Skip to main content


پ ن پ

بیشتر
13 سال 9 ماه قبل #14743 توسط NicoleL2
پاسخ داده شده توسط NicoleL2 در تاپیک پاسخ: پ ن پ
ستاد مبازه با فتنه پـَ نه پـَ :

رفتم ساندویچی، میگم آقا یه هات داگ با سس مخصوص بدین. میگه میل می کنید؟ میگم: بله، دستتون درد نکنه
(گشت مبارزه با فتنه پـَ نه پـَ ، واحد سیار غذاخوری ها و رستوران ها)

به بابام گفتم سوئیچ ماشینو بده ...... گفت : می خوای بری جایی؟ ... گفتم : بله پدر عزیزم
(ستاد مبارزه با فتنه ی پَ نَ پَ - واحد فرزند صالح)

بچه داییم به دنیا اومده. همه خوشحال و اینا. مامان بزرگم برگشته میگه حالا میخاین براش اسم بذارین؟میگم...اگه شما صلاح بدونین
(ستاد مبارزه با فتنه ی پَ نَ پَ – واحد احترام به بزرگتر)

ماه رمضونی 6 صبح رفتم تهران، 9 شب برگشتم خونه خسته و کوفته میپرسم مامان شام چی داریم؟
میگه گشنته ؟ چند ثانیه سکوت میکنم، چشامو میبندم و یه نفس عمیق میکشم . آروم و با طمانینه میگم : بله گشنمه
(ستاد مبارزه با فتنه پــَ نــَ پــَ - واحد کظم غیظ )

رفتم سوپری گفتم یک نوشابه زرد بدید
فروشنده گفت: منظورتون نوشابه پرتقالی که نارنجی رنگه؟
گفتم: بله، منظورم همون بود. ببخشید
(ستاد مبارزه با فتنه پـ نـ پـ واحد فرهنگ‌سازی به جای حاضر جوابی)

فردای من و تو باز هم تاریک است
سالی که نکوست از بهارش پیداست...
كاربر(ان) زير تشكر كردند: blackfire

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
13 سال 9 ماه قبل #14761 توسط mohammad
پاسخ داده شده توسط mohammad در تاپیک پاسخ: پ ن پ
خواب بود بیدار که شد گفت خر وپف میکردم؟گفتم پ نه پ داشتی سمفونی هفت بتهون را اجرا میکردی.

تو ماشین خوابش برد ،وقتی بیدار شد گفت خوابم برد؟ گفتم پ نه پ داشتی جدول سودوکو حل میکردی.

رفتم در خونه دوستم در زدم ،خواب بود ،باباش پشت آیفون گفت :با بهرام کار داری ؟ گفتم پ نه پ نمکی ام اومدم دنبال نون خشک.

روز زن رفتم طلافروشی.طلافروش گفت اومدی طلا بخری؟گفتم پ نه پ اومدم ببینم نرخ مهریه چنده؟صرف می کنه ازدواج کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تو مراسم دفن یکی از اشناها یه رهگذر اومده میگه دارین کسی و دفن میکنین؟ مداح میکه پ نه پ داریم واسه اموات کنسرت اجرا میکنیم شمام برو اول بلیط بگیر بعد بیا.

به دوستم ميگم من دیگه ﻫﯿﺞ ﻭﻗﺖ ﺻﺪﻗﻪ ﻧﻤﯿﺪﻡ ؟ . . . ميگه واسه اينكه اعتقاد نداري نميدي؟ پـَـــ نــه پـَـــ ﭼﻮﻥ ﻣﯿﮕﻦ ﺻﺪﻗﻪ ﺑﻼ‌ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺁﺩﻡ ﺩﻭﺭ ﻣﯿﮑﻨﻪ ، ﻃﺎﻗﺖ ﺩﻭﺭﯾﺖ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺑﻼ

به مامانم میگم قوری کجاست ؟ میگه میخوای چای بخوری ؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام دست بکشم روش شاید غولی چیزی ازش درومد!!

پای تلویزیون بودم به خواهرم میگم بی زحمت عینکمو بیار...میگه عینک طبی...میگم: پـَـــ نــه پـَـــ عینک آفتابی رو بیار،کانال 3 داره سواحله برزیلو نشون ،نمیخوام جلو این عجنبیا کم بیارم.... ;-)

یکی از اصحاب مشغول صرف غذا بود که امام از او پرسید آیا غذا میخوری؟ صحابی گفت بله. امام پرسید آیا گرسنه ای؟ صحابی گفت بله. امام پرسید آیا پس از صرف غذا سیر خواهی شد؟ صحابی گفت بله.
امام شمشیر برکشید و صحابی را به دو نیم کرد.
سپس فرمود به خدا قسم از ما نیست کسی که اینهمه فرصت "پَ نه پَ" را از دست دهد...

خربزه خریدم رفتم خانه خواهرم دیده میگه خربزه است ! میگم پ نه پ هندونه است داره مسخره بازی در می یاره ..

لپ تاپ رو پامه دارم باهاش کار میکنم بابام اومده تو اتاقم میگه لپ تاپت روشنه ؟ میگم پَـــ نَ پَـــ رو زمین داشت گریه میکرد گذاشتمش رو دلم آروم بگیره بعد بش میگم کاری داری باش مگه ؟ میگه پَـــ نَ پَـــــ صدا گریه اش تا تو اتاق من میومد اومدم بهت بگم گناه داره بغلش کن

شب خواب بودم در اتاق باز بود گربه اومد تو اتاق ازخواب پریدم گربه رو پیشتش کردم صبح به مامان می گم گربه اومده تو اتاق / مامان میگه پیشتش کردی ؟ میگم پ نه پ گفتم بیا نماز شب بخونیم

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
13 سال 9 ماه قبل #14800 توسط FeanoR
پاسخ داده شده توسط FeanoR در تاپیک پاسخ: پ ن پ
ستاد مبازه با فتنه پ نه پ !!!


به بابام گفتم سوئیچ ماشینو بده ...... گفت : می خوای بری جایی؟ ... گفتم : بله پدر عزیزم

)ستاد مبارزه با فتنه ی پَ نَ پَ - واحد فرزند صالح(


به دوستم گفتم برو بالا نردبون چراغ و ببند گفت بچرخونمش؟میگم اگه سختت میشه تو بگیرش من نردبون و میچرخونم


رفتم خونه سالمندان عیادت پدربزرگم,مسئول اونجا میپرسه:شمام اومدین عیادت؟میگم نه خونه سالمندان طلبیده اومدیم زیارت


ر فتـــم بــه کنـــار دلــبرم با شــادی

گفتـا کـه چـه خوب یاد من افتــادی

گفتـم صـنما تــو عشق را استـادی

گفتا پـَـَـ نــه پـَـَــــ تو یاد من میدادی

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ و درد زهـــر مــاری



رفتم ساندویچی، میگم آقا یه هات داگ با سس مخصوص بدین. میگه میل می کنید؟ میگم: بله، دستتون درد نکنه

)گشت مبارزه با فتنه پـَ نه پـَ ، واحد سیار غذاخوری ها و رستوران ها(


يخوام مسواك بزنم

مامانم مي پرسه ميخواي مسواك بزني؟؟

ميگم بله مامان جون..

ميگه خمير دندونم روش ميزني؟؟

ميگم بله مامان جان..

ميگه خاك تو سرت اين همه موقعيت پ ن پ درست كردم واست استفاده نكردی

منم گفتم پ ن پ خز شده مامان جونم


بچه داییم به دنیا اومده. همه خوشحال و اینا. مامان بزرگم برگشته میگه حالا میخاین براش اسم بذارین؟میگم...اگه شما صلاح بدونین

)ستاد مبارزه با فتنه ی پَ نَ پَ – واحد احترام به بزرگتر)


رفتيم پايگاه انتقال خون ميگه شمام اومدين خون بدين؟ گفتم بله اومديم خون بديم. شما هم بفرماييد بساط لودگي تون رو جاي ديگه پهن کنيد. يارو همون جا به گريه افتاد و ابراز پشیمونی کرد.

]ستاد مبارزه با فتنه پــَ نــَ پــَ - واحد نهي از منکر[


تو صف بربری نوبتم شده یارو میگه بربری میخوای؟میگم نون باشه بقیش مهم نیس


از اتاقم اومدم بیرون ،در دستشویی رو باز کردم .مامانم میگه داری میری دستشویی؟میگم نرم؟؟؟


به مامانم میگم پول بده!!!میگه اونایی که دو روز پیش گرفتی چی شد؟؟نکنه همشو خرج کردی؟؟؟ تا اومدم بگم پـَـ ....زد تو دهنم,نذاشت حرف بزن

من فقط میخواستم بگم پـَـَـس اندازشون کردم


ماه رمضونی 6 صبح رفتم تهران، 9 شب برگشتم خونه خسته و کوفته میپرسم مامان شام چی داریم؟

میگه گشنته ؟ چند ثانیه سکوت میکنم، چشامو میبندم و یه نفس عمیق میکشم . آروم و با طمانینه میگم : بله گشنمه

]ستاد مبارزه با فتنه پــَ نــَ پــَ - واحد کم کردن غیظ [


نوزاده تو بغل مامانش گریه میکرده مامانه میگه قربونت برم گرسنته؟ بچه هه به اذن خداوند میگه پَ نَ پَ دارم برای گرسنگان و زلزله زدگان سومالی گریه میکنم

(واحد نفوذی پ نه پ)


رفتم سوپری گفتم یک نوشابه زرد بدید

فروشنده گفت: منظورتون نوشابه پرتقالی که نارنجی رنگه؟

گفتم: بله، منظورم همون بود. ببخشید

)ستاد مبارزه با فتنه پـ نـ پـ واحد فرهنگ‌سازی به جای حاضر جوابی(

رفتم دستتشویی هی دارم در میزنم! میگه هاااان، دستشویی داری؟ پـَـــ نــه پـَـــ خواستم بگم آخریم مهلت ثبت نام جشنواره حساب های قرض الحسنه بانک صادراته، جا نمونی! طرف اومد بیرون گفت خاک بر سرتون کنن که فقط بلدین از این چرت و پرتا بگین (کمیته مبارزه با فتنه پـَـــ نــه پـَـــ , ستاد سیار مستقر در توالت عمومی)

تو اتوبان داشتم لایی میکشیدم،یه زانتیا اومد گفت داری لایی بازی میکنی؟؟؟ گفتم: پــ نــ پـــ دارم واست عربی میرقصم!!! گفت: دِ نـَــ دِ کنترل نا محسوس بزن بغل

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
13 سال 9 ماه قبل #14809 توسط mohammad
پاسخ داده شده توسط mohammad در تاپیک پاسخ: پ ن پ
تو مسابقه کشتی مربیم هی داد میزد ببرش رو پل ،ببرش رو پل ،گفتم پ نه پ میبرمش زیر پل و با هاش ده سیخ دل وجگر میخورم.


بالای درخت بودم ،یک بابایی رد شد گفت رفتی بالا گردو بچینی ؟ گفتم پ نه پ اومدم ببینم از اون بالا کفتر میایه!


دوستم زنگ زد ،گفتم کجایی ؟ گفت سانفرانسیکو گفتم سانفرانسیکو همانجایی نیست که فرانک سیناترا میگه :ایف یو گو تو سانفرانسیسکو گفت پ نه پ ،اونجاییه که اسدالله میرزا تو دایی جان ناپلیون میگه !


برای دوخت شلوار رفتم خیاطی ،خیاط وراندازی کرد وگفت پاچه اش را دوبله کنم؟ گفتم پ نه پ به زبان اصلی باشه.


به بستنی فروشه گفتم ،لطفا یک لیوان بستنی بده ،گفت سنتی باشه؟ گفتم پ نه پ رپ یا پاپ باشه.



رفتم باشگاه بسکتبال ثبت نام کنم ...استادش ازم پرسید قدت چند سانته؟ بهش گفتم میخای ببینی قدم به درد بسکتبال میخوره یا نه؟ گفت: پـَـــ نــه پـَـــ میخوام قد و بالای تو رعنا رو بنازم..


رفتم نونوایی یارو میپرسه نون میخوایید؟ پـَـــ نــه پـَـــ اومدم دست و پامو آردی کنم برم سروقت شنگول و منگول !


به دوستم میگم دیشب تو کرمان یه پسره بنزین ریخته سرش خودشو تو خیابون اتیش زده... میگه سوخت؟! پَ نه پَ یه جون گرفت رفت مرحله بعد


بابام دستشوییه ... دارم درو محکم میکوبم ... اومده بیرون میگه چیه ؟ . . . داری ؟

میگم پـَـ نـَـ پـَـ شما مقابل دوربین نقطه جوش پی ام اسی هستید ...متاسفانه جایزه مارو از دست دادید


بچه رو از بیمارستان آوردیم خونه بعد خوابوندیمش. فک و فامیل اومدن عیادت. یکی میگه ای جان بچه خوابه؟

پـَـ نـَـ پـَـ گذاشتیم شارژ بشه آخه گفتن اولش که میخواین شارژ کنین چند ساعت خاموشش کنین!!!


دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند. گل ادم بسرشتند و به پیمانه زدند.

پـَـ نـَـ پـَـ کچلی را بگرفتندوسرش شانه زدند


تو توالت بودم و تو حال خودم.. یک هو یکی محکم زد به در …. گفتم بله ..

دیدم داداشمه میگه اه تو اونجایی !!! گفتم پـَـ نـَـ پـَـ این صدای منشی توالته ..



تو اتاق نمونه گیری آزمایشگاه به مریضه میگم : سابقه بیماری خاصی داری ، میگه :

واسه صحت جوابای آزمایشم میپرسی؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ خواستم بدونم اگه واقعا مریضی سر نماز

دعات کنم خدا شفات بده!!!!!!!!!



تو اتوبوس از رو صندلی پا شدم جامو بدم یه پیرمرده میگه پا شدی من بشینم؟

پـَـ نـَـ پـَـ پا شدم با میله های اتوبوس استریپ تیز برقصم شما مسافرا تا مقصد حال کنین


رفیقم اومده خونمون! وضو گرفته میخواد نماز بخونه!می پرسه قبله کدوم طرفه؟!

میگم:میخوای نماز بخونی؟! میگه: پـَـ نـَـ پـَـ میخوام دیش ماهوارتو تنظیم کنم!!!


سر سفره عقد ، حاج آقا: عروس خانم برای مرتبه سوم میپرسم ، وکیلم ؟

عروس: پـَـ نـَـ پـَـ با منصور قرار دارم میخوام برم




رفته بودم بوتیک خرید یارو اومده به فروشنده میگه:این کاپشنایی که تو ویترینه فروشیه؟ میگم پ نه پ گذاشتن سردت شد بپوشی


می رم خشکشویی لباسم رو بدم بشوره*صاحبش میگه می خوای لباستو بشوری؟ میگم پ نه پ اومدم خودم رو بشوری!!!



به مامانم میگم بیا چند تا عکس ازم بگیر میگه میخای بزاری تو فیسبوک میگم پ نه پ میخام بفرستم برنامه کودک شبکه 2 روز تولدم عکسمو بزارن بگن تولدت مبارک کوچولو!


فتم خیاطی لباس سفارش بدم،خیاطه میگه حاضر شد باهاتون تماس بگیرم؟ میگم پ نه پ مارکوس دایی مه حاضر شد بهش الهام میشه میام لباس تحویل میگیرم.


نوزاده تو بغل مامانش گریه میکرده مامانه میگه قربونت برم گرسنته؟ بچه هه به اذن خداوند میگه پَ نَ پَ دارم برای گرسنگان و زلزله زدگان سومالی گریه میکنم


با دوستم رازِ بقا میدیدیم بهم میگه:شیرایِ نَر همشون صورتاشون مو داره !!!
گفتم: پَـــ نَ پــَـَـَـــ فقط اونائی که عضو پایگاه مقاومت بسیج جنگلن اینطورین


به رفیقم میگم پشتمو میتکونی؟ میگه خاکیه؟؟ پ ن پ آسفالته تا فردام جدول کشیش تموم میشه..


شمع های ماشینم سوخته, رفتم تعمیرگاه... می پرسه عوضشون کنم؟؟
پـــ ن پــــ فوتشون کن تا صد سال زنده باشی

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
13 سال 9 ماه قبل #15124 توسط mohammad
پاسخ داده شده توسط mohammad در تاپیک پاسخ: پ ن پ
تو سرما مثل بيد داشتم ميلرزيدم منتظر تاكسي بودم ، بعد عمري يه تاكسي اومده وقتي سوار تاكسي شدم رانندهه ميگه سرماس؟؟؟ گفتم: پـَـــ نَـــ پَــــ گرماس!!! منم دلم هواي بندر كرده دارم بندري ميرقصم!!!


کابل برق تو کوچه قطع شده افتاده رو زمین,زنگ زدیم اداره ی برق میگیم کابل کوچمون قطع شده ,یارو میگه برقم قطع شده؟؟؟میگم پ ن پ زنگ زدم بگم اگه برق اداره ی شما رفته زحمت نکشید نیایید ما درستش میکنیم


با دوستم بیرون بودم تصادف شده بود یکی رو زمین پهن شده بود روش پتو انداخته بودن دوستم بهم میگه اون یارو مرده ؟ پ نه پ یخ کرده روش پتو انداختن سرما نخوره

دیشب خواب دیدم یکی با لباس سبز اومده جلوم ازش میپرسم شما امامی میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ یکی از طرفدارای جنبش سبزم


داشتم با داداشم په نه په میخوندم بعد رسیدمبه په نه په +18 ... بعد نگاش میکنم میگه یعنی من برم میگم په نه په تو بشین بخون من برم بیرون !!!


یه طوطی داشتم بیچاره مرده بود افتاده بود کف قفس بچه خواهرم گفت دایی مرده.گفتم پ ن پ داریم باهم داستان طوطی وبازرگان روتمرین میکنیم.


به دوست دخترم زنگ زدم میگم شب میام دنبالت چندتا بوق میزنم بیا پایین بریم بگردیم.
میگه ماشین خریدی ؟؟؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ بوق خریدم !!!


زنگ زدیم 110 می گم آقا این جا دزد اومده، ما گرفتیمش لطفاً کسی رو بفرستید. می پرسه می خواهید ازش شکایت کنید؟
پـَـ نه پَــ، زنگ زدیم بگیم وسیله همراش نیست شما تا یه جایی برسونیدش، تو خیابون نمونه این موقع شب!


وسط بحث سیاسی گفتم :شنیدین اسرائیل میخواد حمله کنه؟ دخترخالم میگه: حمله نظامی؟ گفتم:پـَـَـ نــه پـَـَــــ قراره کریستیانو رونالدو حرکتو شروع کنه بعد مسی پاس گل بده!


به خانومم میگم صبح تو شرکت وقتی نصف چایی رو خوردم متوجه شدم توش عنکبوت افتاده. خانمم : بقیشو که نخوردی؟ من : پــَـَـ نــه پــَـَـــ بقیشو خوردم گفتم شاید منم اسپایدر من شم


بابام داره تو تمیز کردن خونه به مامانم کمک میکنه...میخواست لوستر و تمیز کنه مامانم میگه چهارپایه بیارم..!!!؟؟؟ بابام : پ نه پ من بابا لنگ درازم خودم از پس همه کارا بر میام...


رفته بودیم قلیان سرا، مرده اومده میگه: می خواین قلیون بکشین؟ گفتم: پ ن پ ما از آژانس هسته ای اومدیم ببینیم اینجا یه وقت فعالیت هسته ای نکنین...!


گزارشگر : و در اینجا گوساله ای را در حال شیر خوردن می بینیم ! پـَـَـ نــه پـَـَ گوساله ای را می بینیم که مامانش رو داره باد می کنه بره هوا . خودش با دوستاش برن ددر


استاد: کی جواب این سوالو میدونه؟
من دستمو بردم بالا.
استاد: میخوای جواب بدی؟
من: پــــَ نه پــــَ میخوام ببینم باد از کدوم ور میاد



رفتم فروشگاه میگم سیخ داری؟
میگه برا کباب؟
پ ن پ برا خاروندن دیافراگمم از تو دهنم می خوام


رفتم با دوستم کفش بخرم یارو بهمون میگه با هم دوستید؟!!
گفتم پـَـ نه پَــ، دشمنیم اومدیم کفش دوئل بخریم!!!!


دارم واسه دختر خالم تعریف میکنم میگم دیشب داشت یه راز بقا نشون میداد شیره حمله کرد به یه گله آهو یکیسونو گرفت میگه بقیه فرار کردن؟
پ ن پ موبایلاشونو درآوردنو فیلم گرفتن از صحنه واسه بقیه حیوونای جنگل بلوتوث کنن:)))))))))


به دوستم میگم خستم دیشب تا صبح بیدار بودم
میگه :پای فیسبوک؟؟؟؟ گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ رفتم پیش واز شب احیا تا صبح دعای ندبه میخوندم...


رفتیم استخر کارکنه میگه کفشتونو تحویل میدین؟!
پــ نه پــ زنگ بزن از صدا سیما هم بیان میخوام رو اب راه برم!



کل دانشگا هو گشتم دوستمو پیدا نکردم بعد اومدم تو کلاس میبینم اونجاس..
میگم ااا تو اینجایی؟؟؟؟
میگه با پ ن پ جوابتو بدم یا د ن د؟



میگم این پ ن پ هم دیگه بی مزه شده:D :D :D :D :D :D
كاربر(ان) زير تشكر كردند: Farnaz, NicoleL2

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
13 سال 9 ماه قبل #15450 توسط mohammad
پاسخ داده شده توسط mohammad در تاپیک پاسخ: پ ن پ
رفتم خونه خالم بچه بغلم بود میگه کوچیکه میگم پ نه پ بزرگه خودشو این جوری درست کرده

عشق اونه که یه فرصت توپ پـ نه پـ داشته باشی و بخاطرش چیزی نگی

رفتم دندون پزشکی میگم آفای دکتر توی دندونم خالی شده ! میگه میخوای پرش کنی ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ میخوام ایزوگامش کنم !

همسایمون داره از مکه برمیگرده یه گوسفند براشون آوردن میگه میخوان قربونیش کنن؟پـَـــ نــه پـَـــ بچه شون تنها بود بعد رفتن پدر مادرش این و آوردن از تنهایی درش بیارن...

اون شب داشتیم بازی لیون و نگا میکردیم یه دفه داداشم گفت مارک لباسشون نایکه منم بعد یه نگاه معنی دار گفتم پ ن پ تولیدی برادران عباس پوره


سرما خوردم صدام گرفته خالم زنگ زده گوشیو بر داشتم میگه ا چرا صدات گرفته سرما خوردی میگم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ عمدا اینجوری حرف میزنم فک کنن شهره اغداشلو اومده


رفتم شورت مارک دار بخرم به یارو میگم توش راحته ادم! یارو میگه : پـَـَـ نــه پـَـَــــ چون مارک دار هست احساس غربت می کنی!


تصادف شده یارو جیگرش زده بیرون یکی به من میگه مرده؟ پ ن پ خودشو زده به موش مردگی پدرسوخته !


استاد انگلیسی جلسه اول که اومد سر کلاسمون شروع کرد به انگلیسی حرف زدن مام همه هنگ کرده بودیم و فقط نگاش می کردیم یکی بچه ها دست و پا شکسته به انگلیسی بهش گفت : استاد می خواید کلا انگلیسی صحبت کنید؟ استاده گفتش :
so no so now i want to speak arabic to have some fun


تو کوچمون یکی با یه سگ دوبرمن خفن واستاده,رفیقم میگه به نظرت میگیره؟؟؟
میگم پـَـَـــــ نــه پـَـَــــ میس کال میندازه که تو بگیریش....یه ذره که واستادیم شروع کرد به غُرغُر کردن,میگه اوه اوه داره شاکی میشه؟؟؟
پـَـَــــ نــه پـَـَـــ....الان بهش زنگ زدن رو ویبرس


تو صف وايساديم مث بچه آدم يه دختره اومده با همه حجمش پريده جلو! ميگم خانوم اين صفه ها، ميگه ا ا ا؟ نوبت شما بود؟ ميگم پ ن پ ! من زنبيل شمام وايسادم بري بزك


دیروز بانك خيلي شلوغ بود منم حوصله وايسادن نداشتم شماره نوبتمو دادم به يه پسره . به من ميگه همينجوري نوبتتو ميدي به من؟ پ ن پ قبلش از ضامنت چك ميگيرم! ميگه يعني از روي مهربونيه قلبيه؟ پ ن پ اين يه نقشه شومه كه تورو جلوي باجه ١٣ خفت كنم!


به دوستم میگم در صندوقو باز کن وسایلمو بردارم. دوستم میگه صندوق عقب رو؟ میگم پَـــ نَ پـَـَـ صندوق ذخیره ارزیو... یه خورده پول لازمم خواستم دو سه هزار میلیارد تومنی بردارم!


رفتم خربزه خریدم, اومدم خونه مامانم دیده میگه خربزست؟
میگم : پــــ نه پـــــ خیاره یه 2ساله داره بدنسازی کار میکنه !!!


بچه تو دست شویي گير ميكنه از باباش مي پرسه : بابا داري درو باز ميكني!؟ بابا ميگه پ نه پ دارم سند ميزارم ازادت کنم!!!!!!!


مامور آمار اومده دم خونمون میپرسه از آب لوله کشی اسفاده میکنین؟
میگم ـَـــ نــه پـَـــ وسط پارکینگ یه چاه زدیم با سطل آب میکشیم واسه خوردن


1به راننده تاکسیه میگم جلو مکس برگر نگه دارینومیگه پیاده میشی؟میگم پ ن پ میخوام دو پیتزا بگیرم باهم بخوریم حالشو ببریم
كاربر(ان) زير تشكر كردند: Jasmine Jackson-mjforever, Nasim, NicoleL2

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

مدیران انجمن: Ehsanblackfire
زمان ایجاد صفحه: 1.096 ثانیه
قدرت گرفته از كيوننا