28 فوریه 2013 19:14 - 28 فوریه 2013 19:17 #30845
توسط شايان
درسته که مایکل نپذیزفت که در نقش ادوارد بازی کند اما باید به تیم برتون به خاطر نبوغی که در انتخاب مایکل برای این نقش داشت آفرین گفت.داستان فیلم با اینکه داستان هنرمندان و انسان های خاص بسیار زیادی میتونه باشه شاید بشه کمترین و یا حتی تنها هنرمندی بزرگی رو پیدا کرد که معصومیت و مهربانی و خاص بودن ادوارد را از نظر احساسات و شخصیت داشته باشد مایکل بود.اتفاقاتی که در داستان فیلم افتاد به زندگی مایکل و همچنین خیلی اتفاق ها که بعدا در زندگی مایکل افتاد نزدیک و یا حتی خودشان بود.مانند بسیاری از هنرمندان بزرگ در ابتدا مایکل به عنوان یک فرد خاص و استثنایی در موسیقی پذیرفته شد و توانست در ابتدای مسیر به رکوردهای باورنکردنی دست پیدا کند و واقعا دست نیافتنی شود.مایکل به یک بت بزرگ تبدیل شده بود و محبوب همه بود هنرمندی که در اوج قرار داشت و خیلی ها او را فرشته رویاها یا عشق شان می داستند.ادوارد هم در فیلم به عنوان یک شخصیت بسیار خاص با حالت های کاملا فانتزی که انگار فقط در دنیای خیال و رویاها چنین انسان هایی رو می توان یافت قدم در دنیای انسان های معمولی که دنبال بتی برای پرستیدن بودند گذاشت.مایکل هم انسانی بود با احساسات و شخصیت و رویاها و کارهایی که گویا انسانی از رویاها به دنیای واقعی و سرد قدم گذاشته است و همه را متحیر توانایی های خودش گردانیده است.
مثل هر چهره جدیدی ابتدا این قهرمان به بالاترین جاهای ممکنه برده میشه اما با بزرگ شدن هر انسانی حسادت ها شروع می شوند و حسادت بی رحم است.با ایجاد یک مشکل یا یک اتفاق برای آن انسان که اکنون به یک بت تبدیل شده است فشارها با یک اشتباه بر روی او آغاز می شود و حسادت ها برای پایین کشیدن و حتی نابودی او شروع می شود اما این قهرمان برای اثبات شخصیت و نیاتش می کوشد و در مقابل تهمت ها می ایستد.کاری که در زندگی ادوارد و مایکل بسیار انجام شد.اما روزمرگی کم کم گرد خودش رو بر روی این قهرمان هم خواهد پاشید و حالا تنها چیزی که باقی می ماند شایعات و سو استفاده هاست.از طرفی این قهرمان عده ای عاشق و طرفدار دارد که تنها چیزی از او می دانند رویا و خیال پروری است و کوچکترین چیزی از فکر او درک نمی شود و قهرمان تنها می ماند با خودش و مشکلات و دنیایی بی رحم که او را نمیخواهد.این اتفاق برای او ادوارد و مایکل بسیار افتاد.تا جایی که ما شاهد خوانده شدن آهنگ هایی مانند stranger in moscow که مایکل علاوه بر دغدغه های شخصی و فکریش از تنهایی هاش و شب گردی هاش می گوید برای یافتن دوستی که بتواند با او صحبت کند.مردی با میلیون ها هوادار و میلیون ها کسانی که فقط بلدند برای او غش کنند احساس تنهایی می کند!
اما دوران مشکلات بزرگتر هم برای قهرمان می آید.ادوارد و مایکل هر دو با نیتی خالصانه کاری رو برای دیگران انجام می دهند و مایکل به کودک آزاری و ادوارد به دزدی و فردی خطرناک برای اجتماع معروف می شود.خب آن ها از این مشکلات نجات پیدا می کنند اما قلب هر دوی ان ها شکسته است و شاید دیگر ان آدم های سابق نباشند و حتی کمی گوشه گیر می شوند تا جایی که باز هم این مشکلات به قیمت گرفتن جان آن ها می شود.
بزرگترین مشکل این قهرمان درست نفهمیده شدن بود.
اين تصویر برای مهمان پنهان میباشد.
برای ديدن آن ثبت نام و يا وارد سايت شويد.
بیاد داشته باشید بهتر است به یکباره خاموش شد تا ذره ذره محو شدن
This message has attachments images.
Please log in or register to see it.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: farzam, e r o s, kingmichael, شاپرک, raha, bahareh
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.