Skip to main content


جو ووگل: خون روی زمین رقص ۱۵ سال پس از انتشار

«خون روی زمین رقص» (Blood on the Dance Floor)، به عنوان نخستن تک‌آهنگ از آلبومی با همین عنوان در ۲۱ مارس ۱۹۹۷ توسط اپیک رکوردز منتشر شد. مایکل از سال ۱۹۹۱ بر روی این آهنگ کار می‌کرد. این آهنگ تلفیقی است از سبک‌های نیو جک سویینگ، آراندبی، راک، دنس-پاپ و های اینرژی. این آهنگ که توسط مایکل جکسون و تدی رایلی، نوشته و تهیه شده بود، در کشورهای مختلف دنیا فروش بسیار خوبی داشت و در سرتاسر اروپا یکی از ۱۰ آهنگ برتر بود. این آهنگ در بریتانیا، اسپانیا و نیوزیلند، شماره یک گردید. ماه گذشته، جو ووگل، نویسنده‌ی کتاب تحسین شده‌ی «مرد در موسیقی» به مناسبت گذشت ۱۵ سال از انتشار این آهنگ، مقاله‌ی جالب توجهی نوشت که در ادامه می‌خوانید:Blood-On-The-Dance-Floor.jpg در روز ۶ ژوئن ۱۹۹۰، موسیقیدان و تهیه کننده، تدی رایلی (Teddy Riley)، قرار بود به جشن تولد دوست و هم گروهش برود؛ اما به جای آن، شب را در استودیوی ساوندورکز (Sound Works)، واقع در خیابان کویینز ۲۳، به کار بر روی بخش گروو (Groove) آهنگی برای سلطان پاپ، مایکل جکسون گذراند. رایلی به خاطر می‌آورد: "به گروه گفتم که کار زیادی برای انجام دادن دارم. مایکل، اولویت من بود. من به زودی برای دیدارش به کالیفرنیا می‌رفتم و او انتظار داشت که من بهترین کارم را به او عرضه کنم." رایلی شانس آورد... عصر همان روز او فهمید که در مهمانی‌ای که از آن طفره رفته بود، یک نفر بر روی زمین رقص، تیر خورده است. او به خود لرزید. در ۲۳ سالگی، مرگ و خشونت، بار دیگر به زندگی‎‌ او پا گذاشته بود. همان سال او برادر نانتی و بهترین دوست‌اش را بر اثر قتل از دست داده بود. "گروو"-ی که رایلی آن شب بر رویش کار می‌کرد، ریتم تند، تهدید کننده و شومی داشت. اما نه ترانه‌ای در کار بود، نه عنوانی و نه ملودی. شنبه‌ی بعد، او برای ملاقات با مایکل، عازم نورلند شد. رایلی، عصبی بود. جکسون نام همکاران بسیاری را خط زده و با تعدادی دیگر جایگزین کرده بود. تهیه کننده‌ی افسانه‌ای کویینسی جونز، ال.ای رید، بیبی فیس و برایان لورن... هیچکدام باقی نمانده بودند. جکسون از تدی رایلی انتظارات بزرگی داشت، کسی که سبک موسیقی جدیدش: نیو جک‌ سویینگ (New Jack Swing)، تلفیق درخشانی از جاز، گاسپل، آراندبی و هیپ هاپ ارائه داده بود. بزرگترین دستاورد او، پر کردن فاصله‌ی بین آراندبی و هیپ هاپ به شمار می‌رفت. او بر روی این دو سبک، پلی زد که مایکل از دوران آلبوم Bad در فکرش بود. جکسون به دقت به نوارهایی که رایلی با خودش به همراه آورده بود، گوش داد و بی‌درنگ عاشق‌اش شد. نسبت به کارهای پیشین مایکل؛ این ترک‌ها، شامل کوردهای (Chord) متفاوتی بود. ریتم‌، تازه و نامتعارف بود، ضرباهنگ تندی داشت و مانند پتک ضربه میزد. گروو-ی که رایلی در شب مهمانی بر روی آن کار کرده بود، نیز در میان ترک‌ها قرار داشت. مایکل چیزی در مورد داستانی که پشت این قطعه بود، نمی‌دانست. رایلی می‌گوید: "من چیزی در این مورد به او نگفتم، او هیچ نمی‌دانست."* (*منظور شلیک گلوله در مهمانی آن شب است که الهام بخش رایلی برای این قطعه شده بود.) چند هفته بعد، رایلی شوکه شد وقتی نامی را که مایکل برای این ترک در نظر گرفته بود، شنید: "خون روی زمین رقص!" مو بر تن رایلی راست شد. "انگار که از غیب چیزی فهمیده بود. او حال و هوای این آهنگ را چنین تعبیر کرده بود." طی ماه‌های بعد، جکسون و رایلی با شدت و حرارت تمام، بر روی چندین ترک کار می‌کردند، گاهی به تنهایی، گاهی در کنار هم، در استودیوی لارابی (Larabee) در لس آنجلس. رایلی می‌گوید: "او ملودی را ساخته بود... «خون روی زمین رقص! خون روی زمین رقص!»... وای! خدایا!.. او ترانه و هارمونی را پرداخته بود و ما سپس آهنگ را لایه به لایه پروار کردیم." رایلی برای ضرباهنگ، از یک ماشین درام ممتاز (MPC ۳۰۰۰) استفاده کرد. برای ایجاد ضربه‌ها، زه را فشرده می‌کردند. (جکسون همیشه می‌گفت: "می‌خواهم خشک و انعطاف‌ناپذیر باشد.") این همان صدایی بود که در آلبوم «دنجروس» (Dangerous) استفاده شد. رایلی می‌گوید: "به Remember The Time گوش دهید. بسیار شبیه است." خون روی زمین رقص، سرانجام به آلبوم «دنجروس» (Dangerous) راه نیافت. رایلی می‌گوید: "سر وقت آماده نشد. هنوز مقداری از آوازها باقی مانده بود. مایکل عاشق این آهنگ بود، اما به آن گوش می‌کرد و می‌گفت «از کارت خوشم می‌آید، اما هنوز هم کار دارد.» او یک کمال‌گرا بود." وقتی پروسه‌ی آلبوم دنجروس آغاز شد، آهنگ‌های دیگری وارد گود شدند و اولیت را ربودند، از جمله Remember The Time و In The Closet. مایکل تقریبا تا ۷ سال پس از آن، به سراغ «خون» نرفت. اکنون ژانویه‌ی سال ۱۹۹۷ است. جکسون که در میانه‌ی تور جهانی هیستوری (History) به سر می‌برد، تصمیم گرفته است طی وقفه‌ی بین نیمه‌ی نخست و دوم تور، در شهر مونترو، سوییس، به استراحت بپردازد. (طبق گزارش‌ها، وقتی آنجا بود، حتی سعی کرد خانه‌ی بت دیرینه‌اش، چارلی چاپلین را بخرد.) آنجا در استودیوی مانتین (Mountain Studio)، مایکل بار دیگر به سراغ آن ترک قدیمی رفت. موسیقیدان، برد باکسر (Brad Buxer) می‌گوید: "ما نوار صوتی دیجیتالیِ تدی (رایلی) را برداشتیم و با یک گروه مردانه‌ی چهار نفره بر رویش کار کردیم." نسخه‌ی نهایی این مولتی-ترک که توسط میک گیوزاسکی (Mick Guzauski)، مهندسی و میکس شده بود، به دقت از روی آخرین نسخه‌ای که مایکل و رایلی ضبط کرده بودند، ساخته شد. رایلی می‌گوید: "وقتی نسخه‌ی نهایی آهنگ را شنیدم، با خود گفتم که ایکاش کارِ من بود. اما مایکل دقیقا می‌دانست که چه می‌خواهد و از نتیجه‌ی کار راضی بود." به نوعی یک آهنگ رقصی نامتعارف بود. مانند «بیلی جین»، فضایی تیره و آزار دهنده داشت. (بر طبق ترانه‌ی آهنگ، مایکل در جایی که کمترین انتظار را دارد، یعنی زمین رقص، از پشت خنجر می‌خورد.) آوازهای کوبنده و خشن مایکل، حس شومی را در شنونده بیدار می‌کند. این آهنگ، هرچیزی باشد، غم‌انگیز نیست. ضرباهنگ آن، مانند تازیانه از درون بلندگو به بیرون پرتاب می‌شود و مقاومت در برابرش بی‌فایده است. جکسون به رایلی گفته بود که فکر می‌کند این آهنگ، یک اسمش (Smash - به معنی درهم شکستن) خواهد شد. "مایکل اینگونه توضیح داد: «یک ترکِ هیت (Hit - به معنی ضربه زدن - تک‌آهنگی که در بین مردم بسیار محبوب شود)، یک یا دو هفته در جدول می‌ماند. اما اسمش، آهنگی است که ۶ هفته در جدول می‌ماند.» او احساس می‌کرد که خون روی زمین رقص، یک «اسمش» خواهد بود." «خون روی زمین رقص» در ۲۱ مارس ۱۹۹۷ منتشر شد. عجیب بود که در ایالات متحده هیچ تبلیغی برای این آهنگ به عمل نیامد. رایلی می‌گوید که این امر، اهمیتی برای مایکل نداشت. "او اندیشید که مردم آمریکا، اگر مشتاق باشند، خودشان این آهنگ را کشف می‌کنند. او از چیزی نگران نبود." این آهنگ دور دنیا به پیروزی دست یافت و در ۱۵ کشور، در بین ۱۰ آهنگ برتر قرار گرفت و در سه کشور از جمله بریتانیا، شماره یک شد. رمیکس‌های بسیاری از این آهنگ ساخته و بطور مداوم در کلوپ‌های رقص نواخته شد. آهنگ «خون» (Blood on the Dance Floor) که از دو آلبوم بزرگ استودیویی مایکل طی آن دهه (دنجروس ۱۹۹۱ و هیستوری ۱۹۹۵)، جا مانده بود، بدل به یکی از ماندگارترین ترک‌های ریتمیک مایکل در دهه‌ی ۹۰ گردید. ۱۵ سال پس از آن، از رایلی می‌پرسم چه چیزی این آهنگ را بی‌همتا می‌سازد؟ "این آهنگ برای مایکل سرراست و پرخاشگر بود. او همیشه در پی یک چیز قوی‌تر می‌گشت. اما نکته‌ی اعجاب‌انگیز این است که مایکل چگونه انرژی این آهنگ را درک کرد؟ پیش از آنکه من داستان آن شب را برایش بازگو کرده باشم، او خودش آن را از طریق موسیقی درک کرده بود. من هرگز هیچ چیز یا هیچکسی را به نیرومندی مایکل ندیده‌ام." منبع: eMJey.com / Joseph Vogel, The Atlantic

موسیقی