- ارسال ها: 1584
- تشکرهای دریافت شده: 1424
Deprecated: Kunena\Forum\Libraries\Attachment\KunenaAttachment::isAuthorised(): Implicitly marking parameter $user as nullable is deprecated, the explicit nullable type must be used instead in /home/hamiqrbp/public_html/emjey.com/libraries/kunena/src/Attachment/KunenaAttachment.php on line 678
Deprecated: Kunena\Forum\Libraries\Attachment\KunenaAttachment::tryAuthorise(): Implicitly marking parameter $user as nullable is deprecated, the explicit nullable type must be used instead in /home/hamiqrbp/public_html/emjey.com/libraries/kunena/src/Attachment/KunenaAttachment.php on line 695
Deprecated: Kunena\Forum\Libraries\Attachment\KunenaAttachment::upload(): Implicitly marking parameter $catid as nullable is deprecated, the explicit nullable type must be used instead in /home/hamiqrbp/public_html/emjey.com/libraries/kunena/src/Attachment/KunenaAttachment.php on line 839
Deprecated: Kunena\Forum\Libraries\Attachment\KunenaAttachment::removeBBCodeInMessage(): Implicitly marking parameter $editor_text as nullable is deprecated, the explicit nullable type must be used instead in /home/hamiqrbp/public_html/emjey.com/libraries/kunena/src/Attachment/KunenaAttachment.php on line 1041
Deprecated: Kunena\Forum\Libraries\Attachment\KunenaAttachment::isAuthorised(): Implicitly marking parameter $user as nullable is deprecated, the explicit nullable type must be used instead in /home/hamiqrbp/public_html/emjey.com/libraries/kunena/src/Attachment/KunenaAttachment.php on line 678
Deprecated: Kunena\Forum\Libraries\Attachment\KunenaAttachment::tryAuthorise(): Implicitly marking parameter $user as nullable is deprecated, the explicit nullable type must be used instead in /home/hamiqrbp/public_html/emjey.com/libraries/kunena/src/Attachment/KunenaAttachment.php on line 695
Deprecated: Kunena\Forum\Libraries\Attachment\KunenaAttachment::upload(): Implicitly marking parameter $catid as nullable is deprecated, the explicit nullable type must be used instead in /home/hamiqrbp/public_html/emjey.com/libraries/kunena/src/Attachment/KunenaAttachment.php on line 839
Deprecated: Kunena\Forum\Libraries\Attachment\KunenaAttachment::removeBBCodeInMessage(): Implicitly marking parameter $editor_text as nullable is deprecated, the explicit nullable type must be used instead in /home/hamiqrbp/public_html/emjey.com/libraries/kunena/src/Attachment/KunenaAttachment.php on line 1041
به گفتگوی مایکلی خوش آمدید
زمان سرانجام فرا رسید
برای یک گردهمایی
برای آشنایی بیشتر
و برای ارزش نهادن به میراث مایکل جکسون
زمان سرانجام فرا رسید
برای یک گردهمایی
برای آشنایی بیشتر
و برای ارزش نهادن به میراث مایکل جکسون
کودک درون مایکل
کمتر
بیشتر
13 سال 2 ماه قبل - 13 سال 2 ماه قبل #24773
توسط شايان
کودک درون مایکل ایجاد شد توسط شايان
یکی از مهمترین نکاتی که در مورد زندگی مایکل همیشه به چشم می آمد و تفاوت مایکل با خیلی هنرمندان دیگه در این نکته بود کودک درون مایکل بود.حتی آثار این کودک درون در آهنگ های مایکل و در ویدیوها اجراهای زنده و سرتاسر زندگی مایکل دیده می شد.بارها در جاهای مختلف این نکته رو دیدم یا خواندیم که مایکل دوران کودکی خوبی نداشته و بچگی نکرده..خود مایکل در همین مورد در جوایز گرمی سال 1992 در سخنرانی اش گفت خیلی از جنگ ها جرایم و مشکلات اجتماعی عاملش این است که کودکان بچگی نکرده اند.چند مدت پیش یکی از دوستانم با من تماس گرفت و بعد از اینکه ویدیو های مایکل را بهش داده بودم به من گفت مایکل یک کودک درون داره که واقعا کارهایی میکنه که برای آدم های عادی قابل درک نیست و به همین دلیله که همیشه اذیت میشه.خیلی ها سادگی های شخصیت مایکل رو به حساب جلف بودن میذارن اما هرگز اینطور نبوده و نیست بلکه دنیای مایکل برای اون ها ناشناخته است چون پشت شخصیت های مغرور و خود خواهی پنهان شدند.کودک درون مایکل یکی از بحث هایی که بدون شک از عوامل اصلی سازنده دنیای مایکله و بر روی روابط مایکل با کودکان و دنیای کودکان تاثیر داشت.... دوست دارم در این مورد صحبت کنیم و نظارت شما رو هم بدونم.....



Last edit: 13 سال 2 ماه قبل by شايان.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
- Jasmine Jackson-mjforever
-
- آفلاین
- Working Day And Night
-
13 سال 2 ماه قبل #24776
توسط Jasmine Jackson-mjforever
پاسخ داده شده توسط Jasmine Jackson-mjforever در تاپیک پاسخ: کودک درون مایکل
مایکل در کودکیش سختی ها و مشکلات فراوانی داشته که بعد از ازاد شدن و تقریبا مستقل شدن شانسی رو پیدا کرد تا دنیای کودکیش رو دوباره برای خودش بسازه. ساخت نورلند دنایی بود که مایکل مطمئنا در اون احساس ازادی و بچگی میکرد. ساخت یک شهربازی بزرگ. باغ ها و استخرها. سینما و تزیینات خاص نورلند قطعا نمایانگر اینه که مایکل به طور متفاوتی از بقیه ی هنرمندها به ارامش میرسید... مایکل سعی میکرد در شادی هاش و موقعیت هایی که داشت همه یبچه ها رو با خودش همراه میکرد تا به درد اون دچار نشن و دوران زیبای کودکی رو داشته باشن. از نظر اون اگر همه ی بچه ها با دید معصومانه ی بچگی و بینشی که هرکودک به دنیا داره به دنیا نگاه کنن اینده بسیار روشن میشه و خبری از مشکلات نخواهد بود.
گاهی اوقات ادم ها این قضیه رو به سادگی میبینن و جدیش نمیگیرن اما اگر دقیقا به سخنرانی مایکل در اکسفورد گوش بدیم متوجه میشیم که قضیه پیچیده تر از این حرفاست....
گاهی اوقات ادم ها این قضیه رو به سادگی میبینن و جدیش نمیگیرن اما اگر دقیقا به سخنرانی مایکل در اکسفورد گوش بدیم متوجه میشیم که قضیه پیچیده تر از این حرفاست....
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
13 سال 2 ماه قبل - 13 سال 2 ماه قبل #24798
توسط شاپرک
شب که می شود
خورشید چشمانت را پرواز بده
تا مرگ پروانه به تاخیر بیفتد......
پاسخ داده شده توسط شاپرک در تاپیک پاسخ: کودک درون مایکل
موضوع فوق العاده ای خوبی رو مطرح کردی. خیلی هم پیچیده هست و آدم نمیدونه از کجا شروع کنه!
اینطور که من حدس میزنم کودکانگی مایکل بر میگرده به سه تا موضوع. یکی همونطور که گفتین نداشتن کودکی نرمال که باعث شد از نظر روانشناسی مایکل یه جورایی تو دوران کودکی گیر کنه...
زندگی سه دوره اصلی داره کودکی-بزرگسالی-پیری. مایکل دوران کودکی اش رو به قدر کافی کودکی نکرد و بنابراین هیچ وقت نتونست بزرگسالی کاملی رو داشته باشه.
دلیل دوم هم لطافت ذاتی و انزجارش از افکار و رفتارهای گاها کثیف و ظالمانه ی آدم بزرگ ها، انزجاری که از تمام اعمال و حرف ها و کارهای هنریش مشهود و انکار ناپذیره.
سومی هم خیلی ساده ست، مایکل تمام عمرش زیر رگبار قضاوت دیگران بود و تنها بچه ها بودن که بدون قضاوت فقط دوستش می داشتند!
این ها دست به دست هم دادن تا اون از دنیای بزرگا و رفتارهاشون فراری باشه و عاشق بچه ها و بچگی بشه و این کودک درونش زندگی و روابطش رو تحت تاثیرقرار بده. .
اگه همیشه بین بچه ها می لولید و از سر و کولشون بالا میرفت واسه اینکه آدم بزرگا واسش سخت بودن و زخمش میزدن، پیش بچه ها میرفت چون آسون بودند، با اونا راحت بود و قاضی نبودند و اذیتش نمیکردن. کاملا مشخص بود که اون به بچه ها پناه می آورد!
واقعا دلم از دنیا پره، چون این حقایق در مورد مایکل خیلی واضح و قابل درک و تکون دهنده بود، علم و هوش چندانی نمیخواست فهمیدنش! تشخیص تفاوت یک کودک آزار و یک کودک وار به این تابلویی واسه دنیا غیر ممکن که هیچ ، سخت هم نبود. لابد فقط به نفعشون نبود! بد جوری از این کودک درونش سو استفاده کردن. شنیدین میگن برای کله پا کردن کسی که در اوجه، تیر خلاص رو به حساس ترین و مهم ترین نقطه زندگیش بزنین؟ همین کار رو باهاش کردند و صاف خورد به هدف!
وگرنه میدونید و میدونیم که قدرت این رو داشت که حالا حالا ها ترکمون نکنه....
اینطور که من حدس میزنم کودکانگی مایکل بر میگرده به سه تا موضوع. یکی همونطور که گفتین نداشتن کودکی نرمال که باعث شد از نظر روانشناسی مایکل یه جورایی تو دوران کودکی گیر کنه...
زندگی سه دوره اصلی داره کودکی-بزرگسالی-پیری. مایکل دوران کودکی اش رو به قدر کافی کودکی نکرد و بنابراین هیچ وقت نتونست بزرگسالی کاملی رو داشته باشه.
دلیل دوم هم لطافت ذاتی و انزجارش از افکار و رفتارهای گاها کثیف و ظالمانه ی آدم بزرگ ها، انزجاری که از تمام اعمال و حرف ها و کارهای هنریش مشهود و انکار ناپذیره.
سومی هم خیلی ساده ست، مایکل تمام عمرش زیر رگبار قضاوت دیگران بود و تنها بچه ها بودن که بدون قضاوت فقط دوستش می داشتند!
این ها دست به دست هم دادن تا اون از دنیای بزرگا و رفتارهاشون فراری باشه و عاشق بچه ها و بچگی بشه و این کودک درونش زندگی و روابطش رو تحت تاثیرقرار بده. .
اگه همیشه بین بچه ها می لولید و از سر و کولشون بالا میرفت واسه اینکه آدم بزرگا واسش سخت بودن و زخمش میزدن، پیش بچه ها میرفت چون آسون بودند، با اونا راحت بود و قاضی نبودند و اذیتش نمیکردن. کاملا مشخص بود که اون به بچه ها پناه می آورد!
واقعا دلم از دنیا پره، چون این حقایق در مورد مایکل خیلی واضح و قابل درک و تکون دهنده بود، علم و هوش چندانی نمیخواست فهمیدنش! تشخیص تفاوت یک کودک آزار و یک کودک وار به این تابلویی واسه دنیا غیر ممکن که هیچ ، سخت هم نبود. لابد فقط به نفعشون نبود! بد جوری از این کودک درونش سو استفاده کردن. شنیدین میگن برای کله پا کردن کسی که در اوجه، تیر خلاص رو به حساس ترین و مهم ترین نقطه زندگیش بزنین؟ همین کار رو باهاش کردند و صاف خورد به هدف!


شب که می شود
خورشید چشمانت را پرواز بده
تا مرگ پروانه به تاخیر بیفتد......
Last edit: 13 سال 2 ماه قبل by شاپرک.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
کمتر
بیشتر
- ارسال ها: 1584
- تشکرهای دریافت شده: 1424
13 سال 2 ماه قبل - 13 سال 2 ماه قبل #24810
توسط شايان
پاسخ داده شده توسط شايان در تاپیک پاسخ: کودک درون مایکل
از هر دو نفرتون ممنونم بابت نظراتي كه داديد...صحبت هاي شما هم يك سري موضوعات ديگه هم به ياد من آورد...
ياسمن جان در مورد نورلند باهات موافقم به نكته خيلي خوبي اشاره داشتي..شايد بهترين دنيايي كه مايكل مي تونست براي اون بعد كودكانه خودش بسازه البته اون هم مورد حسادت ديگران قرار گرفت
اما گفتي گاهي بعضي آدم ها اون دنيا رو جدي نميگيرن....به نظرم جدي ميگيرن اگر جدي نميگرفتن كه اون رو تخريب نميكردن...با تهمت هاي مختلف و با حسادت و با به سخره گرفتن...جدي ميگرفتن اما نميتونستن بفهمن چون خيلي ها كودك درون خودشون رو نابود كردن.... ليزا هم نتونست مايكل و كودك درونش رو درك كنه ليزا هم مثل بقيه هاليوودي هاي خوش گذران بود و درك درستي از دنياي مايكل نداشت و چون ديدي ديگر به رابطه با مايكل داشت و ديد اون انتظاري كه داره در اين رابطه بر آورده نميشه سعي نكرد خودش رو با اون دنيا آشنا كنه و خودش رو كنار كشيد شايد اصلا علاقه اي به شناخت اين دنيا نداشت....
شاپرك جان سپاس بابت عكس هاي زيبايي كه گذاشتي.... با دليل دومي كه گفتي كاملا موافقم...لطافت روحي مايكل به نظر منم از مهمترين دلايل بود..اما در خيلي از جوامكع اگر مثل بقيه نباشي مثل ديگران پذيرفته نيز نخواهي شد.واقعا سخترين اتفاقي براي مايكل و دنياش حادث شد اين بود كه عشق و احساسش نسبت به كودكان درك و پذيرفته نشه....اين حسيه كه به همه ما دست ميده...وقتي خيلي از ما با نيت خالص و از صميم قلب كاري رو انجام ميديدم و برداشت كاملا متضاد با تفكرات ما انجام ميشه واقعا يك انسان رو ميتونه داغون كنه.......البته مايكل سعي كرد اين نيتش رو با كارهاش نشون بده اما به نظرم حسادت و كينه هاي شخصي بود كه سعي كردند جوري خودشون رو در برابر مايكل نشون بدن كه انگار متوجه نيستند در حالي كه خوب هم متوجه بودند....
ياسمن جان در مورد نورلند باهات موافقم به نكته خيلي خوبي اشاره داشتي..شايد بهترين دنيايي كه مايكل مي تونست براي اون بعد كودكانه خودش بسازه البته اون هم مورد حسادت ديگران قرار گرفت

اما گفتي گاهي بعضي آدم ها اون دنيا رو جدي نميگيرن....به نظرم جدي ميگيرن اگر جدي نميگرفتن كه اون رو تخريب نميكردن...با تهمت هاي مختلف و با حسادت و با به سخره گرفتن...جدي ميگرفتن اما نميتونستن بفهمن چون خيلي ها كودك درون خودشون رو نابود كردن.... ليزا هم نتونست مايكل و كودك درونش رو درك كنه ليزا هم مثل بقيه هاليوودي هاي خوش گذران بود و درك درستي از دنياي مايكل نداشت و چون ديدي ديگر به رابطه با مايكل داشت و ديد اون انتظاري كه داره در اين رابطه بر آورده نميشه سعي نكرد خودش رو با اون دنيا آشنا كنه و خودش رو كنار كشيد شايد اصلا علاقه اي به شناخت اين دنيا نداشت....
شاپرك جان سپاس بابت عكس هاي زيبايي كه گذاشتي.... با دليل دومي كه گفتي كاملا موافقم...لطافت روحي مايكل به نظر منم از مهمترين دلايل بود..اما در خيلي از جوامكع اگر مثل بقيه نباشي مثل ديگران پذيرفته نيز نخواهي شد.واقعا سخترين اتفاقي براي مايكل و دنياش حادث شد اين بود كه عشق و احساسش نسبت به كودكان درك و پذيرفته نشه....اين حسيه كه به همه ما دست ميده...وقتي خيلي از ما با نيت خالص و از صميم قلب كاري رو انجام ميديدم و برداشت كاملا متضاد با تفكرات ما انجام ميشه واقعا يك انسان رو ميتونه داغون كنه.......البته مايكل سعي كرد اين نيتش رو با كارهاش نشون بده اما به نظرم حسادت و كينه هاي شخصي بود كه سعي كردند جوري خودشون رو در برابر مايكل نشون بدن كه انگار متوجه نيستند در حالي كه خوب هم متوجه بودند....
Last edit: 13 سال 2 ماه قبل by شايان.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
13 سال 2 ماه قبل #24847
توسط Nasim
پاسخ داده شده توسط Nasim در تاپیک پاسخ: کودک درون مایکل
یک بار به یک مطلب گوش میدادم که میگفت ظاهرا مشخص شده همه ئ نوابغ دارای یک وجه کودک گونه بودن . مثالش هم از یک دانشمند بزرگ بود . به نظر کسی که صحبت می کرد ؛ تنها از یک کودک برمیاد که اینچنین شور داشته باشه و با کمک اون میتونه اختراع کنه و کشف کنه و ...
جالبه که اگر کسی همچنین وجهی داشته باشه بهش برچسب اختلال شخصیتی میخوره . اگر امروز هر آدم بزرگسالی علاقه داشته باشه به جمع کردن عروسک یا بازی های کودکان و وقت گزروندن باهاشون یا اون برچسب بهش میخوره یا یک برچسب خیلی بدتر که هر دوتاش هم به مایکل خورد .
اما کسی توجهی نمیکنه هر چقدر هم که مایکل کودکی خودش رو از دست داده بود و کودکی سختی داشت و ... با همه اینها وقت گذروندن با بچه ها که بی غل و غش هستند و تنها به فکر بازی کردن و شادی هستند و به راحتی با یک شکلات خوشحال می شوند و به سادگی می خندن و قهرهاشون چند دقیقه بیشتر طول نمیکشه و به دور از کینه و دروغ و ریا و مکر هستند خیلی بهتره و آدم رو جوون نگه میداره تا با آدم بزرگ های اتوکشیده عصاقورت داده که به شکل مضحکی خودشون رو جدی میگیرن ! مایکل اونقدر آدم بزرگ از کودکیش دیده بود که به این راز پی ببره و توی بزرگسالی دنبال وقت گذروندن با بچه ها باشه .
جالبه که اگر کسی همچنین وجهی داشته باشه بهش برچسب اختلال شخصیتی میخوره . اگر امروز هر آدم بزرگسالی علاقه داشته باشه به جمع کردن عروسک یا بازی های کودکان و وقت گزروندن باهاشون یا اون برچسب بهش میخوره یا یک برچسب خیلی بدتر که هر دوتاش هم به مایکل خورد .
اما کسی توجهی نمیکنه هر چقدر هم که مایکل کودکی خودش رو از دست داده بود و کودکی سختی داشت و ... با همه اینها وقت گذروندن با بچه ها که بی غل و غش هستند و تنها به فکر بازی کردن و شادی هستند و به راحتی با یک شکلات خوشحال می شوند و به سادگی می خندن و قهرهاشون چند دقیقه بیشتر طول نمیکشه و به دور از کینه و دروغ و ریا و مکر هستند خیلی بهتره و آدم رو جوون نگه میداره تا با آدم بزرگ های اتوکشیده عصاقورت داده که به شکل مضحکی خودشون رو جدی میگیرن ! مایکل اونقدر آدم بزرگ از کودکیش دیده بود که به این راز پی ببره و توی بزرگسالی دنبال وقت گذروندن با بچه ها باشه .
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
13 سال 2 ماه قبل #24848
توسط شاپرک
شب که می شود
خورشید چشمانت را پرواز بده
تا مرگ پروانه به تاخیر بیفتد......
پاسخ داده شده توسط شاپرک در تاپیک پاسخ: کودک درون مایکل
جوانمرد برچرخ و فلک دنیا سوار بود؛ می چرخید و ذوق می کرد. می گردید و ذوق می کرد. بالا می رفت و ذوق می کرد. پایین می آمد و ذوق می ورزید.
گفتند پایین بیا، ای مرد، برازنده نیست مردی و این همه ذوق، مردی و این همه شور و مردی و این همه کودکی.
جوانمرد تردید کرد، میخواست پایین بیاید، که خدا دستش را گرفت و گفت: همین جا بمان، دنیا چرخ و فلک بزرگی است که تنها کودکان میتوانند بر آن سوار شوند.
دیگران از این چرخ و فلک می هراسند و تنها در گوشه ای به تماشا نشسته اند.
و بدان! کسی که پیش ما مرد است،پیش مردم، کودک است و کسی که پیش مردم، مرد است، پیش ما نامرد!
جوانمرد خندید و کودکی را برگزید.
* * *
(عرفان نظر آهاری)
گفتند پایین بیا، ای مرد، برازنده نیست مردی و این همه ذوق، مردی و این همه شور و مردی و این همه کودکی.
جوانمرد تردید کرد، میخواست پایین بیاید، که خدا دستش را گرفت و گفت: همین جا بمان، دنیا چرخ و فلک بزرگی است که تنها کودکان میتوانند بر آن سوار شوند.
دیگران از این چرخ و فلک می هراسند و تنها در گوشه ای به تماشا نشسته اند.
و بدان! کسی که پیش ما مرد است،پیش مردم، کودک است و کسی که پیش مردم، مرد است، پیش ما نامرد!
جوانمرد خندید و کودکی را برگزید.
* * *
(عرفان نظر آهاری)
شب که می شود
خورشید چشمانت را پرواز بده
تا مرگ پروانه به تاخیر بیفتد......
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
مدیران انجمن: مایکلا
زمان ایجاد صفحه: 2.588 ثانیه