- ارسال ها: 41
- تشکرهای دریافت شده: 57
▒ عاشقـــــــــــــونه ▒
13 سال 2 هفته قبل #26990
توسط پریا
پاسخ داده شده توسط پریا در تاپیک ▒ عاشقـــــــــــــونه ▒
من گم شده ام
احساس عجیبی به تو دارم
آیا تو هرگز خواهی فهمید؟
مخفیانه تو را می خواهم
و در آرزوی آن هستم که مرا بخواهی
عزیزم
هر آنچه که می بینم تو هستی
هر آنچه که می شنوم صدای توست
هر کاری که می کنم برای توست
آه
زمانیکه با من حرف می زنی....کاش بشود که احساس کنم دوستم می داری
مخفیانه دوستت دارم
مخفیانه دوستت دارم
آیا روزی می فهمی که عاشقت هستم؟؟؟؟؟؟
احساس عجیبی به تو دارم
آیا تو هرگز خواهی فهمید؟
مخفیانه تو را می خواهم
و در آرزوی آن هستم که مرا بخواهی
عزیزم
هر آنچه که می بینم تو هستی
هر آنچه که می شنوم صدای توست
هر کاری که می کنم برای توست
آه
زمانیکه با من حرف می زنی....کاش بشود که احساس کنم دوستم می داری

مخفیانه دوستت دارم
مخفیانه دوستت دارم
آیا روزی می فهمی که عاشقت هستم؟؟؟؟؟؟

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
13 سال 2 هفته قبل #26993
توسط پریا
فقط ع.ش.ق 
در تاریکی چشمانت را جستم
در تاریکی چشمهایت را یافتم
و شبم پر ستاره شد
تو را صدا کردم
در تاریکترین شب ها
دلم صدایت کرد
و تو با طنین صدایم به سوی من آمدی
با دست هایت برای دست هایم آواز خواندی
با تنت برای تنم لالا گفتی
چشمهای تو با من بود
و من چشمهایم را بستم
چرا که دستهای تو اطمینان بخش بود
صدایت میزنم گوش بده
قلبم صدایت میزند
شب، گرداگردم حصار کشیده است
و من به تو نگاه میکنم
از پنجرههای دلم
به ستارههایت نگاه میکنم
چرا که هر ستاره آفتابی است
من آفتاب را باور دارم
من دریا را باور دارم
و چشمهای تو سرچشمه دریاهاست
پاسخ داده شده توسط پریا در تاپیک ▒ عاشقـــــــــــــونه ▒


در تاریکی چشمانت را جستم
در تاریکی چشمهایت را یافتم
و شبم پر ستاره شد
تو را صدا کردم
در تاریکترین شب ها
دلم صدایت کرد
و تو با طنین صدایم به سوی من آمدی
با دست هایت برای دست هایم آواز خواندی
با تنت برای تنم لالا گفتی
چشمهای تو با من بود
و من چشمهایم را بستم
چرا که دستهای تو اطمینان بخش بود
صدایت میزنم گوش بده
قلبم صدایت میزند
شب، گرداگردم حصار کشیده است
و من به تو نگاه میکنم
از پنجرههای دلم
به ستارههایت نگاه میکنم
چرا که هر ستاره آفتابی است
من آفتاب را باور دارم
من دریا را باور دارم
و چشمهای تو سرچشمه دریاهاست
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
- کوچکترین طرفدار
-
- آفلاین
- Wanna Be Starting Something
-
- i♥MJ
13 سال 3 روز قبل - 13 سال 3 روز قبل #27856
توسط کوچکترین طرفدار
پاسخ داده شده توسط کوچکترین طرفدار در تاپیک ▒ عاشقـــــــــــــونه ▒
میدانی زجر آور است کسی را دوس داشته باشی که سهم تو نیست
پرنده ای که مال تو نیست صد قفس هم برایش بسازی باز هم رفتنیست
ولی عیبی ندارد میدانی روزی می رسد که در خیال خود جای خالی ام را حس کنی !
در دلت با بغض بگویی : کاش اینجا بود . . .
اما من دیگر به خوابت هم نمی آیم . . .
(نويسنده: ناشناس)
پرنده ای که مال تو نیست صد قفس هم برایش بسازی باز هم رفتنیست
ولی عیبی ندارد میدانی روزی می رسد که در خیال خود جای خالی ام را حس کنی !
در دلت با بغض بگویی : کاش اینجا بود . . .
اما من دیگر به خوابت هم نمی آیم . . .
(نويسنده: ناشناس)
Last edit: 13 سال 3 روز قبل by کوچکترین طرفدار.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
13 سال 3 روز قبل #27861
توسط Hamid
پاسخ داده شده توسط Hamid در تاپیک ▒ عاشقـــــــــــــونه ▒
با تنی سبز می نویسم
گرچه تو را نشانی نیست
با چشمانی خیس می خندم
که عشق تنها کافی نیست...
( خودم! 6-7 سال پیش)
گرچه تو را نشانی نیست
با چشمانی خیس می خندم
که عشق تنها کافی نیست...
( خودم! 6-7 سال پیش)
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
13 سال 3 روز قبل - 13 سال 3 روز قبل #27868
توسط atefe
قشنگ بود ..عجب ارایه هایی به چشم میخوره . پارادوکس در مفهوم ...عالیه !
همیشه عاشق شو وعشق بورز...بزرگ و دوست داشتنی خواهی شد.
پاسخ داده شده توسط atefe در تاپیک ▒ عاشقـــــــــــــونه ▒
با چشمانی خیس می خندم
قشنگ بود ..عجب ارایه هایی به چشم میخوره . پارادوکس در مفهوم ...عالیه !
همیشه عاشق شو وعشق بورز...بزرگ و دوست داشتنی خواهی شد.
Last edit: 13 سال 3 روز قبل by atefe.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: Hamid
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
13 سال 3 روز قبل #27892
توسط پریا
پاسخ داده شده توسط پریا در تاپیک ▒ عاشقـــــــــــــونه ▒
هنوز هم عاشقانههایم را عاشقانه برای تو مینویسم.. 
هنوز هم در ازدحام این همه بی تو بودن از با تو بودن حرف میزنم..
هنوز هم باور دارم عشق ما جاودانه است..
(
این روزها دیگر پشت پنجره مینشینم و به استقبال باران میروم.
میدانم پائیز، هنوز هم شورانگیز است..
میدانم یکی از همین روزها کسی که نبض زندگی من است،
کسی که جز تو نیست بازمیگردد..
میدانم تمام میشود و ما رها میشویم؛ پس بگذار بخوانم:
اولین عشق من و آخرین عشق من تویی
نرو، منو تنها نذار که سرنوشت من تویی..

هنوز هم در ازدحام این همه بی تو بودن از با تو بودن حرف میزنم..

هنوز هم باور دارم عشق ما جاودانه است..

این روزها دیگر پشت پنجره مینشینم و به استقبال باران میروم.
میدانم پائیز، هنوز هم شورانگیز است..
میدانم یکی از همین روزها کسی که نبض زندگی من است،
کسی که جز تو نیست بازمیگردد..

میدانم تمام میشود و ما رها میشویم؛ پس بگذار بخوانم:
اولین عشق من و آخرین عشق من تویی
نرو، منو تنها نذار که سرنوشت من تویی..


لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
زمان ایجاد صفحه: 1.895 ثانیه