Skip to main content


داستان دیگری از مهربانی مایکل

داستان ملاقات یک پسر بیمار تالسایی با اسطوره ی موسیقی پاپ mj-tulsanboy-april84.jpg دیوید اسمیتی ۱۴ ساله اهل تالسا، شهری از ایالت اوکلاهامای آمریکا، در سال ۱۹۸۴ با مایکل ملاقات کرد. او به بیماری ورم مثانه دچار بود و در معرض مرگ قرار داشت. انجمن خیریه ی برس رینگ که کارش برآوردن آرزوی کودکانی بود که امیدی به بهبودی شان نمی رفت، ترتیب ملاقاتی با مایکل را داد.کارن ویلسون، مادر دیوید از یک سفر کاری عازم خانه اش در تالسا بود که خبر درگذشت مایکل جکسون را شنید. "این خبر خاطرات فوق العاده ای از پسرم و اینکه مایکل چه برخورد ویژه ای با او داشت را برایم زنده کرد. فقدان او وحشتناک است و فوتش قلبم را سنگین کرده." بعد از ظهر روزی از ماه آپریل سال ۱۹۸۴ بود که پسر ۱۴ ساله اش، دیوید با مایکل در خانه اش در انسینو، کالیفرنیا ملاقات کرد. آنها در تماشا خانه ی مایکل، یک فیلم دیدند، به بازی ویدئویی پرداختند و دیوید یاد گرفت چگونه مونواک برقصد. پس از ملاقات، دیوید به یک روزنامه ی محلی در تالسا گفت: "ما دو بازی ویدئویی انجام دادیم و من هر دو بار او را شکست دادم." در خاتمه، مایکل کت قرمز رنگی که در ویدئوی Beat It به تن کرده بود و همچنین دستکش مهره دوزی شده ای که در جوایز موسیقی آمریکا به دست داشت و با آن هشت جایزه دریافت نموده بود را به دیوید هدیه داد. مادر دیوید به خاطر می آورد که پسرش در مسیر بازگشت به خانه آن کت و دستکش را به تن داشت و "انگار در بهشت بود." دیوید پس از بازگشت به تالسا، یکسره به بیمارستان رفت. مادرش می گوید او در بیمارستان به افرادی که برای ملاقاتش می آمدند، سوغاتی های مایکل و عکس دو نفره شان را نشان میداد. دیوید یک ماه بعد درگذشت. "مایکل جکسون شاد ترین ماه زندگی مان را به ما داد. دیوید در شادی بسیار درگذشت." البته این ملاقات بر مایکل نیز اثر گذاشت. او آلبوم گروه جسکون فایو، Victory را به دیوید تقدیم کرد. ویلسون پس از فوت پسرش، به دنبال کردن جریانات حرفه و زندگی مایکل ادامه داد. زمانی که مایکل با اتهامات آزار جنسی کودکان روبرو شد، او یک مدافع سرسخت بود. "من هرگز، هرگز، هرگز هیچ یک از اتهامات را باور نکردم. او بارها با پسرم تنها بود و هرگز چیز بدی اتفاق نیافتاد. من واقعا هرگز هیچ اتهامی را علیه او باور نکردم." ویلسون عکس پسرش با مایکل و نیز کت و دستکش مایکل را نگاه داشته است. آنها مهر و موم شده اند، هرچند به گفته ی او "آنقدر کهنه شده اند که دیگر نمی شود بیرونشان آورد و زیاد به آنها دست زد." ویلسون میگوید اکنون هر وقت آهنگی از مایکل می شوند، در قلبش احساس سنگینی می کند. منبع: eMJey / tulsaworld.com