Skip to main content


نظر دوستان مایکل در مورد فیلم TII

کارشناسان اعتقاد دارند که این فیلم مانند هیچ فیلم اکران شده ای در گذشته نیست و به همین دلیل نمی توانند در مورد میزان موفقیت آن در گیشه پیش بینی درست و دقیقی داشته باشند. سونی از این فیلم همچون مرواریدی در صدف حفاظت کرده است تا زمان اکرانش برسد. منتقدان این فیلم را ندیده اند و روزنامه نگاران نیز هفته ی گذشته پیش از برگزاری نشست خبری با سازندگان فیلم، تنها توانستند ۱۲ دقیقه ی آن را تماشا کنند. کارشناسان میگویند موفقیت این فیلم در گیشه به این بستگی دارد که مایکل بر روی پرده تا چه حد خوب ظاهر شود. روزنامه نگارانی که شاهد تکه هایی از فیلم بوده اند نوشته اند که مایکل در اوج خود بوده و صدا و آوازش نیز به شگفت انگیزی همیشه بوده است.
------------------------------------------
همانطور که پیشتر گفته شد الیزابت تیلور و میکو براندو (پسر مارلون براندوی فقید) شاهد پخش خصوصی این فیلم در یکی از سالن های نمایش سونی بودند. الیزابت در صفحه ی توییتر خود، به سکوت در مورد این فیلم پایان داده و میکو نیز طی مصاحبه ای با لری کینگ از فیلم گفته است:میکو براندو:
miko-brando-MJ.jpg
چند هفته قبل الیزابت تیلور به من زنگ زد و پرسید آیا مایلم همراه با او به تماشای اختصاصی This Is It بروم؟ خوب آیا میشود چنین پشنهادی را رد کرد؟ او و مایکل دوستان فوق العاده ای بودند و مایکل همیشه الیزابت را در کنارش داشت و چنین شد که ما همگی اوقات زیادی را با یکدیگر گذراندیم. بین آنها یک عشق، احترام و تحسین دو طرفه ای برقرار بود. بانو الیزابت عاشق فیلم شد و من هم همینطور. مثل این بود که مایکل هم آنجا بود و حضور داشت. که البته برایم کمی ترسناک و بسیار احساساتی بود. خدا را شکر که با خودم دستمال کلینکس همراه داشتم. این فیلم شرح چند ماه کار مایکل بر روی کنسرت های تمرینی This Is It است. یک عالم فیلم پشت صحنه از او طی کار وجود دارد. طرفداران مایکل واقعا از این فیلم لذت خواهند برد. استعداد خلاق او در این فیلم کاملا مشهود است. ثابت میکند که او آماده ی شروع بوده است. او آنجا بود، فقط چند روز پیش از رفتن به لندن و اجرای ۵۰ کنسرت در آنجا. او ۵۰ ساله بود، اما شگفت انگیز به نظر میرسد و صدایش عالی است. یک نابغه ی به تمام معنا. این فیلم نشان میدهد که مایکل یک فرد نرمال بود. او به سر کار میرفت و کار میکرد و کارش کمی متفاوت بود. این فیلم همچنین نشان میدهد که او واقعا محشر بود. تکه ی مورد علاقه ی من در این فیلم زمانی است که او روی صحنه Human Nature را اجرا میکند. نمی دانم چرا، اما همیشه از شیوه ی او در اجرای این آهنگ روی صحنه خوشم می آمد و هنوز هم دوستش دارم. او روی پرده بسیار پر جنب و جوش بنظر میرسد. به همان اندازه که از فیلم لذت بردم، تماشایش نیز برایم سخت بود. من هنوز فیلم های پدرم را نمی توانم نگاه کنم. واقعا برایم سخت است. همین حس را نسبت به مایکل دارم. تماشای فیلم مردی که سالیان سال با او وقت گذرانده ام برام سخت است. کسی که بخشی از زندگی ام بود و حالا دیگر با من نیست. من طی سالیان اخیر افراد زیادی را از دست داده ام. شنیده ام که عده ای میگویند در صحنه هایی از این فیلم از بدل مایکل استفاده شده است. من به شما میگویم که چنین چیزی صحت ندارد. من طی تمامی تمرینات آنجا حضور داشتم. همه اش خود مایکل است. خود مایکل جکسون است و فقط مایکل جکسون است. آنها فقط دنبال این هستند که داستانهای احمقانه بسازند. من فکر میکنم مردم بعد از دیدن فیلم، سالن سینما را در حال گفتن "وای! خدایا!" ترک می کنند، زیرا او یک نابغه است و این فیلم نگاه نادری را بر روی این نابغه می اندازد. شما نمی توانید چشمتان را از روی او بردارید چون الکتریسیته دارد. من به فیلم افتخار میکنم و مطمئنم که او هم افتخار میکند. الیزابت تیلور:
Elizabeth-Taylor-24Sep2009.jpg
هفته ی گذشته من افتخار تماشای فیلم This Is It را داشتم. من قسم خورده بودم که تا دوشنبه راز دار بمانم، اما اکنون دیگر میتوانم در مورد این فیلم با شما صبحت کنم. این منحصر بفرد ترین و درخشان ترین فیلم پشت صحنه ای است که هرگز دیده ام. نبوغ مایکل را در تک تک جنبه های قوه ی ابتکار و آفرینندگی اش به تصویر میکشد. نابغه خواندن این مرد، کم ارزش گذاری او است. او نوت ها را در گهواره می گذارد و موسیقی را تا عمق، ورای واقعیت مورد نوازش قرار میدهد. من از شوق لذت خالصی که از هدیه ی خدادادی اش می بردم، به گریه افتادم. هرگز تا ابد هیچ فردی حتی شبیه او نیز نخواهد بود. و ما این تکه فیلم را در اختیار داریم تا همیشه و همیشه به ما یادآوری کند که زمانی چنین مردی زندگی میکرد. خدا او را بوسید. خدا به او عافیت بخشید و آن را هدر نداد، بلکه به تمامی به آن عشق ورزید. مایکل میدانست چگونه نوت های موسیقی را در کنار هم بچیند، هر تکه ی کوچک و ظریفی را، و با آن جادو بیافریند. عنوان نابغه برای او بسیار کوچک است. ای کاش واژه ها احساس مرا بیان میکرد.
liz-michael-1997.jpg
شما تماشای دوباره و دوباره ی این فیلم را به خود و آنان که دوستشان میدارید بدهکارید. به ذهن بسپارید و به خود بگویید "من نابغه ای را در زمان عمرم دیدم." من نابغه ای را در زمان حیاتم دوست می داشتم. خدا با من بسیار مهربان بود. من همواره مایکل را عاشقانه دوست خواهم داشت و شما هم همین طور، حتی اگر الان چنین حسی ندارید. امیدوارم حرفهایم به حساب فروتنی گذاشته نشود. مطمئنم می دانید من چه میگویم. اما بروید و این فیلم را بارها و بارها ببینید. میخواستم این حرفم را تکرار کنم. دوستتان دارم. به یاد دارم که مایکل عاشق شما بود. او کاملا به روز بود، و همین طور پیامی که در آهنگ هایش وجود دارد. اگر به ترانه ی آهنگ هایش دقت کنید، کلام پیامبر عصر مدرن است که به ما التماس میکند به او و آنچه که میخواند گوش فرا دهیم. از واژه ی موعظه استفاده نمی کنم زیرا ناخوشایند است، اما گوش کنید، به پیام او گوش کنید، آهنگ Black Or White، Man In The Mirror، الهامی که در پس آهنگ We Are The World است. ما باید پیام او در مورد مسئولیت پذیری را جدی بگیریم. ما نمی توانیم زندگی او را هدر دهیم. او همیشه با عشق زندگی کرد. این را به خاطر داشته باشید. او را به یاد داشته باشید و خدا را به خاطر داشتن او و نبوغش شکر کنید. کنی اورتگا کار استادانه ای انجام داده است. شما از "الف تا ی" کارهای مایکل را در این فیلم می بینید. مایکل در کار با رقصنده ها یک نابغه است. آقای اورتگا مایکل را در حالات و روحیات مختلف شکار کرده است. شما این را با چشمان خود خواهید دید. نبوغ مایکل به مدد تلاش کنی اورتگا و همکارانش در این فیلم در برابر چشمان شما نمایان میشود. من واقعا باور دارم که این فیلم باید در هر رشته ای که میتوان تصور کرد، نامزد دریافت جایزه شود. منبع: eMJey / AP / larrykinglive.blogs.cnn.com / twitter.com/DameElizabeth

موسیقی, گفته‌ها و مصاحبه‌ها