از سه نفری بود که در اون زمان جشن ها و کنسرتهای دبی رو برگزار و تهیه میکرد. یعنی تهیه کننده شون بود.)
خلاصه همینطور زمان میگزره تا شبکهٔ پی ام سی شروع به کار میکنه. سال ۲۰۰۶ یا ۲۰۰۷ بود. یه روز دیدم که داره میگه بهترین های مایکل جکسون در جمعه شب. آقا من تو پوست خودم نمی گنجیدم. (باورتون میشه تا اون زمان هنوز مون واک رو ندیده بودم!!) نشستم و نگاه کردم. منتظر بودم که اون چهار تا ویدئو کلیپ رو که در سالهای قبل دیده بودم ببینم. ولی بیلی جین و تریلر رو پخش کرد. و اون ۲ تای دیگه رو پخش نکرد.
خیل ناراحت شدم. خیلی دوست داشتم که یو راک مای ورلد پخش کنه که نکرد.
سال ۱۳۸۷ هم دوباره رفتیم دبی و من به اینترنت نامحدود و بدون فیلتر دسترسی پیدا کردم و همین طور گشتم دنبال ویدئوهای مایکل جکسون و اونا رو دیدم و به آرزوی دیرینهام رسیدم.
با سایت ام جی دات کام هم بعد از مرگ او آشنا شدم.
این هم از داستان آشنایی ما با مایکل جکسون. خیلی سرتون رو درد آوردم. ببخشید. تازه خیلی از چیزا رو ننوشتم. مثلا احساسم نسبت به مایکل و هر ویدئو و خوابهایی رو که با اون ها میدیدم و توهماتم رو ننوشتم.
موفق باشید. و همیشه هم مایکلی بمانید. در ضمن تبلیغ برای مایکل یادتون نره. از بچههای فامیل شروع کنین.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
14 سال 2 هفته قبل #1217
توسط شهروز
پاسخ داده شده توسط شهروز در تاپیک پاسخ: چجوری مایکلی شدی؟
دوستان در ادامه پست قبل بگم که من اولین بار که مایکل رو دیدم. ۳ سالم بود. الان از مادرم پرسیدم بهم گفت.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
مدیران انجمن: مایکلا
زمان ایجاد صفحه: 3.699 ثانیه