فهرست مطلب

يكي از خبرنگاران شبكه ي اِم.تي.وي اروپا، اين آهنگ را ”يك مشت چرند“ خواند. او در مورد كليپ اين آهنگ ادامه داد: ”كليپ حتي از خود آهنگ بدتر است. مايكل در اين كليپ، زندگي را به درختان باز ميگرداند. مردگان را زنده ميكند. خاك از بين رفته را آباد ميكند. آيا او خداست؟ “

در مراسم بريت، مايكل جايزه ي ”هنرمند دهه“ را از دستان باب گلدوف، خواننده و موسس انجمن خيريه ي مبارزه با قحطي در آفريقا، دريافت كرد و اجرايي تماشايي از آهنگ «Earth Song» را به نمايش گذاشت. مايكل بر روي صحنه در بين حدودأ چهل كودك كه نمايندگان كودكان محروم جهان بودند، احاطه شده بود. در قسمتي از اجراي اين آهنگ مايكل بر روي يك جرثقيل بر بالاي سر حاضرين در سالن به پرواز درآمد، تشويقهاي بي امان دو هزار تماشاچي، كر كننده بود. در مدتي كه مايكل بر روي جرثقثل بود، جارويس كاكر به طرف صحنه هجوم آورد. دو انگشتش را به حالت توهين آميز به سمت مايكل در هوا تكان ميداد و صف خوانندگان بر روي صحنه را بر هم زد.

بتاني گارنر، دختر بچه ي هفت ساله كه بر روي صحنه حضور داشت، بعدأ در مصاحبه اي با دو روزنامه ي محلي انگليس، سان و ميرر، گفت: ”كاكر به من گفت تو دختر كوچولوي خوشگلي هستي. و بعد پايم را لگد كرد.“

در پي اين آشوب، نيروهاي امنيتي بر روي صحنه آمدند تا كاكر را پايين ببرند. كاكر دور صحنه ميدويد و از اثاثيه اي كه بر روي صحنه قرار داشت، بالا ميرفت، و هنگاميكه يكي از رقاصان به سمت او رفت، پايش لغزيد و به چند نفر از كودكان برخورد كرد و آنها را از بالاي صحنه به پايين پرتاب كرد. سرانجام نيروهاي امنيتي موفق شدند او را دستگير كنند و از سالن بيرون ببرند.

كاكر به دليل ايجاد صدمات بدني دستگير و به اداره ي پليس چلسي انتقال داده شد. پليس فاش ساخت كه يك پسر بچه ي يازده ساله ادعا كرده بود كه كاكر به او مشت زده است. يكي ديگر از بچه ها، از ناحيه ي گوش صدمه ديده و ديگري بر روي زمين پرتاب شده بود.

والدين اين بچه ها به شدت عصباني شده بودند و خشم خودشان را در روزنامه هاي سان و ميرر، ابراز داشتند.

جانت مور، مادر يكي از بچه ها: ”آن مرد (كاكر) بزرگترين شب زندگي دخترم را خراب كرد. من ديدم يك نفر دخترم را از زمين بلند كرده و سعي داشت او را به پايين پرتاب كند. من فكر كردم يك آدم ديوانه وارد صحنه شده است و ميخواهد خودش را به مايكل برساند. كدام آدم عاقلي چنين كاري با يك بچه ميكند؟ من نميدانم او كيست يا فكر ميكند كه چه كسيست. اما من دوست دارم همين كار را با او بكنم و يا كاري بسيار بدتر از آن را. دخترم اشلي، هفته ها خودش را براي اين شب رويايي آماده ميكرد و اين ديوانه تمام زحمتهايش را در عرض چند لحظه بر باد داد. اگر ميتوانستم او را با دستانم خفه ميكردم.“

راشل گارنر مادر بتاني گارنر هفت ساله، افزود: ”كل اين حادثه، يك نمايش وقيح بود. دختر من و ساير بچه ها نمي توانستند آنچه را كه اتفاق مي افتاد، باور كنند. بعضي از آنها با گريه از صحنه پايين آمدند و يكديگر را در آغوش گرفتند.“

تري وب پدر استفن گفت: ”پس از اين ماجرا، استفن بر روي صحنه ماند و به خواندن ادامه داد. و من از اين بابت به او افتخار ميكنم. اما حس ميكنم لحظه اي كه مدتها در انتظارش بود، خراب شد. او خيلي ناراحت است.“

مايكل در بيانيه اي كه از طرف كمپاني موسيقي اپيك منتشر شد، كاكر را به انجام رفتار نفرت برانگيز و شرم آور متهم كرد.

در اين بيانيه آمده بود كه مايكل نميتواند بي حرمتي او را نسبت به افراد حاضر در صحنه درك كند. او از اين واقعه، بيزار، غمگين، شوكه، ناراحت و عصباني شده است اما در عين حال از اينكه اعضاي گروه، عليرغم رفتار نفرت برانگيز و شرم آور فردي كه قصد داشت اين نمايش را بر هم بزند، توانستند به اجراي اين آهنگ ادامه دهند، بي اندازه احساس غرور ميكند. نگراني اصلي مايكل بابت افرادي است كه براي اين اجرا زحمت كشيده بودند و همچنين بچه هايي كه در اين حادثه صدمه ديدند.

كاكر نيز در بيانيه اي كه در روزنامه انتشار داد، ارتكاب هر گونه جرمي را رد كرد: ”من هيچ كار خلافي انجام ندادم. من از مايكل جكسون خوشم نمي آيد، اما به كسي صدمه نزدم. من به كسي حمله نكردم. آنچه انجام دادم اعتراضي بود نسبت به اعمال و رفتار جكسون كه خودش را مسيح ميبيند و ميخواهد دنيا را شفا بدهد. من ديگر نمي توانستم آن را تحمل كنم. صنعت موسيقي به خاطر ثروت و قدرتي كه جكسون در اختيار دارد به او اجازه ميدهد تا خيالات و اوهامش را پرورش دهد.“

سخنگوي او گفت كه كاكر قصد دارد عليه مايكل به خاطر افترايي كه به او زده است، شكايت كند. او همچنين ادعا كرد كه يك نوار ويدئويي از يكي از محافظان مايكل در حال زدن بچه ها، در دست دارد.

در پي اين حادثه، مطبوعات انگليس كاكر را به باد طعنه و استهزاء گرفتند. سردبير روزنامه ي سان، كه معمولأ ميانه ي خوبي با مايكل ندارد، نوشت: ”مايكل جكسون يك مگا ستاره و يك هنرمند حرفه اي است. چيزي كه جارويس كاكر هرگز نخواهد شد. ترتيب دهندگان اين برنامه، قول دادند كه ما شاهد يك اجراي بي نظير از جكو [لقب مطبوعات براي مايكل] خواهيم بود. و او با آهنگ «Earth Song» اين گفته را ثابت كرد. كاكر نتوانست مانع اجراي سلطان پاپ بشود.“

او با دادن نه امتياز از ده امتياز به مايكل، رضايت بسياري ديگر از منتقدان را از اجراي او منعكس كرد.

بيل كاردول، كاريكاتوريست روزنامه ي استار گفت: ”جارويس كاكر دلقك، احمق و آدم خسته كننده ي سال بود.“

اما هيچ كس نفهميد چطور رسانه ها يكباره به دفاع از جارويس برخاستند.

در مراسم بريت، مايكل با لباس سياه وارد صحنه شد و سپس آن را از تن بيرون آورد. او در زير اين جامه ي سياه، لباس سفيدي به تن داشت. و در پايان كودكان و ساير افراد حاضر در صحنه را به سمت نوري كه بر روي صحنه ميتابيد هدايت كرد.

رسانه ها مايكل را براي اين حركت سرزنش و او را متهم كردند كه خود را مسيح ميپندارد و تصور ميكند حامل پيامي براي زمينيان است.

جارويس كاكر اكنون خود را قهرماني ميديد كه موفق شده است توجه رسانه ها را به سمت مقصود خود هدايت كند.

او در مصاحبه اي با يك شبكه ي تلويزيوني انگليسي، گفت: ”من از حركات او بر روي صحنه بدم آمد و حس كردم كه اطرافيانم هم همين احساس را دارند. فكر كردم كه بايد كاري انجام دهم، بلند شدم و بر روي صحنه رفتم. نميدانستم چه بكنم. فكر كردم شايد بهتر باشد حركات او را تقليد بكنم. دور صحنه بدوم و از وسايل روي صحنه بالا بروم و مانند او خم بشوم.“

پس از مدتي رسانه هاي آمريكا نيز با شيوه اي نفرت انگيز وارد ماجرا شدند. آنها اجراي مايكل را ضد يهود خواندند.

در صحنه ي پاياني اين اجرا، مايكل در لباس سفيد ظاهر ميشود و همه را در آغوش ميگيرد. از جمله فردي را كه لباس يهودي بر تن داشت. رسانه ها تعبيرشان اين بود كه فرد يهود (نماينده ي دين يهود) مايكل (نماينده ي دين مسيح) را مورد پرستش قرار ميدهد. [به معناي برتريت دين مسيح بر يهود]

آنها حتي در اين مورد اقدام به نظر سنجي كردند و مصاحبه اي را كه با چند نفر از مردم آمريكا انجام شده بود، از تلويزيون پخش نمودند. مصاحبه شوندگان، مايكل جكسون را ضد يهود، ضد مسيح و ضد دين خواندند و اين در حالي بود كه اجراي آهنگ «Earth Song» در مراسم بريت، از تلويزيون آمريكا پخش نشده بود و مطمئنأ آنها نميتوانستند آن برنامه را ديده باشند.

رسانه ها از عمل كاكر حمايت كردند. كاكر گفته بود كه براي اعتراض به ظاهر مسيح گونه ي مايكل بر روي صحنه رفته است. در صورتي كه وقتي او به صحنه هجوم برد، مايكل بر روي جرثقيل آهنگ «Earth Song» را اجرا ميكرد و هنوز لباس سياه به تن داشت و هيچ نشانه اي از مسيح ديده نميشد.

چيزي كه حائز اهميت است، اينست كه هنگاميكه نيروهاي امنيتي، كاكر را از صحنه بيرون بردند، تماشاچيان يكصدا نام مايكل را فرياد ميزدند. پس يقينأ همانند كاكر از حركات مايكل احساس بدي پيدا نكرده بودند.

شايد كاكر اين عمل را در نتيجه ي حسادت و يا بمنظور تبليغ آلبوم خود، انجام داده باشد و ادعاي او مبني بر اعتراض به اعمال مايكل، بهانه اي بيش، براي تبرئه ي خود نبوده است.

مايكل در واكنش به جنجال رسانه ها بيانيه اي در سايت سوني منتشر كرد و دلايلش را از نوشتن اين آهنگ اعلام كرد:

”من غم و رنج بسياري حس ميكردم. «Earth Song» براي من، آواز زمين است. چرا كه حس ميكنم طبيعت با سختي بسيار تلاش ميكند تا خسارتهايي را كه بشر بر زمين و محيط زيست وارد نموده است، جبران كند. فكر ميكنم زمين رنج ميكشد. و اين آهنگ براي من فرصتي بود تا صداي زمين را به گوش مردم برسانم.“

آيا او با اين آهنگ سعي نداشته است تا زمين را به تصوير بكشد؟

هنگاميكه مايكل در مراسم بريت، بر روي صحنه حاضر شد، لباس سياه بر تن داشت كه نمادي از آلودگي زمين و ويراني حاصل از جنگ بود. وقتي بر روي جرثقيل بر بالاي سر تماشاچيان پرواز ميكرد، از جانب زمين مردمي را كه پايين حضور داشتند، مورد خطاب قرار ميداد تا بيدار شوند و زمين را پيش از آنكه دير شود نجات دهند. او سپس از روي جرثقيل پايين آمد. حاضرين بر روي صحنه، نمايندگان تمام افراد بشر بودند. مايكل لباس سياهش را از تن بيرون آورد درحاليكه در زير آن، لباس سفيدي پوشيده بود كه نماينده ي پاك شدن زمين از آلودگي ها، به پايان رسيدن جنگها، آباد سازي زمين و بازگشت آن به وضع پيشينش بود. تمام مردم (افرادي كه بر روي صحنه بودند) زمين (مايكل) را در آغوش گرفتند و زمين هم آنان را در آغوش كشيد.

بازوان از هم گشوده شده ي مايكل، صليب مسيح را به تصوير نمي كشيد. و فرد يهودي نيز زمين را در آغوش گرفته بود، نه مسيح را.