- ارسال ها: 208
- تشکرهای دریافت شده: 154
به گفتگوی مایکلی خوش آمدید
زمان سرانجام فرا رسید
برای یک گردهمایی
برای آشنایی بیشتر
و برای ارزش نهادن به میراث مایکل جکسون
زمان سرانجام فرا رسید
برای یک گردهمایی
برای آشنایی بیشتر
و برای ارزش نهادن به میراث مایکل جکسون
خواب ها و رویا های مایکلی
13 سال 3 هفته قبل - 13 سال 3 هفته قبل #26794
توسط atefe
همیشه عاشق شو وعشق بورز...بزرگ و دوست داشتنی خواهی شد.
پاسخ داده شده توسط atefe در تاپیک خواب ها و رویا های مایکلی
سلام دوستای عزیزم این تاپیک رو تازه تو سایت پیدا کردم اولش میخواستم خودم بذارم .میخواستم یه چیزایی بهتون بگم که شاید براتون جالب باشه البته تو یه سایت دیگه تعریف کرده بودم یه چیزایی .یادتونه گفته بودم یه دوست مایکلی داشتم که باعث شد طرز فکرم رو در مورد مایکل عوض کنم ولی باید بگم عموما ادما نمیتونن روم تاثیر بذارن و وقتی دوستم در مورد مایکل با من حرف میزد تا نظر منو عوض کنه من همش میگفتم عمرا اگه بتونی روم تاثیر بذاری من خودم تا تحقیق نکنم و بعضی چیزا رو با چشمای خودم نبینم باور نمیکنم .درواقع تاثیر اصلی رو دوستم روم نذاشت این خود مایکل بود . تو همون روزا من یه شب خواب دیدم که :داشتم از یه جاده ای که انگار انتها نداشت رد میشدم و خیلی نگران بودم هیچ ادمی اطرافم نمیدیدم همه جا فقط جاده بود ومن که اونجا سرگردون شده بودم همین طور که داشتم میرفتم یه فرعی دیدم که با جایی که قبلا بودم فرق میکرد رفتم اونجا .باور نکردنی بود یه طبیعت خیلی زیبایی بود سرسبز و همه جا درخت و گل .خیلی واقعا عالی بود منظرش .یکم بیشتر که جلو رفتم یه سربالایی دیدم رفتم بالا یه چشمه بود و .......یه ادمی که کنار چشمه نشسته یود رفتم جلو که ببینمش که دیدم مایکله .راستش اولش جیغ زدم ولی اون لبخند میزد فقط لبخند .لباساش سفید بود و موهاش کوتاه . بعدش فقط بهش خیره شدم و.........از خواب که بیدار شدم یه حس خاصی داشتم فکر میکنید تعبیر این خواب چیه ؟ !!!!!این خواب و خیلی خوابای دیگه کم کم فکرم رو عوض کرد . البته یه خواب دیگه هم دیدم تو شب تولد مایکل .البته این یکم خنده داره . توی خوابم خواب بودم که خواهرم یهو صدام میکنه و بهم میگه مایکل جکسون .من با تعجب از خواب بیدار میشم و به سرعت از پله میرم تو سالن که میبینم خواهرم در حال نگاه کردنه اهنگای مایکله و مایکل هم رو مبلمون نشسته و داره به تلوزیون و اهنگای خودش نگا میکنه و یه خنده های مرموزی میکنه البته من همین طور مات و مبهوت نگاش میکنم و میرم پیشش میشینم و گوشی میکل یهو صداش در میاد و بعد مایکل با موبایلش صحبت میکنه .اون لحظه تنها کاری که میخواستم بکنم این بود که به طرفداراش خبر بدم که مایکل نمرده و الان خونه ی ماست ولی به هیچ چیزی دسترسی نداشتم باید بگم لباسای مایکل این جا کت و شلوار سفید بود و موهاش هم یکم سفید شده بود . از خواب که بیدار شدم دقیقا همون صحنه ها ر و دیدم یعنی خواهرم بیدارم کرد و رفتم پایین و دیدم که شبکه ی فور اهنگای مایکلو گذاشته دنبال مایکل میگشتم هنوز به حال خودم و بیداری کامل نیومده بودم و فکر میکردم مایکل تو خونمونه .و بلافاصله زنگ زدم و برای دوستم همه چیزو تعریف کردم ....

همیشه عاشق شو وعشق بورز...بزرگ و دوست داشتنی خواهی شد.
Last edit: 13 سال 3 هفته قبل by atefe. دليل: اشکالات نگارشی
كاربر(ان) زير تشكر كردند: Hamid, شايان, Jasmine Jackson-mjforever, farzam, کوچکترین طرفدار, kingmichael, شاپرک
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
13 سال 3 هفته قبل #26917
توسط atefe
همیشه عاشق شو وعشق بورز...بزرگ و دوست داشتنی خواهی شد.
پاسخ داده شده توسط atefe در تاپیک خواب ها و رویا های مایکلی
بچه ها یه چیزی بگم من علتشو نمیفهمم .اگه شما میدونید بگید ؟مایکل یه مدت همیشه به خوابم میومد حداقل اگه موضوع خاصی تو خوابم نداشت همیشه قدم میزد ومیخندید ولی الان نزدیک یه ماهه اصلا به خوابم نمیاد .........
نمیدونم چرا این جوری شده تازگیا .


همیشه عاشق شو وعشق بورز...بزرگ و دوست داشتنی خواهی شد.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
13 سال 3 هفته قبل - 13 سال 3 هفته قبل #26919
توسط شاپرک
شب که می شود
خورشید چشمانت را پرواز بده
تا مرگ پروانه به تاخیر بیفتد......
پاسخ داده شده توسط شاپرک در تاپیک خواب ها و رویا های مایکلی
عاطفه جون؛ قبلنا شده مدت ها شب ها با این عشق که شاید خوابشو ببینم میخوابیدم ، اما هر بار که خوابشو دیدم درست شبایی بوده که یادش نبودم و با شوق دیدنش نخوابیدم! گمونم تیریپ سورپرایز کردن بر میداره! البته هربارم که اومده گویا نیومده ببینمش حال کنم! حرف حساب باهام داشته. یادمه آخرین بار با خواهش و تاکید بهم گفت قول بده از من با دیگران صحبت نکنی که چقدر هم گوش کردم! تازه مدت ها بعد فهمیدم که چرا اینو گفته و چقد برای هم خودم و خود مایک بهتر بوده که اینگونه عمل کنم... حالا درک کردم که چی میگفت و طفلی چه قشنگ هم گفت بهم...
شب که می شود
خورشید چشمانت را پرواز بده
تا مرگ پروانه به تاخیر بیفتد......
Last edit: 13 سال 3 هفته قبل by شاپرک.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
13 سال 2 هفته قبل #26986
توسط atefe
همیشه عاشق شو وعشق بورز...بزرگ و دوست داشتنی خواهی شد.
پاسخ داده شده توسط atefe در تاپیک خواب ها و رویا های مایکلی
سلام دوستان.
این قدر من گفتم که هیچ خوابی از مایکل نمیبینم بالاخره دیدم .البته یه مدتیه که حالم بده و امروز در حال استراحت که بودم خوابم برد خوابای عجیبی دیدم ولی اخریش این بود متاسفانه خود مایکل شخصا تو خوابم نبود و طرفداراش بودن : روز 7 شهریور بود تولد مایکل .که یه سری از بچه ها تو تهران براش جشن گرفته بودن در واقع یه گردهمایی بود من خودم تو خوابم نبودم فقط مثل یه دوربین همه ی اتفاقاتو می دیدم .خیلی از بچه ها اونجا بودن خیلیا .ولی من خب خیلیارو نمیشناسم ولی وقتی همدیگرو صدا میزدن متوجه شدم که اینا تو خوابم هستن که تا جایی که یادم میاد اینا بود حمید که خودش برپاکننده ی جشن بود_الناز _امین -وحید -فرناز _فرزام محمد و خیلیای دیگه که یادم نمیاد جمعیت خیلی زیاد بود تو یه محوطه ای بیرون خونه ی یکی از بچه ها .و هر جارو که میدیدی عکسای مایکل بود خیلی قشنگ بود همه یا داشتن با هم حرف میزدن یا میخوردن البته اقا حمید همش در حال هماهنگ کردن بچه ها و کنترل و این جور چیزا بود چون قرار بود یه برنامه هایی هم برگزار بشه .خیلی خیلی جالب بود کاش همتون میتونستید یه تصویری از خواب منو ببینید وواقعا عالی بودو البته یه کم خنده دار............



همیشه عاشق شو وعشق بورز...بزرگ و دوست داشتنی خواهی شد.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
13 سال 2 هفته قبل #26991
توسط melisa
پاسخ داده شده توسط melisa در تاپیک خواب ها و رویا های مایکلی
اه..............چقدر مایکل شبا سرش شلوغ میشه بنده خدا فکر کنم شبا شبروی داره منم یکبار خواب دیدم البته تو مدرسه ام ......... سال سوم هنرستانم بودم ..اومده بود اهنگ تریلر بخونه که من بیشتر محو تماشای مدیرمون شده بودم.حالا از بحث خوابای مایکل بیایم بیرون چیزی براتون تعریف کنم که نمیدونم این کار برای مایکل صدق میکنه یانه؟
این داستان واقعیت داره . اگر باور نکنین بعدها بهتون ثابت میشه یکی از دوستام یهویی عاشق اهنگای ناصر عبدالهی میشه .ناصر عبدالهی که میشناسین اون بنده خدا به رحمت خدا رفته..این دوست من که از جلوی یک کلوپ رد میشه از اون یارو کلوپی میپرسه البوم اهنگای ناصر عبدالهی دارین خوشبختانه اون اقاهه نداشت.وقتی دوستم میاد خونه شب که میشه میخوابه.تو خواب میبینه که ناصر عبدالهی اومده از خواهش کرد که نره البومش بخره بهش گفت وقتی شماها اهنگای منو گوش میکنین خدا قبر منو تاریک میکنه..حالا من از اون موقع اهنگای مایکل گوش نمیکنم.البته خیلی زجر میکشم خودمو با مصاحباشو فیلمای شخصیش سرگرم میکنم.نمیدونم این کار برای مایکل صحت داره یانه؟؟؟ من که از دل خدا و قوانین خدا سر در نمیارم ببینم برا مایکل همین کار رو میکنه یانه.ولی همیشه ازش خواستم نکنه
این داستان واقعیت داره . اگر باور نکنین بعدها بهتون ثابت میشه یکی از دوستام یهویی عاشق اهنگای ناصر عبدالهی میشه .ناصر عبدالهی که میشناسین اون بنده خدا به رحمت خدا رفته..این دوست من که از جلوی یک کلوپ رد میشه از اون یارو کلوپی میپرسه البوم اهنگای ناصر عبدالهی دارین خوشبختانه اون اقاهه نداشت.وقتی دوستم میاد خونه شب که میشه میخوابه.تو خواب میبینه که ناصر عبدالهی اومده از خواهش کرد که نره البومش بخره بهش گفت وقتی شماها اهنگای منو گوش میکنین خدا قبر منو تاریک میکنه..حالا من از اون موقع اهنگای مایکل گوش نمیکنم.البته خیلی زجر میکشم خودمو با مصاحباشو فیلمای شخصیش سرگرم میکنم.نمیدونم این کار برای مایکل صحت داره یانه؟؟؟ من که از دل خدا و قوانین خدا سر در نمیارم ببینم برا مایکل همین کار رو میکنه یانه.ولی همیشه ازش خواستم نکنه

كاربر(ان) زير تشكر كردند: شايان
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
13 سال 2 هفته قبل - 13 سال 2 هفته قبل #26994
توسط FeanoR
پاسخ داده شده توسط FeanoR در تاپیک خواب ها و رویا های مایکلی
فکر کنم وقتشه یک چیزی رو این وسط مشخص کنیم!
ذهن شیش حالت داره:
1.احساسی مانند درد، قلقلک، خارش و...
2.شناختی مانند باور داشتن، شناختن، فکر کردن و...
3.عاطفی مانند ترس، حسادت، خشم و...
4.ادارکی مانند دیدن، شنیدن، چشیدن و...
5.شبه ادراکی مانند خواب دیدن، تخیل کردن، دیدن پس تصویر
6.حالات ناظر به کردار مانند عمل کردن، خواستن، باور داشتن و...
حالا خواب دیدن جزو حالت شبه ادراکی هستش، پس یک نوع حالت ذهنی هست و این حالت از احساسات درونی اون فرد سرچشمه میگیره و بعضی وقتها خاطرات رو بازسازی میکنه یا اینکه اون احساس فرد رو به تصویر میکشه! مثل تخیل کردن! اصولا خاطراتی که به تصویر میکشه یا مال خیلی خیلی دور هستن یا خیلی خیلی نزدیک(از نظر زمانی). برای احساسات اصولا احساسات آتشین به تصویر کشیده میشه، بعضی وقتها در روز حالت پشیمونی در فرد ایجاد میکنه، مثل اینکه امروز یک کاری رو میخواستی انجام بدی ولی نتونستی، شب یک خوابی میبینی که از اون کار پشیمون میشی! و خیلی چیزهای دیگه...
خواب دیدن در نوع به تصویر کشیدن مثل تخیل کردن هست! اون چیزی که میخوای! البته بعضی وقتها انسان یک خوابهایی رو میبینه که آینده رو به تصویر میکشه! این همون خاطرات اون فرد هستن! اما اینکه چرا اینقدر خوابها واقعی به نظر میان و از سطح تخیل ذهنی بالاتر میرن، اینه که وقتی انسان میخوابه،اون 5 حالت دیگه ذهن کار نمیکنن یک جور مثل خاموش کردن وسایل! بعد حالت شبه ادراکی که خواب هم جزوش هست، تنها حالت ذهنی در حال کار هست! پس بنابراین ذهن تمرکز کاملی رو روی این حالت میذاره، بنابراین خوابها واقعی تر به نظر میرسن و بخاطر همین واقعی بودن، تاثیر گذار تر هم میشن!
بنابراین اونطوری نیست که مایکل شبا پاشه بره تو خواب بقیه! اون چیزهایی که در خواب میبینین اون حالت ذهنی هستش پس حتما نباید واقعی باشه! مگه خوابهای خاطراتی که گذشته، حال یا آینده رو بازسازی میکنن! که اونها هم باز درست یا کاملا درست نیستن! فقط خاطرات هستن و بقیه خوابها قرار نیست همونطور باشه یا واقعی باشه!
در ضمن اگه منظور اینه که موسیقی حرامه(از نظر دینی!) و ما با گوش دادن آهنگهای افراد مرده مثل مایکل اونها رو عذاب میدیم، چرا هارمونی موسیقی رو فارابی و ابن سینا تنظیم کردن؟ چرا این دو تا دانشمند فلسفه اسلامی!!! چندین کتاب در مورد موسیقی دارن؟ چرا تمام اجزای بدن در حالت اجرای موسیقی هستن؟ چرا کره زمین با نوع حرکتش یکی از نت های موسیقی رو میزنه؟ پس اصلا چرا چیزی با عنوان موسیقی بوجود اومده؟(چون میتونست اصلا وجود نداشته باشه!) خیلی از موسیقی ها باعث آرامش میشه! خیلی ها ضریب هوشی رو در آن واحد میبره بالا! موسیقی جادوی هستی هست!
چیزی با عنوان حرام یا حلال وجود نداره، فقط ضرر و زیان و فایده و مفید بودن در جهان وجود داره، اگه چیزی بهت ضرر میزنه یا صدمه، اونکار رو نکن! اگه اونکار بهت ضرر نمیزنه یا صدمه، میتونی انجام بدی! اگه برات مفیده بهتره که انجام بدی!
میدونم یکم منطقی حرف زدم ولی اینجا نمیشد از راه احساس وارد شد!
ذهن شیش حالت داره:
1.احساسی مانند درد، قلقلک، خارش و...
2.شناختی مانند باور داشتن، شناختن، فکر کردن و...
3.عاطفی مانند ترس، حسادت، خشم و...
4.ادارکی مانند دیدن، شنیدن، چشیدن و...
5.شبه ادراکی مانند خواب دیدن، تخیل کردن، دیدن پس تصویر
6.حالات ناظر به کردار مانند عمل کردن، خواستن، باور داشتن و...
حالا خواب دیدن جزو حالت شبه ادراکی هستش، پس یک نوع حالت ذهنی هست و این حالت از احساسات درونی اون فرد سرچشمه میگیره و بعضی وقتها خاطرات رو بازسازی میکنه یا اینکه اون احساس فرد رو به تصویر میکشه! مثل تخیل کردن! اصولا خاطراتی که به تصویر میکشه یا مال خیلی خیلی دور هستن یا خیلی خیلی نزدیک(از نظر زمانی). برای احساسات اصولا احساسات آتشین به تصویر کشیده میشه، بعضی وقتها در روز حالت پشیمونی در فرد ایجاد میکنه، مثل اینکه امروز یک کاری رو میخواستی انجام بدی ولی نتونستی، شب یک خوابی میبینی که از اون کار پشیمون میشی! و خیلی چیزهای دیگه...
خواب دیدن در نوع به تصویر کشیدن مثل تخیل کردن هست! اون چیزی که میخوای! البته بعضی وقتها انسان یک خوابهایی رو میبینه که آینده رو به تصویر میکشه! این همون خاطرات اون فرد هستن! اما اینکه چرا اینقدر خوابها واقعی به نظر میان و از سطح تخیل ذهنی بالاتر میرن، اینه که وقتی انسان میخوابه،اون 5 حالت دیگه ذهن کار نمیکنن یک جور مثل خاموش کردن وسایل! بعد حالت شبه ادراکی که خواب هم جزوش هست، تنها حالت ذهنی در حال کار هست! پس بنابراین ذهن تمرکز کاملی رو روی این حالت میذاره، بنابراین خوابها واقعی تر به نظر میرسن و بخاطر همین واقعی بودن، تاثیر گذار تر هم میشن!
بنابراین اونطوری نیست که مایکل شبا پاشه بره تو خواب بقیه! اون چیزهایی که در خواب میبینین اون حالت ذهنی هستش پس حتما نباید واقعی باشه! مگه خوابهای خاطراتی که گذشته، حال یا آینده رو بازسازی میکنن! که اونها هم باز درست یا کاملا درست نیستن! فقط خاطرات هستن و بقیه خوابها قرار نیست همونطور باشه یا واقعی باشه!
در ضمن اگه منظور اینه که موسیقی حرامه(از نظر دینی!) و ما با گوش دادن آهنگهای افراد مرده مثل مایکل اونها رو عذاب میدیم، چرا هارمونی موسیقی رو فارابی و ابن سینا تنظیم کردن؟ چرا این دو تا دانشمند فلسفه اسلامی!!! چندین کتاب در مورد موسیقی دارن؟ چرا تمام اجزای بدن در حالت اجرای موسیقی هستن؟ چرا کره زمین با نوع حرکتش یکی از نت های موسیقی رو میزنه؟ پس اصلا چرا چیزی با عنوان موسیقی بوجود اومده؟(چون میتونست اصلا وجود نداشته باشه!) خیلی از موسیقی ها باعث آرامش میشه! خیلی ها ضریب هوشی رو در آن واحد میبره بالا! موسیقی جادوی هستی هست!
چیزی با عنوان حرام یا حلال وجود نداره، فقط ضرر و زیان و فایده و مفید بودن در جهان وجود داره، اگه چیزی بهت ضرر میزنه یا صدمه، اونکار رو نکن! اگه اونکار بهت ضرر نمیزنه یا صدمه، میتونی انجام بدی! اگه برات مفیده بهتره که انجام بدی!
میدونم یکم منطقی حرف زدم ولی اینجا نمیشد از راه احساس وارد شد!
Last edit: 13 سال 2 هفته قبل by FeanoR.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
مدیران انجمن: مایکلا
زمان ایجاد صفحه: 1.586 ثانیه