▒ عاشقـــــــــــــونه ▒
- کوچکترین طرفدار
-
- آفلاین
- Wanna Be Starting Something
-
- i♥MJ
کمتر
بیشتر
13 سال 2 ماه قبل #24761
توسط کوچکترین طرفدار
پاسخ داده شده توسط کوچکترین طرفدار در تاپیک پاسخ: ▒ عاشقـــــــــــــونه ▒
ایـنـجـا زمـیـن اسـت
مـحـل کـودکـان بـوسـه ای
چـه بـسـیــارنـد کـودکـانـی کــه بـه دنـیــا مـی آیـنـد
کــه در ابـتـدا قـرار بـوده فـقـط یـک بـوسـه بـاشـنـد . . .
مـحـل کـودکـان بـوسـه ای
چـه بـسـیــارنـد کـودکـانـی کــه بـه دنـیــا مـی آیـنـد
کــه در ابـتـدا قـرار بـوده فـقـط یـک بـوسـه بـاشـنـد . . .
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
13 سال 2 ماه قبل #24762
توسط FeanoR
پاسخ داده شده توسط FeanoR در تاپیک پاسخ: ▒ عاشقـــــــــــــونه ▒
یادش بخیر، دو سال پیش برام یک اتفاقاتی افتاد و منم یک دفتر کامل شعر نوشتم، و امروز یک هم اتفاقی دیدمش و یک همینطوری بازش کردم و یک قطعه شعر که نوشتم اومد، حدود 50 بیت!!!! چه حوصله ای داشتم این قطعه رو نوشتم...
من فقط یک بیت از مقدمه شعر انتخاب میکنم و مینویسم اینجا و دو سه تا بیت از وسطش، و یک دکلمه به یادموندنی هم آخرش مینویسم . . . جالبه، تقسیم کردن خاطرات برای هم
من آنم که عشق را توانم انتقال / ز غم دل گرفته نتوان انتظار
این یک بیت از مقدمه ش بود
عشق آن نیست که بگویی عالم / عشق آن ست که بگویی تو آدم
عشق آن نیست که توانگر باشی / عشق آن ست که توان من باشی
عشق آن نیست که به می خانه و هوس / عشق آن ست که به فکر معشوق باشی
اینا هم از وسطش
اینم دکلمه که مال یکی از افرادی هست که من خیلی راهشون رو دوست دارم . . .
اگر عاشقی رنگ معشوق را به خود نگیرد، عاشق نیست !

دیگه خاطرات زیادی رو برام زنده کرد، البته من به این سبک از شعر چون علاقه دارم اینطوری نوشتم، البته چرت و پرت شده
) ولی تقسیم خاطرات هست
من فقط یک بیت از مقدمه شعر انتخاب میکنم و مینویسم اینجا و دو سه تا بیت از وسطش، و یک دکلمه به یادموندنی هم آخرش مینویسم . . . جالبه، تقسیم کردن خاطرات برای هم
من آنم که عشق را توانم انتقال / ز غم دل گرفته نتوان انتظار
این یک بیت از مقدمه ش بود
عشق آن نیست که بگویی عالم / عشق آن ست که بگویی تو آدم
عشق آن نیست که توانگر باشی / عشق آن ست که توان من باشی
عشق آن نیست که به می خانه و هوس / عشق آن ست که به فکر معشوق باشی
اینا هم از وسطش
اینم دکلمه که مال یکی از افرادی هست که من خیلی راهشون رو دوست دارم . . .
اگر عاشقی رنگ معشوق را به خود نگیرد، عاشق نیست !

دیگه خاطرات زیادی رو برام زنده کرد، البته من به این سبک از شعر چون علاقه دارم اینطوری نوشتم، البته چرت و پرت شده


كاربر(ان) زير تشكر كردند: NicoleL2, Michaellover
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
کمتر
بیشتر
- ارسال ها: 540
- تشکرهای دریافت شده: 575
13 سال 2 ماه قبل #24794
توسط NicoleL2
فردای من و تو باز هم تاریک است
سالی که نکوست از بهارش پیداست...
پاسخ داده شده توسط NicoleL2 در تاپیک پاسخ: ▒ عاشقـــــــــــــونه ▒
فردای من و تو باز هم تاریک است
سالی که نکوست از بهارش پیداست...
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
- MARIA JACKSON
-
- آفلاین
- Speechless
-
- I LOVE YOU ALL
کمتر
بیشتر
- ارسال ها: 92
- تشکرهای دریافت شده: 20
13 سال 2 ماه قبل #24795
توسط MARIA JACKSON
پاسخ داده شده توسط MARIA JACKSON در تاپیک پاسخ: ▒ عاشقـــــــــــــونه ▒
[img]http://http://michael2040.persiangig.com/Michael2040/Pic/rtt%5Bsfsdfs1%5D.jpg[/img]
زیبای من!
چنانت محتاجم، که بی تو زندگی ام نیست، و چنانت مشتاقم، که جز تو، دل دادگی ام. چندانت مهربان یافتم، که تنها به تو دل باختم. ای آن که نامت بلند است و حدیث بودنت، بی چون و چند! ای زیبای محض! من سر در تسلیم تو تا بردم و نقش غیر از تو ستردم؛ هیچ نماند، الآ عشق. تو را با کدامین واژه باید ستود؟ که ستایش گری خُردینه ام و پرستش گری، کمینه.
زیبای من!
چنانت محتاجم، که بی تو زندگی ام نیست، و چنانت مشتاقم، که جز تو، دل دادگی ام. چندانت مهربان یافتم، که تنها به تو دل باختم. ای آن که نامت بلند است و حدیث بودنت، بی چون و چند! ای زیبای محض! من سر در تسلیم تو تا بردم و نقش غیر از تو ستردم؛ هیچ نماند، الآ عشق. تو را با کدامین واژه باید ستود؟ که ستایش گری خُردینه ام و پرستش گری، کمینه.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
کمتر
بیشتر
- ارسال ها: 540
- تشکرهای دریافت شده: 575
13 سال 2 ماه قبل #24840
توسط NicoleL2
فردای من و تو باز هم تاریک است
سالی که نکوست از بهارش پیداست...
پاسخ داده شده توسط NicoleL2 در تاپیک پاسخ: ▒ عاشقـــــــــــــونه ▒
ما نسل خوابیدن با اس ام اس هستیم ...
نسل درد و دل با غریبه های مجازی ...
نسل غیرت رو خواهر ، روشنفکری رو دختر همسایه ...
نسل پول ماهانه ، وی پــ ی ان ...
نسل جمله های کوروش و شریعتی ...
نسل ترس از رقص نور ماشین پلیس ...
نسل استرس های کنکور و سکته های خاموش ...
نسل تنهایی ...
یادت باشد فرقی نمیکند
تو دل ببری یا من دل ببازم
اگر حکم ، حکم دل نباشد
دیر یا زود یکنفر خواهد برید.....!
چه سخت است با بغض بنویسی......با خنده بخوانند
گورستانها پر از افراديست که می پنداشتند
چرخ دنيا بدون آنها هرگز نمی چرخد.............
سکوتم از رضایت نیست
دلم اهل شکایت نیست
جواب یه حـرفـایی ، یه نفس عـمـیـقـه... بزار تو دلـت بمونه ، این جوری قشنـگ تـره!
زندگی پر است از گره هایی که تو آنرا نبسته ای
اما باید تمام آنها را
به تنهایی باز کنی
آرامش، محصولِ تفکر نیست.
آرامش، "هنرِ نیندیشیدن" به انبوهِ مسائلی ست که "ارزشِ فکر کردن" ندارند.
دوســــــــت داشتن کســـــی که لایــــــق دوســـت داشتن نیست اســـراف محـــــبت است
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم ….
نه برای اینکه آنهایی که رفتند را باز گردانم …
برای اینکه نگذارم بیایند … !!
آن قدر که از دیروز میترسم
هراس از فردا ندارم
فردا شاید بیایی
اما
دیروز رفتی...
وقتی می روی
تمام چیزهای عادی
یادگاری می شوند
حساس می شوند
ترک بر می دارند
بر مبل نمی شود نشست
که تو آنجا نشسته بوده ای
هوا را نمی شود نفس کشید
که عطر تو آنجا بوده است
وقتی نیستی
همه چیز
تو را یادآوری می کند
تو را و نبودنت را…
نسل درد و دل با غریبه های مجازی ...
نسل غیرت رو خواهر ، روشنفکری رو دختر همسایه ...
نسل پول ماهانه ، وی پــ ی ان ...
نسل جمله های کوروش و شریعتی ...
نسل ترس از رقص نور ماشین پلیس ...
نسل استرس های کنکور و سکته های خاموش ...
نسل تنهایی ...
یادت باشد فرقی نمیکند
تو دل ببری یا من دل ببازم
اگر حکم ، حکم دل نباشد
دیر یا زود یکنفر خواهد برید.....!
چه سخت است با بغض بنویسی......با خنده بخوانند
گورستانها پر از افراديست که می پنداشتند
چرخ دنيا بدون آنها هرگز نمی چرخد.............
سکوتم از رضایت نیست
دلم اهل شکایت نیست
جواب یه حـرفـایی ، یه نفس عـمـیـقـه... بزار تو دلـت بمونه ، این جوری قشنـگ تـره!
زندگی پر است از گره هایی که تو آنرا نبسته ای
اما باید تمام آنها را
به تنهایی باز کنی
آرامش، محصولِ تفکر نیست.
آرامش، "هنرِ نیندیشیدن" به انبوهِ مسائلی ست که "ارزشِ فکر کردن" ندارند.
دوســــــــت داشتن کســـــی که لایــــــق دوســـت داشتن نیست اســـراف محـــــبت است
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم ….
نه برای اینکه آنهایی که رفتند را باز گردانم …
برای اینکه نگذارم بیایند … !!
آن قدر که از دیروز میترسم
هراس از فردا ندارم
فردا شاید بیایی
اما
دیروز رفتی...
وقتی می روی
تمام چیزهای عادی
یادگاری می شوند
حساس می شوند
ترک بر می دارند
بر مبل نمی شود نشست
که تو آنجا نشسته بوده ای
هوا را نمی شود نفس کشید
که عطر تو آنجا بوده است
وقتی نیستی
همه چیز
تو را یادآوری می کند
تو را و نبودنت را…
فردای من و تو باز هم تاریک است
سالی که نکوست از بهارش پیداست...
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
کمتر
بیشتر
- ارسال ها: 540
- تشکرهای دریافت شده: 575
13 سال 2 ماه قبل #24926
توسط NicoleL2
فردای من و تو باز هم تاریک است
سالی که نکوست از بهارش پیداست...
پاسخ داده شده توسط NicoleL2 در تاپیک پاسخ: ▒ عاشقـــــــــــــونه ▒
من تا ابد کنار تو بودم ولی چه سود
خوشبخت آنکسی که دلت را ز من ربود…
مثل کشیدن کبریت در باد
دیدنت دشوار است
من که به معجزه ی عشق ایمان دارم
می کشم
آخرین دانه ی کبریتم را در باد
هر چه بــــــادا بــــــــــاد!
دِلَم... نَه عِشقِ آتَشین میخواهَد
نَه دروغ هاےِ قَشَنگ
نَه سُکوتِ تَلخِ شاعِرانه
نَه اِدِعاهاےِ بُزُرگ
دِلَم یِک فِنجان قَهوِه ےِ داغ میخواهَد و یِک دوست...
بعد از گرفتن دستـ هایتـ ..
تمام دنـ ــ ـیـ ـا رالمسـ خواهمـ کرد
تا عشق به همـ ـ ـه سرایت کنـ ـــد
وقتـ ـهایی هستـ که جز به بودنتـ دلـ ــم رضایت نمی دهد
حـ ـالا مـ ـن از کجـ ـا بیاورمتـ ــ ؟
سرمـ را شاید بتوانند دیگران گرمـ کنند
امــا وقتى تو نیستى
هیچکسـ نیسـ ــت دلمـ را گرمـ کند !
بـاد سردی آمـ ــد..
تکه کاغـذی را با خود آورد.. روی آن حکـ شده بود.. من تـو را از یاد بردمـ ...!
نکند آن تکه کاغذ گوشـ ـه ای از دفتر شعـ ــر تو باشـد ...
سلامتی اونی كه واسه رفتنش گریه كردیم !
رفت واسه دوستاش تعریف كرد...
خندیدن
دلم یه نفر میخواد....
که ازم بپرسه چطوری؟
بگم...خوبم
بغلم کنه و بگه دروغ بسه...
چی شده؟؟
بعضی ها سهم شان را در اشتباه یک باور
ساده از دست داده اند .!!!!
دوست داشتن یعنی اونی که اگه صد دفعه هم ناراحتش کنی
هربار میگه این دفعه آخریه که می بخشمت و با اخم میاد توی بغلت ...
شیشۀ نازک احساس مرا دست نزن !
چِندشم می شود از لکۀ انگشت دروغ …!!!
آن که میگفت که احساس مرا می فهمد
کو کجا رفت که احساس مرا خوب فروخت....
خوشبخت آنکسی که دلت را ز من ربود…
مثل کشیدن کبریت در باد
دیدنت دشوار است
من که به معجزه ی عشق ایمان دارم
می کشم
آخرین دانه ی کبریتم را در باد
هر چه بــــــادا بــــــــــاد!
دِلَم... نَه عِشقِ آتَشین میخواهَد
نَه دروغ هاےِ قَشَنگ
نَه سُکوتِ تَلخِ شاعِرانه
نَه اِدِعاهاےِ بُزُرگ
دِلَم یِک فِنجان قَهوِه ےِ داغ میخواهَد و یِک دوست...
بعد از گرفتن دستـ هایتـ ..
تمام دنـ ــ ـیـ ـا رالمسـ خواهمـ کرد
تا عشق به همـ ـ ـه سرایت کنـ ـــد
وقتـ ـهایی هستـ که جز به بودنتـ دلـ ــم رضایت نمی دهد
حـ ـالا مـ ـن از کجـ ـا بیاورمتـ ــ ؟
سرمـ را شاید بتوانند دیگران گرمـ کنند
امــا وقتى تو نیستى
هیچکسـ نیسـ ــت دلمـ را گرمـ کند !
بـاد سردی آمـ ــد..
تکه کاغـذی را با خود آورد.. روی آن حکـ شده بود.. من تـو را از یاد بردمـ ...!
نکند آن تکه کاغذ گوشـ ـه ای از دفتر شعـ ــر تو باشـد ...
سلامتی اونی كه واسه رفتنش گریه كردیم !
رفت واسه دوستاش تعریف كرد...
خندیدن
دلم یه نفر میخواد....
که ازم بپرسه چطوری؟
بگم...خوبم
بغلم کنه و بگه دروغ بسه...
چی شده؟؟
بعضی ها سهم شان را در اشتباه یک باور
ساده از دست داده اند .!!!!
دوست داشتن یعنی اونی که اگه صد دفعه هم ناراحتش کنی
هربار میگه این دفعه آخریه که می بخشمت و با اخم میاد توی بغلت ...
شیشۀ نازک احساس مرا دست نزن !
چِندشم می شود از لکۀ انگشت دروغ …!!!
آن که میگفت که احساس مرا می فهمد
کو کجا رفت که احساس مرا خوب فروخت....
فردای من و تو باز هم تاریک است
سالی که نکوست از بهارش پیداست...
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
زمان ایجاد صفحه: 0.323 ثانیه