جلسه ۶۸ دادگاه اای‌جی: جزئیات بیشتری در مورد جراحی سر مایکل جکسون از زبان دکتر ساساکی

در جلسه‌ی امروز فیلم بازجویی از دکتر گوردون هیروشی ساساکی به نمایش درآمد. او در ویتنام نیز خدمت کرده است. ساساکی دو جراحی بر روی سر مایکل به انجام رساند. او را دکتر استفن هائفلین به مایکل معرفی کرده بود. نخستین جراحی در روز ۱۶ مارس ۱۹۹۳ و دومین جراحی در روز ۳۱ اکتبر ۱۹۹۷ انجام شد. هدف از این عمل، کاهش کلوییدهای ایجاد شده روی سر و ناحیه‌ی طاس شده بود. دکتر ساساکی می‌گوید که با میل خود مراقبت‌های پس از عمل و درمان درد پس از آن را به دو پزشک مایکل، کلین و هائفلین، محول نمود. دکتر متزگر نیز گاه به ایشان می‌پیوست. نظر مایکل نیز این بود که آنها بهترین گزینه‌ها بودند زیرا از وی شناخت داشتند و سابقه‌ی درمانی‌اش را می‌دانستند.جراحی سال ۹۳ تقریبا نیم ساعت به درازا کشید. ساساکی فلزی را در یکسوی جراحت و فلزی دیگر را در سوی دیگر جراحت قرار داد و آنها را به سوی هم کشید تا در کنار یکدیگر قرار بگیرند و سپس از این سوی فلز تا آن سوی فلز دیگر را بخیه زد. جراحت در مرکز سر قرار داشت. ساساکی می‌گوید این روش معمولا یک انبساط سی درصدی در پوست را به دنبال دارد. او همچنین بالونی را در زیر پوست سر جاسازی کرده بود تا انبساط بیشتری ایجاد کند و پوست سالم، جای زخم را بپوشاند. طی این عمل جراحی، هائفلین دستیار نخست‌اش بود. ساساکی به خاطر آورد که هائفلین به او گفته بود مایکل آستانه‌ی درد پایینی دارد و اینکه بهتر است ساساکی مراقبت پزشکی پس از جراحی و مدیریت داروهای ضد درد را به او بسپارد چرا که وی بیمار را به بهتر از او می‌شناسد. وی می‌گوید که گاهی پزشکان می‌خواهند بر روی بیماران مشهور خود کنترل داشته باشند. اینکه ساساکی بیماری را عمل کند و ضمام امورش را به دست دیگری بسپارد برایش غیرمعمول بود، با این حال وقتی بیماری را به ندرت ملاقات می‌کند، ترجیح می‌دهد که از او مراقبت ننماید. ساساکی در مورد داروهای ضد درد صحبتی با مایکل نداشت و مایکل را تا دو یا سه ماه پس از جراحی ندید. در روز ۳۰ ژوئن او نخستین بار پس از جراحی مایکل را در مطب دکتر کلین معاینه کرد. مایکل درگیر تمرین برای تور بود و تمرین‌های او قدرتی و شدید بود، بنابراین درد زیادی متحمل می‌شد. بخشی از سر مایکل به خاطر آتش سوزی و عواقب آن طاس شده بود و مایکل از موی مصنوعی استفاده می‌‌کرد. این موی مصنوعی بخش جراحی شده را می‌پوشاند. ساساکی به دبی رو گفت که زخم جراحی برای شفا یافتن به هوای آزاد نیاز دارد و نباید روی آن پوشیده شود. دبی دستیار دکتر کلین بود. چند ماه پس از جراحی، در ۳ جولای ۹۳، دکتر کلین به ساساکی پیشنهاد داد تا برای مایکل داروی پرکوکت تجویز کند. در این زمان حالا کلین بود که می‌گفت مدیریت درمان دردهای مایکل را برعهده گرفته است. این نخستین باری بود که ساساکی برای مایکل داروی ضد درد تجویز می‌کرد. در ۲۰ جولای درخواست دیگری برای پرکوکت مطرح شد، مایکل در این زمان درگیر تمرینات شدید بدنی برای تور بود. در روز ۱۰ آگوست ساساکی تلفنی از دکتر کلین دریافت کرد که می‌گفت ام‌جی درد شدیدی دارد و بار دیگر پرکوکت درخواست نمود. ساساکی گفت که وقتی مایکل و دکتر کلین طی یک ماه از جولای تا آگوست ۹۳ سه بار تقاضای داروی پرکوکت کردند از تجویز این دارو ناراضی شد و گفت که بیش از این پرکوکت تجویز نخواهد کرد. او هر بار ۴۵ عدد قرص برای مایکل تجویز می‌کرد اما نگران افزایش تعداد دفعات بود. ساساکی می‌گوید در چنین جراحی‌هایی درد معمولا چهار تا شش هفته ادامه می‌یابد. در ۱۵ آگوست ۹۳ ساساکی بار دیگر مایکل را ملاقات کرد. دبی رو همراه او بود. ساساکی به مایکل ۱۰۰ میلیگرم دمرول تزریق کرد زیرا مایکل می‌گفت که درد شدید امان‌اش را بریده است. ساساکی به دکتر کلین و مایکل پیشنهاد داد که با پزشک متخصص درمان درد مشورت کنند. دارو با نام مستعار عمر آرنولد تجویز شده بود. ساساکی می‌گوید این تنها باری بوده است که به بیماری دمرول داده است چرا که این دارو می‌تواند زندگی فرد را تحت شعاع خود قرار داده و دستخوش تغییر نماید. در همان زمان دکتر کلین مراتب نگرانی خود را بابت حضور مایکل در یک تور جهانی به دکتر ساساکی ابراز داشته بود. (سر مایکل در سال ۱۹۸۴ دچار آتش گرفتی شد. او به بیماری لوپوس مبتلا بود. زخم سوختگی او جوش خورد اما در محل خوش خوردگی، گوشت اضافه (کلویید) تشکیل شد. مایکل جراحی‌هایی به انجام رساند تا کلویید بریده شده و پوست سالم تشکیل شود تا شرایط برای رویش مجدد مو در محل طاسی فراهم گردد. به گفته‌ی دکتر کلین، بیماری لوپوس او مانع از موفقیت این پروسه می‌شد. دکتر آرنولد کلین گفته است که جراحی‌های بسیار روی سر او موفقیت آمیز نبود و او در نهایت تصمیم گرفت تا مانع از جراحی‌های بیشتر شود. همچنین بر اثر لوپوس در بینی‌ مایکل نکروز یا بافت مرده شکل می‌گرفت که شرایط ایجاب می‌کرد به جراحی‌های بینی ترمیمی تن بدهد. پوست بینی مایکل بر اثر نکروز تخریب شده بود. او همچنین از ورم‌هایی در بینی‌اش رنج می‌کشید.) ساساکی دو بار از نورلند، مزرعه‌ی مایکل، دیدن کرده بود. ساساکی: "او آنقدر مهربان بود که من و خانواده‌ام را به نورلند مهمان کرد. ما به آنجا رفتیم، خودش حضور نداشت، البته لزومی هم نداشت، کارمندان او از ما پذیرایی کردند، برای ما ناهار آوردند و اطراف را نشان‌مان دادند." دومین سفر به نورلند در ماه می سال ۱۹۹۸ رخ داد که یک دیدار پزشکی بود. مایکل زنگ زده و درخواست کرده بود تا دکتر ساساکی برای معاینه‌ی سرش به نورلند برود. این آخرین ملاقات آن دو بود و طی آن... ساساکی: "بیش از آنکه در مورد او حرف بزنیم، در مورد انجیل صحبت کردیم." منبع: eMJey.com / AP & CNN