Skip to main content


کارن فی از سه دهه با مایکل میگوید

کارن فی که سه دهه آرایشگر مایکل جکسون بوده است، به تازگی مصاحبه ای را برای مجله ی Aristan به انجام رسانده و طی آن از سه دهه خاطره با مایکل سخن گفته است.
--------------------------------------------------
چگونه با مایکل جکسون آشنا شدید؟ من برای دیک زیمرمن که آن وقتها عکاس بسیار محبوب افراد مشهور بود، کار میکردم. او مرا برای گریم مایکل به منظور عکس برداری اختصاصی برای کاور آلبومش معرفی کرد. آلبوم Thriller. من و مایکل واقعا آن جلسه را خیلی عالی سپری کردیم. مایکل برای عکس برداری بعدی اش که برای داستان ای.تی بود، از من درخواست کرد. و بعد هم برای Beat It... و چیزهای پس از آن... و بقیه اش دیگر تاریخ است. مایکل همراه با برادرانش سرگرم تور ویکتوری بود. در این کار مایکل به تمام توجه من نیاز داشت، بنابراین من از فردی به اسم کارم کمک خواستم. و این آغاز ده سال همکاری کارم با برادران مایکل بود. مایکل به شما اطمینان داشت. بله، داشت. رسانه ها بعد از موفقیت آلبوم Thriller در شکار من بودند. یادم می آید یک بار یک گزارشگر تبلوید به من زنگ زد و گفت در ازای هرگونه اطلاعاتی در مورد مایکل یا ویدئویی که داشتیم آن زمان برای آهنگ Thriller کار میکردیم، ۷۵ هزار دلار به من میدهد. من گفتم نه. آنها می گفتند: "پس چقدر؟" این واقعا چیزی نبود که مرا وسوسه کند. از آن زمان پیشنهادها خیلی زننده شدند. سرانجام پی بردند که از من اطلاعاتی بدست نمی آورند و به تدریج این شیوه کمی آرام گرفت. اما در طی جنجالی ترین دوران همچنان بسیار سمج بودند. آیا مایکل به معنویات اعتقاد داشت؟ هر فرد خلاقی، طبعا به عالم کائنات اتصال دارد. مایکل همیشه نبوغش را به خدا ربط میداد. او میگفت که خدا در درون او جریان میابد و استعدادش ربطی به خود وی ندارد. میدانم مایکل چقدر عاشق تمام بچه های دنیا بود. این درست است، اما چیز جالب تر برای من اینست که بچه ها چقدر به طرف او کشیده میشدند، مثل آهن ربا. من فکر میکنم بچه ها چیز آشنایی را در او شناسایی کردند. آنها عشق بی قید و شرط او را تشخیص دادند و با او پیوند برقرار کردند زیرا او در باطن، یک کودک بود. بچه ها با چشمانی با نشاط و مشتاق به دنیا نگاه می کنند. مایکل توانایی این را داشت که اعجاز و شگفتی این دنیا را همچون آنها ببیند. می توانید به ما بگویید این عکس کی و کجا گرفته شده است؟
MJ-KarenFaye.jpg
این عکس روی تپه ی بلندی در نورلند توسط جاناتان اکسلی گرفته شده است. پیش از آغاز دادگاه. غذای مورد علاقه اش چه بود؟ مایکل پر اشتها نبود. فکر میکرد غذا خوردن وقت تلف کردن است. مانند یک کودک که مجبور است پشت میز غذا بنشیند در حالیکه صدای بچه ها را میشنود که بیرون خانه ایستاده اند و او را صدا میزنند که برود و با آنها بازی کند. او غذاهای اورگانیک و سالم مصرف میکرد اما قطعا از جوجه سوخاری کنتاکی (KFC) خوشش می آمد. اکاشا اسم آشپزش بود که سالها قبل کار میکرد. او حالا صاحب رستورانی در شهر کالور در کالیفرنیا است. آنها بر سر غذا به خوبی سازش میکردند. او برای مایکل کیک پنیر اورگانیک تهیه میکرد و مایکل آن را با سس داغ می پوشاند. او دوست داشت هر روز از آن بخورد. او همچنین کلوچه ی کرم و موز جانانه ای درست میکرد که مورد علاقه ی مایکل بود. هرگز این خوراکی های فوق العاده ی او که مایکل اسم مستعار "اوکیز" را برایشان انتخاب کرده بود، از یادم نمی رود. (توضیح اوکیز: واژه ی ساختگی مایکل بر وزن کوکیز به معنای شیرینی) مایکل توسط کتاب رکوردهای جهانی گینس به عنوان خیر ترین فرد مشهور شناسایی شده است. می توانید اطلاعاتی در اختیار ما قرار بدهید؟ کمی سخت است که در این مورد اطلاعات زیادی بدهم زیرا مایکل خودش دوست نداشت در این رابطه حرفی بزند. او فقط انجام میداد. فقط انجام میداد. وقتی ما دور دنیا تور برگزار میکردیم، وقتی همه به رستوران ها و کلوپ ها میرفتند، مایکل علاقه داشت از یتیم خانه ها و بیمارستان ها بازدید کند. من همیشه همراهش می رفتم. او از تیمش میخواست که پیش از رفتن، با آنها تماس بگیرند و ببینند چه چیزهایی لازم دارند. او اتومبیل هایش را با اسباب بازی ها و لوازم دیگر پر میکرد و ما راه می افتادیم. او ترتیب ساخت زمین های بازی را میداد، برای آنها اتوبوس میخرید و وسیله های رفت و آمدشان را تامین میکرد. خرج عمل های جراحی گران بچه ها را میداد. محصولات آرایشی مورد علاقه ی مایکل چه چیزهایی بودند؟ پودر صورت مارک لنکام که به راحتی قابل استفاده بود. لنکام این را سفارشی برای من درست میکرد. همینجا از لنکام برای سالها سخاوتمندی تشکر میکنم. مایکل این جعبه ی پودر را داشت و همه جا آن را جا میگذاشت. آن را درون هر جیبش داشت. تمامی افراد دور و بر او می دانستند که اگر یک جعبه ی پودر پیدا کردند، باید آن را به من بازگردانند تا من بتوانم دوباره آن را به دست مایکل برسانم. میدانم که "Turkle" اسم مستعاری است که مایکل روی شما گذاشته. این اسم از کجا آمده است؟ هرگز نخواهم گفت. منبع: eMJey / Artisan Magazine

گفته‌ها و مصاحبه‌ها