مایکل از بیخوابی رنج میبرد

به نقل از آسوشیتدپرس: مایکل در ماه های اخیر از بی خوابی مزمن اش بسیار پریشان احوال و ناراحت بود و برای دریافت داروی خواب آور به شدت اصرار می ورزید و نسبت به هشدارها بی توجه بود. اینها را شریلین لی، پرستار و متخصص تغذیه که در ماههای اخیر مایکل را برای کنسرت هایش آماده میکرد، گفته است. او روز سه شنبه گفت که مرتبا درخواست های مایکل را برای دریافت داروی دیپریوان رد کرده بود. دیپریوان یک داروی بیهوشی است که به داخل رگ تزریق میشود. این دارو در اتاق های عمل برای بیهوش کردن بیمار استفاده میشود. استفاده ی بیش از حد این دارو و یا داروهای مشابه میتواند تنفس را مختل کند و با افزایش دی اکسید کربن در بدن، باعث ضربان نامنظم قلب و در نهایت ایست قلبی شود. این دارو توسط داروخانه ها فروخته نمی شود و به همین دلیل برخی پرستاران یا کارکنان بیمارستان از این وضع سو استفاده میکنند و این دارو از داخل بیمارستان می دزدند.شریلین چهار روز پیش از مرگ مایکل یعنی ۲۱ ژوئن، یک تماس تلفنی آتشین از وی دریافت میکند که باعث میشود فکر کند شاید مایکل شخصا دیپریوان یا داروی خواب آور دیگری را از جایی تهیه کرده است. شریلین در آن روز در فلوریدا بود. وی میگوید: "یکی از کارمندان مایکل به من زنگ زد و خیلی عصبی گفت که مایکل همین الان باید مرا ملاقات کند. من گفتم چه اتفاقی افتاده است. می توانستم صدای مایکل را بشنوم که میگفت «یک سمت بدنم داغ است، داغ است و یک سمت بدنم سرد است. خیلی سرد است.» من گفتم که «باید به بیمارستان برود. نمیدانم چه اتفاقی برایش افتاده است اما او همین حالا باید به بیمارستان برود.» من فهمیدم که فردی دارویی به او داده که روی سیستم عصبی اش اثر گذاشته است. او روز یکشنبه رنج میکشید و گریه میکرد." مایکل به بیمارستان نرفت و چهار روز بعد در ۲۵ ژوئن بر اثر ایست قلبی درگذشت. کالبد شکافی به اتمام رسیده است اما برای گفتن علت قطعی مرگ، چند هفته وقت لازم است. لی میگوید: "من نمی دانم آنجا چه اتفاقی افتاد اما تنها چیزی که میتوانم بگویم اینست که او نسبت به دریافت این دارو یکدنده و سمج بود." پس از مرگ مایکل شایعات مصرف دارو های ضد درد و ضد افسردگی توسط او شدت گرفت. اما لی میگوید: "او از بیخوابی شکنجه میشد و مخالف مصرف تفریحی مواد مخدر بود. او نمی خواست با مصرف دارو به سرخوشی برسد یا سرحال شود یا خودش را آرام کند. او به مواد مخدر اعتیاد نداشت، او نا امیدانه درجستجوی کمک بود تا فقط بتواند کمی بخوابد، کمی استراحت کند." مایکل برای کنسرت هایش که قرار بود در ماه جولای افتتاح شوند به شدت کار میکرد که می توانست بدنش را فرسوده سازد. همچنین درد از سال ۱۹۸۴ بخشی از زندگیش شده بود. در آن سال مایکل در حال ضبط تبلیغی برای کمپانی پپسی موهایش آتش گرفت و از ناحیه ی پوست فرق سر شدیدا دچار آسیب دیدگی شد. Lou Ferrigno، مربی بدنساز مایکل در طی تمرینات آماده سازی کنسرت هایش در ماههای اخیر، گفت که مایکل بر روی حفظ سلامتیش تمرکز داشت: "وقتی با من بود، متفاوت نبود، نشئه نبود، سرخوش نبود، منزوی یا تند و تیز نبود. هیچ وقت راجع به مواد با من صحبت نکرد. من هیچ وقت ندیدم مواد مصرف کند. او همیشه فقط در مورد تغذیه صحیح با من حرف میزد." لی میگوید در ماههای اخیر مایکل هشدار های او را جدی نمی گرفت. لی میگوید مایکل به او گفته بود: "من تزریقی دریافت کردم و وقتی وارد رگم شدم، خوابیدم. این چیزی است که من میخوابم." "من به او گفتم «مایکل، تنها مشکلی که تو داری مصرف این داروهاست.» و این سه ماه پیش بود، من بدنم یخ کرده بود و اشک در چشمانم جمع شده بود. گفتم «تنها مشکل اینست که تو وقتی این داروها را استفاده کنی دیگر بیدار نمیشوی." لی میگوید مایکل به او گفته بود که قبلا این دارو را دریافت کرده بود اما او نمی خواست از شرایط و دکتری که این دارو را به وی داده بود چیزی بگوید. لاندل مک میلان وکیل والدین مایکل روز گذشته در مورد افشاگری های خانم لی به سی ان ان گفت: "این حرفها در حد شایعات است. این گفته ها در هیچ دادگاهی سندیت ندارد. من همچنین نمیدانم چرا همه دارند در مورد موضوعاتی که شناخت درستی از آن ندارند، اظهار نظر میکنند. آنها استفاده ی مواد توسط مایکل را ندیده اند. این حرفها به خاطر اینست که او مایکل جکسون است." لی میگوید مایکل تمایزی بین مواد مخدر و داروهای تجویزی قائل بود و میگفت: "من مواد مخدر را دوست ندارم. من هیچ ماده ی مخدری نمی خواهم. دکترم به من گفت این دارو بی خطری است." لی میگوید او روز بعد منابع پزشکی را به مایکل نشان داده بود تا به او بگوید دیپریوان چه دارویی است. و مایکل گفته بود: "نه دکترم به من گفت که خطری ندارد. خیلی سریع جواب میدهد و تا وقتی یک نفر در کنارم هست که حواسش باشد و مرا بیدار کند، خطری ندارد. اشکالی پیش نمی آید." لی میگوید مایکل نام دکترش را فاش نکرده بود. لی میگوید یکبار شبی را در اتاق مایکل گذراند تا وقتی به خواب میرود حواسش به او باشد. لی میگوید آنشب به مایکل داروی گیاهی خواب آور داده بود و خودش روی یک صندلی در گوشه ای از اتاق پهناور مایکل نشسته بود. وقتی مایکل بر روی تخت دراز کشید، لی به مایکل گفت که چراغ و موسیقی را خاموش کند. "موسیقی کلاسیک در خانه پخش میشد. او همچنین یک کامپیوتر روی تخت گذاشته بود و داشت کارتون های والت دیزنی نگاه میکرد. اوداشت دانلد داک تماشا میکرد. من گفتم «شاید بهتر باشد موسیقی ملایم تری بگذاریم.» و او گفت «نه، من با همین موسیقی می خوابم." سه ساعت و نیم بعد مایکل از جایش پرید و با چشمانی گرد شده به لی گفت: "این اتفاقی است که برای من میفتد. تنها چیزی که من میخواهم اینست که بتوانم بخوابم. میخواهم بتوانم هشت ساعت بخوابم. میدانم اینطوری روز بعد احساس بهتری خواهم داشت. کمدین دیک گرگوی که با لی آشناست میگوید باور دارد بیخوابی مایکل ریشه در دادگاه سال ۲۰۰۵ وی دارد. آن زمان وضع سلامت مایکل به حدی خراب شده بود که والدینش با گرگوری که مبلغ استفاده از غذاهای طبیعی است، تماس گرفتند و از وی کمک خواستند. گرگوری میگوید که مایکل در آن زمان چیزی نمیخورد و نمی نوشید و وقتی گرگوری او را متقاعد کرد که آزمایش بدهد، به خاطر کم آبی شدید بدن در بیمارستان بستری شد. اما جکسون قطعا برای طی کردن مراحل تست پزشکی کنسرت های لندن، به اندازه ی کافی سلامت بوده است. به گفته ی گرگوری "نمیشود با کلک در این آزمایشات موفق شد." لی که پرستار افراد مشهور دیگری چون استیوی واندر بوده است را مادر یکی از کارمندان مایکل به وی معرفی کرده بود. سه فرزند مایکل نشانه های سرماخوردگی داشتند و پزشک مخصوص آنها نیز در شهر نبود. لی میگوید در ماه ژانویه به خانه ی مایکل رفت و این اولین بار از ۱۰ باری بود که تا ماه آپریل به آنجا میرفت. لی به بچه ها قرص ویتامین داد. مایکل با کنجکاوی از او پرسید که چه داروی دیگری همراه دارد و بعد پیشنهاد لی را برای تزریق مخلوطی از ویتامین و مواد معدنی که انرژی اش را بالا ببرد، پذیرفت. لی میگوید او بطور عادی این دارو را تجویز میکند. "او بیمار نبود. فقط میخواست انرژی بیشتری داشته باشد." لی میگوید به خاطر حفاظت از مایکل در برابر ادعاهای اعتیاد او به مواد مخدر، لب به سخن گشوده است. "فکر میکنم بسیار اشتباه است که مردم چنین چیزهایی در مورد او بگویند. او یک پدر فوق العاده و با محبت بود و بهترین را برای فرزندانش می خواست." منبع: eMJey / AP