جکی جکسون و کدیر نلسون از طرح جلد آلبوم مایکل می‌گویند

جکی جکسون برادر بزرگتر مایکل و کدیر نلسون، نقاش طرح جلد آلبوم جدید مایکل با یواس‌ای تودی به گفتگو نشستند: در سال ۲۰۰۳ وقتی مایکل سرگرم ضبط آهنگ One More Chance بود، در استودیو چشمش به یک نقاشی از ماروین گِـی افتاد. بی‌درنگ گوشی تلفن را برداشت و به کدیر نلسون یک نقاشی سفارش داد و البته تاکید نمود که باید از نقاشی ماروین بزرگتر باشد.نلسون تعریف می‌کند: "مایکل گفت... «یکی هم در مورد من بکش، اما می‌خواهم بزرگتر باشد.»..." جکی با لبخندی فراخ توضیح می‌دهد: "عادتش بود، از چیزهای بزرگ خوشش می‌آمد." اما با پیش آمدن اتهامات، این طرح به دست فراموشی سپرده شد. دو هفته پس از فوت مایکل در تیر سال گذشته، بنیاد سلطان پاپ سفارش این نقاشی ۹ در ۴.۵ فوتی را به نلسون داد. در این نقاشی یک سفینه‌ی فضایی یادآور قصه خوانی مایکل در کتاب صوتی ای‌تی در سال ۱۹۸۲ است و یک چکش طلایی مخصوص مراسم مزایده که در فضای این نقاشی شناور است، نشانه‌‌ای است از دوران ناخوشایند دادگاه او. فرزندان مایکل، پرینس، پاریس و بلنکت در چند جا از این نقاشی دیده می‌شوند. یکجا در کنار مایکل که یک تفنگ آب پاش در دست دارد، نشسته‌اند. جکی می‌گوید تفنگ آب پاش هنوز یکی از تفریحات مورد علاقه‌ی جکسون‌هاست. جکی با دهان بسته می‌خندد: "باید بسیار مواظب باشید. کسی اهمیت نمی‌دهد چه لباسی بر تن دارید." نلسون برخی از دوستان مشهور مایکل را نیز نقاشی کرده، اما الیزابت تیلور غایب بزرگ این اثر است. جکی سرش را تکان می‌دهد "با اینکه مایکل این همه کار برایش انجام داده بود!" ... جکی با تاسف می‌گوید که الیزابت این پشنهاد را رد کرده است. مدونا، اپرا وینفری و دبی رو نیز اجازه‌ی حقوقی را برای استفاده از چهره‌شان در این اثر ندادند. نلسون می‌گوید ماهی تاج بر سری که درون یک حباب در نقاشی کشیده شده است، معنای به خصوصی دارد: "مایکل یک شخصیت مردمی بود. عمومی شده بود. او مانند یک ماهی در تنگ آب زندگی کرد." برای خلق چهره‌ی مسلط در این نقاشی، نلسون یک ایده‌ی اشرافی داشت. مایکل را زره پوش کرد و دستش را بر روی قلبش گذاشت، زیرا: "مایکل در هر کاری که می‌کرد، از قلبش مایه می‌گذاشت." جکی به اتوبوسی در این نقاشی اشاره می‌کند: "یخبندان بود و ما به شیکاگو می‌رفتیم. اسباب موسیقی را از اتوبوس پیاه می‌کردیم و بر روی یخ‌ها لیز می‌خوردیم." جکی ادامه می‌دهد که مایکل عاشق برف و ورزش اسکی بود اما هرگز یاد نگرفت، زیرا یک رقصنده بود و می‌ترسید بدنش بر اثر این کار آسیب ببیند. منبع: eMJey / usa today