Skip to main content


عجب سردرگمي ه....‍‍‍‍‍!!!!

بیشتر
13 سال 4 ماه قبل #23626 توسط farzam
دوستان ميخواستم ازتون خواهش كنم كمك كنيد؛ من چندتا سوال داشتم:
1. كدوم يك از شما البته بيشتريا اينجا سنشون كمه اما با اين حال شما براي زندگيتون سعي ميكنيد
كاريو كه دوس داريد انجام بديد يا نه تو يك رشته ي خوب ادامه تحصيل بديد؟
معمولا با اين سوال رو به رو ميشم كه با چي ميخواي " نون " درياري؟؟؟؟
اخه معمولا كاراي مورد علاقه ( تو ايران اينجوريه، عجب بدبختيه... ) مثل چيزايي كه مربوط به
هنر و اينا ميشه توش نون نيس به قول معروف... خيلي سخت پيش مياد كه يك نفر بتونه با
استعدادش پول درياره " به راحتي " .
2. تا حالا شده احساس كنين همه ي آدماي اطرافتون ميدونن چي ميخوان و دوس دارن چي بشن ولي
" تو " نميتوني اصلا تصميم بگيري؟؟؟؟
3. من رشتم برق ه، آزاد كارداني برق صنعتي گرفتم و كارشناسي "دولتي مشهد" تو رشته ي مخابرات قبوا شدم و
برق قدرت هم آزاد همون مشهد.... ولي اصلا هيچ ايده و نظري در مورد چيزي كه ميخوام ندارم و اين خيلي عذابم ميده
از طرفي به نوشتن و يك سري چيزا تو هنر علاقه دارم ولي نميدونم چيكار بايد بكنم؟!!!! :(

She works so hard, just to make her way
For a man who just don’t appreciate
كاربر(ان) زير تشكر كردند: kingmichael

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
13 سال 4 ماه قبل #23628 توسط FeanoR
پاسخ داده شده توسط FeanoR در تاپیک پاسخ: عجب سردرگمي ه....‍‍‍‍‍!!!!
منم بخاطر فلسفه رفتم رفتم علوم و معارف که بعدش دانشگاه بزنم فلسفه ولی همه به من میگفتن که فلسفه توش "نون" نیست و خب من از اونجا هدفم رو از دست دادم چون هدفم رو از دست دادم و پیدا کردن یک هدف جدید خیلی برام سخت بود و هست... از طرفی من خودم یک دوست دارم به هنر خیلی علاقه داشت و تو همین رشته هم رفت و خب حداقل ش اینه که الان از خودش راضیه و امید داره و هدف.

دقیقا سوال دومت جوابش مساوی میشه با من. و به همین خاطر امید و هدف مو از دست دادم و بدون انگیزه هستم.

ولی اینا همش حرف دل بود و اگه بخوای منطقی فکر کنی اینطوری میشه که

تو میتونی بری سرکاری که در رابطه با رشته ت هست و در کنار ش به کارهایی که دوست داری بپردازی

مثلا من میتونم برم یک رشته ای که آینده شغلی ش خوبه و برای زندگی آینده م منو تامین کنه و در کنارش میتونم برم هزاران هزار کتاب فلسفی بخرم و بخونم و هزاران هزار بار به مسائل مربوط بهش فکر کنم

خب تو هم میتونی همین کار رو بکنی، بری سراغ آینده شغلی ت و فکرت رو متمرکز کنی روی آینده خودت و حالا شاید ازدواج و بچه و غیره و در کنارش کار نویسندگی رو ادامه بدی... الان خیلی از نویسنده ها اصلا شغل اصلی شون نویسنده نیست بلکه یک شغل اصلی شون یک کار دیگه ای هست و در کنارش به نویسندگی میپردازن و الان هم خیلی نویسنده بزرگی هستن...

البته عمل کردن به این حرف خیلی سخته حداقل خود من نمیتونم
كاربر(ان) زير تشكر كردند: farzam

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
13 سال 4 ماه قبل #23630 توسط kingmichael
پاسخ داده شده توسط kingmichael در تاپیک پاسخ: عجب سردرگمي ه....‍‍‍‍‍!!!!
اخ که درد دل منو گفتی
من دقیقا همچین وضعی دارم

خیلی سخته
از طرفی به هنر خیلی علاقه دارم ولی به قول تو نون توش نیست
تهش اینه که بری معلم بشی (که مسلما به اندازه استعداد آدم کار نیست)

الان همه ی هنرمندا یا بیشترشون یه شغل دیگه هم دارن
اصلا هنر شغل محسوب نمیشه اینجا
مثلا بری خواستگاری بگی هنرمندم! ....

به نظر من هرکسی برای یه کاری ساخته شده و باید برای اون تلاش کنه
من خودم به فیزیک و کامپیوتر خیلی علاقه دارن

از راهنمایی دوست داشتم فیزیک بخونم . حتی یادمه یه تابستونو داشتم کتاب فیزیک میخوندم (وقتی اول راهنمایی بودم)

الان هم بین دوراهی فیزیک و کامپیوتر موندم :(fight)

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
13 سال 4 ماه قبل #23637 توسط Nikolay
پاسخ داده شده توسط Nikolay در تاپیک پاسخ: عجب سردرگمي ه....‍‍‍‍‍!!!!
در مورد سوال اول بهتره دنبال چیزی باشی که توش پول باشه وگرنه در آینده ممکنه برات خیلی مشکل بوجود بیاد مخصوصا با این شرایط دنیای امروز که پول خیلی مهم شده. من خودم نقاشی و تاریخ رو خیلی دوست دارم ولی تو اینا پول نیست.
سوال دوم رو هم آره خیلی اتفاق افتاده ! مخصوصا جدیدا.
در مورد سوال سوم من با وحید موافقم مثلا آرتور کانن دویل (نویسنده داستان های شرلوک هولمز) پزشک بوده و کتاب هم مینوشته.

راست بگو و هر چه را در توان داری در تیرت بنه و بلندتر پرتاب کن ، فضیلت ایرانی این است !

نیچه
كاربر(ان) زير تشكر كردند: farzam

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
13 سال 4 ماه قبل - 13 سال 4 ماه قبل #23639 توسط Hamid
پاسخ داده شده توسط Hamid در تاپیک پاسخ: عجب سردرگمي ه....‍‍‍‍‍!!!!
شاید من خیلی کوچکتر از اونی باشم که بتونم در این مورد راهنمایی کرده باشم .
اما چیزی که بین اکثر دوستام و خودم هم بهش برخورد کردم این بوده که زندگی خودش مسیر رو جلوی پای شما قرار می ده ، انسان های زیادی نیستند که تونسته باشن فقط تو چیزی که علاقه دارن فعالیت کنن ، این مورد مخصوص ایران نیست ، تو اکثر نقاط جهان عمومیت داره ، معمولا و نه همیشه رشته تحصیلی و کاری که تو اولین قدم بهش علاقه نداشتید با ورود جدی و پر ایمان بهش بعد از مدتی علاقه و عشق بهش پیدا می کنید .
موفقیت شما تو زندگی تا حد زیادی بستگی به انعطاف پذیری شما و استفاده از تجربه ها یا علم شما می تونه داشته باشه .

برای اینکه یک هنرمند استثنایی بشید کافی نیست که در یک رشته هنری تحصیل داشته باشید ! شما می تونید در رشته هایی که به ظاهر اصلا هنری نیستند هم دانه هنر رو بکارید و رشد بدید .
شما می تونید تو هر شغل یا رشته تحصیلی که هستید بسط پیدا کنید به چیزی که علاقه دارید ، و اتفاقا همین باعث پیشرفت ، خلاقیت و ظهور اختراعات شده ، یعنی وصل کردن چیزهای مختلف به هم . چیزهایی که قبلا فرد دیگه ای انجام نداده .

گاهی سردرگم شدن و ورود به مسیر های پیچیده تر ، خود پیشرفته

مسئله بزرگ برای موفقیت عشق و ایمانه .
:-bd

Keep The Faith
Last edit: 13 سال 4 ماه قبل by Hamid.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: farzam, Michaellover, aisan

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
13 سال 4 ماه قبل #23657 توسط farzam
پاسخ داده شده توسط farzam در تاپیک پاسخ: عجب سردرگمي ه....‍‍‍‍‍!!!!
ممنونم از همه ي دوستان....
آقا حميد منم تا حدودي به چيزي كه گفتيد معتقدم.. اين كه زندگي خودش يك راهي و به وجود مياره...
اما بعضي وقتا واقعا سخت ه تصميم گيري ... .

She works so hard, just to make her way
For a man who just don’t appreciate

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

مدیران انجمن: Ehsanblackfire
زمان ایجاد صفحه: 0.328 ثانیه
قدرت گرفته از كيوننا