شاهداني كه امروز در جايگاه شهود حاضر شدند، گفتند كه مادر شاكي در
زماني كه به ادعاي خود در نورلند محبوس شده بود، يكبار براي اپيلاسيون كامل بدن به يك آرايشگاه رفته و يكبار نيز فرزندانش را براي ارتودنسي به مطب دندانپزشكي برده بود.
اين شاهدان مشاهده ي هرگونه عملي از جانب خانواده ي شاكي را كه نشان دهنده ي تحت نظر بودن آنها بوده باشد، رد كردند.
آنها همچنين گفتند نشانه اي از تيمي كه مادر شاكي ادعا كرده است در همه جا آنها را تحت نظر داشته اند و در يك مصاحبه خانواده ي او را وادار به گفتن سخنان مثبت در مورد مايكل كرده و حتي در سفرها نيز تعقيبشان ميكردند، نديده بودند.Carol McCoy درجايگاه اظهار كرد كه او در 11 فوريه 2003 يك اپيلاسيون كامل بر روي بدن مادر شاكي انجام داده بود.
او گفت كه يك زن مادر شاكي را به آنجا آورده و سپس محل را ترك كرده بود. او ادامه داد كه در طي زمان اپيلاسيون كسي همراه مادر شاكي نبود و او ميتوانست هر زمان كه ميخواست آن مكان را ترك كند.
وكيل مدافع رابرت سنگر از او پرسيد:
" آيا او چيزي گفت و يا عملي انجام داد كه بنظر برسد آزادي عمل ندارد؟ "
McCoy پاسخ داد: "خير"
مادر شاكي مدتي پيش در جايگاه شهود، اظهار كرده بود كه اپيلاسيون تنها بر روي پاهايش انجام شده بود و نه كل بدن.
شاهد ديگر امروز Jean Lorraine Seamount پزشك متخصص ارتودنسي بود.
او گفت كه در 24 فوريه 2003 شاكي به همراه مادر، خواهر و برادرش به مطب او آمده بودند.
مادر شاكي ادعا كرده بود كه هدفشان از رفتن به مطب دندانپزشكي در واقع يافتن فرصتي براي فرار از دست مايكل و كارمندانش كه در همه جا آنها را تعقيب ميكردند بوده است.
اما دكتر در جايگاه شهود گفت كه متوجه ي هيچ نشانده اي مبني بر تحت نظر بودن خانواده ي شاكي، نشده بود.
او افزود كه آنها به تنهايي به مطب آمده بودند و كسي آنها را همراهي نميكرد.
او و منشي اش Haynes در جايگاه شهود از طرز رفتار شاكي كه در آن سال 13 ساله بود، انتقاد كردند. Haynes شاكي را "بي ادب" توصيف كرد و Seamount گفت كه او بسيار بد رفتار بوده است و بطرف كشوها هجوم ميبرده و به اجبار از او ميخواسته كه وسايل استرليزه را كه در بسته بندي قرار داشتند، باز كند.
Seamount اظهار كرد كه مادر شاكي از او خواسته بود پلاكهاي دندان فرزندانش را باز كند تا او آنها را براي پزشك قبليشان پست كند.
او ادامه داد كه به مادر شاكي توصيه كرده بود پلاك دندان بچه ها را باز نكند، اما مادر اصرار داشت كه پلاكها را براي پزشك قبلي بفرستد زيرا اصلا از نحوه ي كار او راضي نبود.
" او ادعا كرد زمانيكه دندانپزشك فهميده بود كه او چه كسي است، از او پول بيشتري درخواست كرده بود. "
Seamount همچنين گفت كه خانواده ي شاكي در مدت حضورشان در مطب دندانپزشكي او تلاشي براي فرار به عمل نياوردند و حتي از تلفن نيز براي كمك خواستن استفاده نكردند.
Shane Meredith يك مامور امنيتي در نورلند نيز شهادت داد كه يكبار شاكي و برادرش را كه در آن زمان 13 و 12 ساله بودند، در انبار مشروبات ديده بود. به گفته ي او برادر شاكي يك بطري مشروب در دست داشته است.
او گفت كه آنها از در مخفي واقع در پاساژ نورلند، وارد انبار شده بودند. او گفت كه وقتي متوجه ي باز بودن در ميشود، از پله ها پايين ميرود و پسرها را غافلگير ميكند.
" من آن دو پسر را در حال خنديدن به همراه يك بطري الكل ديدم و به آنها گفتم كه بايد فورا از آنجا خارج شوند. آنها تقريبا شوكه شده و ترسيده بودند. "
Meredith اشاره كرد كه بطري نصفه بوده است.
يكي از خدمتكاران نيز شهادت داد كه چندين مجله ي مبتذل در كوله شتي برادر شاكي يافته بود.
Maria Gomez كه به مدت 10 سال در نورلند كار ميكرده است، همچنين در جايگاه شهود گفت كه مادر شاكي از فرزندانش خواسته بود تا مايكل را ( بابا ) صدا بزنند. "
Gomez گفت كه او در طي ماههاي فوريه و مارس سال 2003 يعني در همان زماني كه ادعا شده است مايكل شاكي جوانش را مورد سو استفاده قرار داده، در نورلند حضور داشته است.
او گفت كه درطي اين مدت مادر شاكي مايكل را مورد ستايش خود قرار ميداده است.
مادر شاكي ادعا كرده است كه در همين زمان به همراه فرزندانش در نورلند زنداني شده بود.
Gomez ادامه داد كه در طي گفتگويي با مادر شاكي، او گفته بود كه:
" آقاي جكسون براي فرزندانم مانند پدر است ".
او همچنين مايكل را نعمتي براي خانواده اش ذكر ميكند و ميگويد كه ميخواهد فرزندانش مايكل را " بابا " صدا بزنند.
او ادامه داد كه يك هفته پس از اين گفتگو، مادر شاكي شروع به گله و شكايت كرده و گفته بود كه توسط سه نفر از كارمندان مايكل به اجبار در نورلند نگاه داشته شده است و از ساير كاركنان نورلند خواسته بود كه به او كمك كنند آنجا را ترك كند.
Gomez گفت كه مادر شاكي ادعا كرده بود اين سه تن در روابط او با مايكل اخلال ميكنند.
وكلاي مدافع اظهار كرده اند كه اگر توطئه اي نيز براي نگاه داشتن خانواده ي شاكي در نورلند وجود داشته، مايكل كاملا از آن بي اطلاع بوده است.
او همچنين گفت كه در حال مرتب كردن اطاقي كه برادر و خواهر شاكي در نورلند در آن اقامت داشتند، يك كوله پشتي پر از مجلات مبتذل پيدا كرده و گمان برده بود كه اين كيف متلق به برادر شاكي باشد.
برادر شاكي پيش از اين مدعي شده بود كه قبل از آنكه مايكل اين مجلات را به او نشان دهد، هرگز چنين مجلاتي را مطالعه نكرده بود.
Angel Vivanco دستيار سابق سر آشپز نورلند نيز در جايگاه شهود گفت كه يكبار برادر شاكي از او خواسته بود برايش مشروب سرو كند و او را تهديد كرده بود كه چنانچه به خواسته اش عمل نكند، كاري ميكند كه از كارش بركنار گردد.
Vivanco رفتار شاكي و برادرش را " بد " توصيف كرد و گفت كه برادر شاكي از او خواسته بود برايش در شير موز، مشروب بريزد.
" او گفت كه اگر اين كار را نكنم به مايكل ميگويد و من از كار بركنار ميشوم. "
او در ادامه اظهار كرد كه يكبار نيز برادر شاكي چاقوي آشپزخانه اي را در نزديكي گردن او نگاه داشته بود و هنگاميكه يك نفر ديگر در مورد اين كار به برادر شاكي اخطار ميدهد، او متوجه ي ماجرا ميشود و اين مساله او را سخت نگران ميسازد.
او همچنين گفت كه يكبار شاكي كه در انتظار سرو شدن غذايش بوده است، شروع به ناسزا گفتن ميكند و ميگويد:
" اون چيتوز لعنتي رو بده به من. "
Vivanco در مورد خواهر شاكي نيز گفت كه معمولا با او صحبت ميكرده و او هيچگاه اظهار نكرده بود كه از بودن در نورلند ناراضي است و بر خلاف ميلش در آنجا نگاه داشته شده است.
وكيل مدافع اين شاهدان را بمنظور رد ادعاي دادستان مبني بر اينكه مايكل به شاكي و برادرش مشروب خورانده و مجلات مبتذل نشانشان داده بود، به جايگاه شهود احضار كرد.
تمامي اين شاهدان اظهار كردند كه اين دو برادر خود به بطري هاي مشروب و مجلات دسترسي پيدا كرده بودند.
Kate Bernard كارمند اداري نورلند و يكي ديگر از شاهدان امروز نيز شهادت داد كه يكبار مادر شاكي درخواست كرده بود كه او را به مركز آب درماني ببرد.
او گفت كه مادر شاكي را با اتومبيل خود به آنجا برده و پس از يك ساعت نيز به دنبالش رفته بود و در طي اين مدت نيز مادر شاكي تلاشي براي فرار نكرده بود.
او افزود كه هزينه ي آب درماني نيز توسط مايكل پرداخت شده بود.
Bernard گفت كه در طي مسافت رفت و برگشت، مادر شاكي به ستايش مايكل پرداخته بود.
او اظهار كرد كه مادر شاكي در مورد "خوش برخوردي مايكل با خود و اينكه چقدر كمكش كرده است و همينطور نقش پدرانه اي كه براي فرزندانش ايفا ميكرده است" ، با اوصحبت كرده بود.
او ادامه داد كه با مادر، خواهر و برادر شاكي نيز جداگانه مصاحبه كرده و تمامي آنها مايكل را مورد ستايش قرار داده بودند. او گفت كه حتي مادر شاكي مايكل را عامل بهبودي بيماري سرطان پسرش دانسته بود.
اين شاهدان در كل شاكي و خانواده اش را، بي نزاكت، متقلب، حريص و آشوبگر توصيف كردند.
بسياري از آنان گفتند كه مادر شاكي از برقرار كردن روابط نزديك با مايكل مايوس شده بود و به موقعيتش به عنوان يك مهمان در نورلند، افتخار ميكرد.
قاضي ملويل در جلسه ي امروز دستور داد كه وكلاي مدافع نميتوانند از شهادت Vivanco در مورد اظهارات خواهر شاكي استفاده نمايند مگر آنكه ثابت كنند به اين پرونده مرتبط است.
Vivanco اظهار كرده بود كه خواهر شاكي مادرش را "رواني" خوانده و گفته است كه "مغزش درست عمل نميكند"
Vivanco همچنين اعتراف كرده بود كه در زمان اقامت اين خانواده در نورلند، با خواهر شاكي رابطه جنسي داشته است و ارتباطشان تا مدتي بعد از ترك نورلند توسط خانواده ي شاكي ادامه داشته است.
وكلاي مدافع اظهار كرده اند كه قصد ندارند از Vivanco در مورد روابطش با خواهر شاكي چيزي بپرسند.
پس از پايان يافتن ينجاه و يكمين روز رسيدگي به اين پرونده، ريمون بين سخنگوي مايكل جكسون در خارج از دادگاه به خبرنگاران گفت كه وكلاي مدافع قصد دارند روز پنج شنبه Larry King مجري تلويزيوني شبكه ي CNN را به جايگاه شهود احضار كنند.
آنها از Larry King خواهند پرسيد كه آيا حقيقت دارد كه Larry Feldman وكيل خانواده ي شاكي در گفتگويي با او اظهار كرده بود كه ادعاهاي خانواده ي شاكي تماما دروغ است.
Feldman خود اين ادعا را تكذيب كرده است.
Feldman همان وكيلي است كه پس از آنكه خانواده ي شاكي نورلند را ترك ميكنند با آنها ملاقات ميكند و شاكي را به نزد روانپزشكي ميبرد كه بعدا سو استفاده ي جنسي از شاكي را به بازرسين گزارش ميدهد.
منبع: Santa Maria News / Los Angeles Times / National News / Yahoo News / Reuters / Associated Press