از وقتی صدای ضبط شدهی مایکل جکسون در دادگاه قتل او پخش شد، بحث و گفتگوهای بسیاری در جامعههای آنلاین هواداران مایکل جکسون شکل گرفته است.
صدای مایکل توسط کانراد موری، پزشک مخصوصاش در روز ۱۰ می ۲۰۰۹، یک ماه و نیم پیش از فوتش ضبط شده بود. موری داروهایی را به مایکل تزریق و صدای او را ضبط نمود. وقتی مایکل در ۲۵ ژوئن ۲۰۰۹ بر اثر ایست قلبی ناشی از پروپوفول از دنیا رفت، موری متهم اصلی بود. مدتی پیش وی به جرم قتل غیرعمد مایکل راونهی زندان شد. قاضی گفته بود که کانراد موری صدای مایکل که ناخوش بود را ضبط نمود تا پس از آن وی را مورد اخاذی قرار دهد.
اما شنیده شدن صدای ضبط شدهی مایکل در دادگاه، مردم را با حقیقت دیگری در مورد او آشنا ساخت، اینکه در بدترین شرایط جسمی نیز کمک به دیگران فکر نخست او بود.
او در این مکالمهی ضبط شده به دکترش میگوید که درآمد تور دیسایزایت را صرف ساختن بیمارستانی برای کودکان خواهد کرد.این گفته به نحوی بازتاب آخرین آرزوی مایکل است و هواداران بسیاری مایل هستند که به این آرزو جامهی عمل بپوشانند.
ربکا بلک (Rebecca Black) یکی از همین افراد است. او بنیادی با عنوان Michael's Dream Foundation (بنیاد رویای مایکل) تاسیس کرده و در تلاش است تا با کمک سایر هواداران، بیمارستانی را برای کودکان در گوشهای از دنیا بسازد.
او از خردسالی عضو جامعهی بریتانیایی هواداران سلطان پاپ بود و تمامی مجلههای این جامعه را نگاهداری کرده است. او نیز مانند تمامی هواداران چشم انتظار تور دیسایزایت (This Is It) بود. میگوید وقتی مایکل درگذشت، او هم از نفس کشیدن بازماند.
ربکا بلک طی سالها پیش از فوت مایکل به خاطر مشغلههای شخصی از جامعهی هواداران فاصله گرفته بود اما همیشه یک هوادار باقی ماند. به همین دلیل پس از فوت مایکل نمیتوانست خود را به خاطر این دوری و اینکه رابطهاش را با جامعه حفظ نکرده بود، ببخشد. او پس از گفتکو با تعدادی از هواداران متوجه شد که هستند عدهای که حسی مشابه او داشته باشند. از آن روز به بعد جامعهی هواداران را ترک نکرده است زیرا میداند تنها جایی است که احساساتش درک میشوند.
ربکا بلک به تازگی در گفتگو با سایت هواداران مایکل جکسون، MJFC به صحبت پیرامون تلاشهای او و گروهش برای برآورده ساختن آخرین آرزوی مایکل جکسون پرداخت.
چه چیزی در وجود مایکل است که هوادارانش را وامیدارد تا برای ادامهی راه او تلاش کنند و به فعالیتهای انسان دوستانه بپردازند؟
او خاص بود. نه به این خاطر که تمام عمرش به مردم کمک کرد بلکه به این دلیل که درد و رنج آنان را در جود خود احساس میکرد گویی که آنها دردها و مشکلات او هستند. گمان میکنم او درد هر کودک، هر انسان در تنگنا ماندهای را به خوبی احساس میکرد و این چیزی بود که باعث میشد اینچنین خستگی ناپذیر برای کمک به آنان تلاش کند. وقتی فردی که دوستش دارید، در عذاب باشد، شما نیز رنج میکشید.
او هرکاری که از دستش برمیآمد انجام داد تا توجه جامعهی جهانی را به سمت نیازمندان جلب نماید. برای این منظور سخنرانی کرد، آواز خواند، فریاد زد، نعره کشید. یک عده از هواداران به موسیقی او گوش میدهند اما عدهای ندای قبلش را میشنوند، قلبی که کمک میخواهد. او حس عشق، همدردی و مسئولیت پذیری را در این دسته از هواداران القا میکند، کاری که هنرمندان دیگر هرگز انجام ندادهاند و یا اگر چنین هنرمندانی وجود داشتهاند، تعدادشان بسیار کم بوده است.
دنیا میگوید که هنرمند بزرگی را از دست داده است اما فقدان اصلی این است که یک بشردوست بزرگ از بین ما رفت در حالی است که دنیا اصلا چیزی در مورد بزرگی این انسان نمیدانست.
حالا دیگر چه کسی اسباب بازی، لباس و پتو در دست به بیمارستانها و یتیمخانهها سر میزند؟ چه کسی با عشق و اشتیاق، وقت و پولش را به درماندگان اختصاص میدهد؟ چه کسی برنامههایی را برای کمک به نیازمندان سازماندهی میکند؟ ما هواداران انجامش میدهیم. زیرا مایکل به ما اینگونه آموخته است و باید بپذیریم که آموزگار بزرگی داشتهایم.
ایدهی تاسیس بنیاد مایکل از کجا شکل گرفت؟
به شکل آنلاین اخبار جلسهی آن روز دادگاه که صدای مایکل طی آن پخش شد را در توییتر دنبال میکردم. یک نفر در توییت خود نوشته بود که چه خوب است اگر آرزوی مایکل را برآورده سازیم. من دیگر نتوانستم این فکر را از ذهن خود بیرون کنم. فردای همان روز در فیسبوک دست به کار شدم. در ابتدا تنها میخواستم ایدهی دیگران را بدانم و اینکه تا چه حد مایل و قادر به همکاری هستند. طی تنها چند ساعت صدها نفر به جمع ما پیوستند.
نخستین قدم آن بود که برای خود یک نقشهی راه ترسیم نماییم. سم مککورمک (Sam McCormack) که او نیز اهل بریتانیا است، با ایدهی تاسیس وب سایت با من تماس گرفت و در زادروز مایکل دور هم جمع شدیم و یک گروه تشکیل دادیم. همه چیز آنقدر سریع پیش رفت که به سختی به خاطر میآورم.
آیا بنیاد مایکل جکسون در این پروژه دخیل است؟
بسیاری از هواداران ابراز تمایل کردهاند که بنیاد را در جریان فعالیتهای خود قرار دهیم و آنان را به جمع خود بیاوریم. من از این ایده استقبال میکنم و میدانم که حضور بنیاد اعتبار خاصی به این پروژه خواهد بخشید. اما با وجود احترام زیادی که برای آنان قائلم، به این موضوع نیز اشراف دارم که وظیفهای که برای ادارهی امور مایکل بر عهده دارند بسیار سنگین است و مشغلهی بسیاری دارند. بدین ترتیب پروژهی ما برای آنان در اولویت قرار نخواهد داشت. اگر بخواهیم به امید تایید و همکاری بنیاد بنشینیم شاید این پروژه هرگز یا به این زودیها محقق نشود.
بسیاری میگویند به شرطی همکاری میکنند که پروژه را بنیاد تایید کرده باشد اما اگر تعداد اعضای گروه ما به حد بالایی برسد آنگاه توجه بنیاد نیز به سمت ما جلب خواهد شد.
من نمیخواهم چند سال آتی را صبر کنم و ببینم بالاخره چه کسی این کار را برای مایکل انجام میدهد. من میخواهم هواداران این کار را برای او انجام دهند زیرا ما به او مدیون هستیم. من احترام زیادی برای بنیاد قائلم و میگویم هرگز نباید قدمی در جهت ایجاد مزاحمت یا دردسر برای آنان برداریم. اگر بتوانیم به تعداد کافی عضو بپذیریم و نشان دهیم که این یک پروژهی بزرگ است، شکی ندارم که هم جامعهی هواداران و هم بنیاد به جمع ما خواهند پیوست.
کمکهای نقدی چگونه جمعآوری خواهند شد؟
تاسیس «بنیاد رویای مایکل» قدم نخست ماست و تنها هدفش جمع آوری پول برای راه اندازی پروژه است. اما پیش از آنکه بتوانیم کمکهای نقدی را پذیرا باشیم، باید مراحل قانونی و حقوقی بسیاری طی شود. ما میخواهیم از سرمایهای که دیگر افراد و خودمان وارد این پروژه میکنیم، حفاظت نماییم. باید کمپانی را به ثبت برسانیم و متعهد به بازپرداخت پولها باشیم. ما بر اساس قانون حرکت خواهیم کرد زیرا یک قدم اشتباه میتواند فاجعهبار باشد.
ما در این مرحله تنها تعهدات را در وب سایت به ثبت میرسانیم تا هم هواداران و هم بنیاد ببینند که اتحاد ما چه قدرتی دارد.
من از آن عده که تنها شرط همکاری را تایید پروژه توسط بنیاد میدانند، یک پرسش دارم. بدون حمایت شما ما چگونه میتوانیم تایید بنیاد را بدست آوریم؟
سرپرستان پروژه چه کسانی هستند؟
بانیان بنیاد رویای مایکل، من و سم مککورمک هستیم. سم مدیر وب سایت MJCH نیز هست. این کمپانی در بریتانیا ثبت شده است زیرا ما هر دو در اینجا زندگی میکنیم و با قانون بریتانیا آشنایی داریم. برای ما سخت خواهد بود که در ایالات متحده یک کمپانی تاسیس نماییم زیرا قانون آنها را نمیدانیم.
پولهای دریافت شده مستقیم به حساب بانکی کمپانی ریخته میشوند و نه حساب شخصی ما. طبق اساسنامه ما موظف به ارائهی رسید هستیم و اگر کوتاهی کنیم، با قانون طرف خواهیم بود.
چه عاملی باعث میشود که با وجود مشکلات فراوان، هواداران این پروژه را پیش ببرند؟
ساخت بیمارستان در یک کشور جهان اول مانند ایالات متحده ممکن است ۲۰۰ تا ۴۰۰ میلیون دلار هزینه دربر داشته باشد اما ساخت همین بیمارستان در یک کشور جهان سوم هزینهی به مراتب کمتری خواهد داشت و برای ما نیز دست یافتنیتر خواهد بود.
جامعهی هواداران مایکل جکسون نه تنها بزرگترین جامعهی هواداران دنیاست، بلکه از جهتهای بسیاری خاص نیز هست. اتحاد بین ما ناشی از عشقی است که مایکل به ما داده است و همگی در فکر دنیای بهتری هستیم. من پیش از این نیز قدرت اتحاد هواداران مایکل را دیدهام و میدانم اگر در کنار یکدیگر بایستیم این امر محقق خواهد شد.
مدتی پیش یک یا چند فرصت طلب با استفاده از احساس همدردی و مسئولیت پذیری هواداران، بنیاد دروغینی به نام One Rose for Michael تاسیس نموده و پول بسیاری از هواداران را دزدیدند. از کجا باید اطمینان یافت که سرنوشت مشابهی در انتظار بنیاد رویای مایکل نخواهد بود؟
ما یک بیانیه صادر کردیم و خودمان نیز از جمله افرادی بودیم که در آن کلاهبرداری ضرر کردیم. فقط از دست دادن پول و سرمایه نیست، بلکه به کودکانی فکر میکنیم که میتوانستند با این پول وضعیت بهتری داشته باشند اما اکنون این سرمایه در دست کلاهبرداران است. تنها راه اطمینان بخشیدن به هواداران در مورد پروژهی بنیاد رویای مایکل، اطاعت از قانون و مقررات است. به خاطر وجود این کلاهبرداران است که هواداران اصرار دارند این پروژه ابتدا به تایید بنیاد برسد. اما ما نمیتوانیم صبر کنیم زیرا میدانیم چنین پروژههایی برای بنیاد در اولویت قرار ندارند. مایکل همیشه میگفت "هر کاری از ما شروع میشود." این کار ما است نه بنیاد.
اطمینانی که برای قانونی بودن این پروژه میتوانیم به هواداران بدهیم این است که تمامی اطلاعات بدون شک و شبه در وب سایت ما موجود میباشد. ما ثابت میکنیم که این پروژه لیاقت نام مایکل را دارد.
چه تلاشهایی برای تماس با بنیاد مایکل جکسون و خانوادهی او صورت گرفته است؟
در آغاز ما نامهای را برای بنیاد فرستادیم و از آنان خواستیم ما را راهنمایی کنند تا به روشی که در جهت منافع مایکل و بنیاد باشد، قدم برداریم. ما پاسخ مستقیمی دریافت نکردیم اما بنیاد یک بیانیهی رسمی منتشر ساخت که در آن گفته بود با ثروتی که مایکل برجا گذاشته است، اقدامهای نیکوکارانه انجام خواهد شد. در نامه اشارهای به بیمارستان نشده بود. ما صادقانه مشتاق هستیم که آنان را در جریان اقدامهای خود قرار دهیم، گرچه نمیخواهیم مزاحمتی برایشان ایجاد نماییم اما سرگرم نوشتن نامهی دوم هستیم.
البته دریافت نکردن یک نامهی مستقیم از بنیاد، نشانهی بدی نیست. آنها ما را از انجام این پروژه منع نکردهاند و باور داریم از دور فعالیتهای ما را زیر نظر دارند اما میخواهند ببینند ما تا کجا پیش میرویم و از دستمان چه کاری برمیآید و اینکه در کارمان ثابت قدم هستیم یا خیر.
ما همچنین سعی کردهایم که با چند تن از افراد خانوادهی جکسون تماس بگیریم. تا کنون ۱۴۵۰ نفر به بنیاد ما پیوستهاند. چگونه میتوان انتظار داشت که بنیاد و خانوادهی مایکل به تقاضای ۱۴۵۰ نفر پاسخ دهند در حالیکه میدانند جمعیت هواداران میلیونی است.
بیمارستان کودکان چگونه خواهد بود؟
همانگونه که مایکل میخواست. بهشتی پر از عشق برای کودکان. او همیشه میگفت که کودکان در بیمارستانها افسرده میشوند. او اصرار داشت که سرپرستان با مهیا کردن سالنهای بازی و امکانات تماشای فیلم، محیط بیمارستان را برای آنان شاد کنند.
آیا کمکهای غیرنقدی پذیرفته میشوند؟
هواداران از راههای بسیاری میتوانند ما را یاری دهند. هم اکنون ما ۴۸ نمایندگی دایر کردهایم که توسط هواداران به صورت داوطلبانه اداره میشود. هر یک از آنان برای مناطق خودشان فعالیت میکنند. ما به نمایندگیهای بیشتری نیاز داریم و از کشورهای مختلف با ما تماس گرفته میشود. اما اگر وقت چنین کاری را ندارند، میتوانند تنها به تبلیغ بپردازند و اخبار را به دیگران برسانند.
نام بیمارستان چه خواهد بود؟
امیدواریم بتوانیم پلاکی با نام مایکل جکسون نصب نماییم. اینکه نام بیمارستان چه باشد به تایید و رضایت بنیاد مایکل جکسون بستگی دارد و هنوز برای تصمیم گیری در این باره بسیار زود است.
منبع: eMJey.com / MJFC / MJCH