مادر پولدوست و دروغگوي شاكي جكسون

در سال 2001، مقاله اي در روززنامه ي Mid Valley در مورد خانواده ي شاكي فعلي جكسون به چاپ رسيد. آن مقاله يك داستان احساسي و غم انگيز بود كه حكايت از نياز مبرم مادر شاكي به پول براي تامين مخارج مداواي پسرش داشت. در آن مقاله شرح داده شده بود كه چطور بيماري سرطان پسر او, لطمه هاي سنگيني بر پيكر خانواده وارد آورده است. مادر شاكي در آن مقاله از مردم تقاضاي كمك مالي كرده بود. " هر تزريق در شيمي درماني, بيش از دوازده هزار دلار خرج دارد." ... و اكنون سردبير آن روزنامه مطالب تازه اي در مورد مادر شاكي ميگويد: "او مانند يك روباه است. او دنبال پول بود. خوانندگان من مورد سو استفاده قرار گرفتند. كارمندان من مورد سو استفاده قرار گرفتند. اين نفرت برانگيز است." در سال 2001, مادر شاكي به سردبير روزنامه گفته بود كه پسرش به هر نوع دارويي احتياج دارد و آنها از عهده ي پرداخت مخارج او بر نمي آيند. سردبير براي كمك به او قبول كرده بود كه با انتشار مقاله اي ترحم برانگيز در مورد آنها, مردم را به كمك مالي ترغيب كند. سردبير مسئوليت نگارش اين داستان را بر عهده ي خبرنگارش گذاشت. خبرنگار آنقدر از شنيدن مشكلات آن زن تحت تاثير قرار گرفته بود, كه در روز شكرگذاري, شامي را براي خانواده ي او تدارك ديد. اما مادر شاكي در پاسخ به اين لطف تنها گفت: "متشكرم ولي ترجيح ميدادم كه پولش را به من ميداديد." نه روز قبل از انتشار آن مقاله, مادر شاكي حسابي در يكي از بانكهاي واشنگتن به نام خود باز كرد. آدرس آن بانك و شماره حساب بانكي مادر شاكي به همراه مقاله در روزنامه به چاپ رسيد. در طي سه هفته پس از انتشار آن مقاله, مبلغ 965 دلار به حساب آن زن واريز شد كه 750 دلار آن را بدون هيچ معطلي از حساب خود برداشت كرد. سردبير ادامه ميدهد: "اما اين براي او كافي نبود. او يك داستان ديگر ميخواست. چون به اندازه ي كافي از داستان اول پول به جيب نزده بود. و من به او گفتم كه ميتوانم به سادگي خشمگين و بد اخلاق شوم و حاضر نيستم يك داستان ديگر در مورد پسرش به چاپ برسانم. اما آن زن در جواب گفت: "خوب, يك جاي ديگر امتحان ميكنم." و بعد هم معلوم شد كه پسر بيمارش بطور رايگان در كلينيكي در لس آنجلس بستري شده است و تمامي مخارج را بيمه ميپردازد. سال قبل هنگاميكه مايكل جكسون به اتهام آزار و اذيت جنسي يك پسربچه توسط تام اسندون دادستان ايالت سانتاباربارا مورد تعقيب قرار گرفت, سردبير روزنامه به اين فكر افتاد كه شايد اين مادر و پسر همان قهرمانان داستان او باشند. سردبير نسخه اي از آن مقاله را براي مارك گرگوس, وكيل وقت مايكل جكسون ارسال كرد. او در باره ي علت كارش ميگويد: "شايد مايكل جكسون حقيقت را ميگويد كه اين كار را انجام نداده است. شايد هم ميخواهم با اين كار جلوي يك روباه را بگيرم." اخيرا تيم مدافع مايكل جكسون با سردبير و نويسنده ي آن مقاله تماس گرفته اند. منبع: Mid Valley