Skip to main content


صحبتهای کارن فی آرایشگر مایکل در مورد مهمانی روز قبل در نورلند

من دیروز در نورلند بودم. روز بسیار زیبایی بود. مایکل و من اوقات بسیار خوبی را گذراندیم. او عاشق بودن بچه ها در نورلند است. او این کار را چند بار در ماه انجام میدهد. رسانه ها مدام دور و بر من میگشتند و من مجبور بودم از دستشان فرار کنم. چند هفته قبل, دو تا از طرفداران ایرانی مایکل را دیدم. آنها به من یک پاکت بزرگ پر از نامه و کاردستی دادند. همه ی آنها را با سختی از ایران پست کرده بودند. من آن پاکت را به مایکل دادم. و او تمام آنها را خواند و خوشش آمد. من به او گفتم که تمامی شما (طرفداران) بی وقفه عشق و حمایتان را تقدیم او کرده اید. او گفت که از شما تشکر کنم و به شما بگویم که همه ی شما را دوست دارد. من از او پرسیدم که آیا بابت مسائل پیش آمده مضطرب است؟ ... او گفت:" مضطرب؟ من اصلا مضطرب نیستم. من عصبانیم. صبر کنید تا نوبت من برسد." ما آتش روشن کردیم, از خاطراتمان گفتیم و بعضی از کتابهای هنری فوق العاده اش را تماشا کردیم. تا اینکه بچه ها از راه رسیدند. منبع: eMJey

گفته‌ها و مصاحبه‌ها