مايكل جكسون در برنامه اي راديويي با عنوان " From Gary to Greatness " كه در ساعت هفت صبح يكشنبه 27 مارس پخش شد ، با Reverend Jesse Jackson گفتگو كرد.
[ اشاره دارد به محل تولد مايكل جكسون " Gary " .]
Jesse Jackson از سال 1968 با خانواده ي جكسون در ارتباط بوده است و از زمان طرح اتهامات ، هر روز در تماس تلفني با مايكل ، او را دعا ميكرده است. Jesse Jackson گفته است كه مايكل جكسون هدف حمله ي يك " دادستان پر ذوق و شوق " قرار گرفته است درحاليكه اين پرونده هر روز كمرنگتر ميشود.

مايكل جكسون سكوتي را كه متهمين پرونده هاي جنايي معمولا حفظ ميكنند ، شكست و بار ديگر بر بيگناهي خود تاكيد ورزيد. مايكل جكسون خود را با ديگر " قهرمانان سياه پوست " مانند نلسون ماندلا و قهرمان سابق بوكس جك جانسون كه قرباني اتهامات دروغين شده اند مقايسه كرد.

مايكل در مورد وضع جسمانيش گفت كه از وقتيكه در اوايل ماه مارس زير دوش زمين خورده است ، درد شديدي احساس ميكند اما با اين حال كاملا سلامت است.
" من داشتم از زير دوش بيرون مي آمدم كه بر روي قفسه ي سينه زمين افتادم و ريه ام بطرز بسيار بدي آسيب ديد. "

مايكل گفت كه اين حادثه باعث شده است كه او خون بالا بياورد و درد ناشي از اين ضربه آنقدر شديد بوده است كه يكبار او را در سالن دادگاه به گريه انداخته است. او اضافه كرد كه تحت نظر پزشك است.

هنگاميكه Jesse اشاره كرد كه او چقدر لاغر است ، مايكل گفت كه او هيچوقت آدم پرخوري نبوده است و همين مسئله هميشه باعث نگراني مادرش و سايرين ميشده است. از جمله اليزابت تيلور. او گفت كه اليزابت تيلور گهگاهي براي او غذا آماده ميكرده است زيرا او با غذا خوردن مشكل دارد.

او ادامه داد " خواهش ميكنم. من نميخواهم كسي فكر كند كه من دارم از گرسنگي ميميرم."
او بلافاصله اضافه كرد " من كاملا سلامت هستم. "

مايكل در مورد اينكه چگونه هميشه هيكلش را متناسب نگاه ميدارد گفت:
" من به غذاهاي طبيعي و گياه خواري اعتقاد راسخي دارم. داروهاي طبيعي به جاي داروهاي شيميايي. "

سلطان پاپ همچنين شايعات مربوط به ورشكسته شدنش را تكذيب كرد.
" اين به هيچ وجه حقيقت ندارد. اين هم يكي ديگر از توطئه هاي بسيار آنها براي آشفته ساختن من است. "

او همچنين به توطئه اي براي تملك كاتالوگهاي او كه شامل حق انتشار آهنگهاي Beatles و الويس پريسلي نيز ميشود ، اشاره كرد. اما توضيحي در اين باره نداد و گفت كه از بيان جزييات در مورد هر آنچه كه به پرونده اش مربوط ميگردد ، منع شده است.

مايكل گفت كه دعاهايش به او كمك ميكند كه جلسات دادگاه را پشت سر بگذارد.
" من قدرتم را از خدا ميگيرم. من اعتقاد فراواني به خدا دارم. "

مايكل چهل دقيقه ي ابتدايي اين مصاحبه ي راديويي را به صحبت در مورد حرفه و خانواده اش ، Motown ، افرادي كه او را تحت تاثير قرار دادند مانند Diana Ross ، James Brown ، Jackie Wilson ، Sammy Davis Jr ، Beatles ، خاطرات تلخ و شيرين دوران قبل از معروفيتش و اينكه چگونه وقتي بچه بوده است با ريتم ماشين لباسشويي ميرقصيده ، گذراند.

مايكل در مورد ترك مدرسه بعد از چهار يا پنج سال درس خواندن در آنجا صحبت كرد و گفت كه يك معلم خصوصي به او درس ميداده است تا بتواند به برنامه ي كاري سخت و فشرده ي ضبط موسيقي هم برسد. او گفت كه در يك خانه ي مملو از موسيقي بزرگ شده است.

" مقابل استوديوي ضبط يك پارك وجود داشت. " او ادامه داد " من صداي فرياد بچه ها را ميشنديم و همينطور صداي پرتاب شدن توپ بسكتبال را. يك جور احساس غم ميكردم زيرا ميخواستم به پارك بروم اما ميدانستم كه من كار متفاوتي براي انجام دادن دارم. "

او گفت كه فكر ميكند افرادي كه از كودكي به شهرت ميرسند ، سعس ميكنند دوران كودكي از دست رفته شان را بازيابند.
" به خاطر همين است كه شما چيزهايي مثل شهربازي و از اين قبيل را در خانه ي من ميبينيد. اما من دوست دارم اين كار را انجام دهم تا به كودكاني كه از من خوشبخت تر نيستند كمك كنم . به كودكاني كه بيمار هستند ، به كودكان محله هاي فقير نشين اجازه دهم كوهها را ببينند ، بازي كنند و فيلم تماشا كنند و يا بستني بخورند. "

او در مورد يكي از خاطرات دوران كودكيش گفت:
" وقتي كوچك بودم ، Fred Astaire هميشه به من ميگفت كه در قلبش باور دارد كه من روزي ستاره ي خاصي ميشوم. من هميشه با حالتي به او نگاه ميكردم كه يعني تو داري چه ميگويي ؟ اما او ميتوانست ( آينده را ) ببيند.

او همچنين در مورد رقص Moonwalk گفت:
" كودكاني كه در محله هاي فقير نشين زندگي ميكنند ، بيشتر از هر كس ديگري در زمين ، احساست شگفت انگيزي در مورد ريتم آهنگها دارند. من ايده هاي بسياري را از تماشا كردن همين كودكان سياه پوست آموختم. من بچه اي را ديدم كه بطرف عقب سر ميخورد. من در ذهنم اين حركت را انجام دادم بعد به اطاقم در هتلي در Encino رفتم و شروع كردم به انجام دادن همين حركت و رقصيدن و كامل كردن آن. من يقينا كارم در جامعه ي سياه پوستان شروع كردم. شك ندارم. "

وقتي Jesse در مورد بدترين و بهترين رويداد زندگيش از او سوال كرد ، مايكل گفت:
" بدترين رويداد زندگيم همين چيزي است كه اكنون پشت سر ميگذارم. " او در مورد بهترين رويداد زندگيش گفت:
" من هميشه نوشته هايي روي ديوارها ميديدم كه ميگفتند " ديسكو نفرت انگيزه "..... ديسكو فقط وسيله اي بود كه باعث ميشد مردم برقصند. اما آنقدر طرفدار پيدا كرده بود كه كه جامعه داشت با اون مخالفت ميكرد.... من عاشق يكي از آلبومهاي چايكوفسكي هستم " The Nutcracker Suite ".تمام آهنگهاي اين آلبوم فوق العاده هستند. من با خودم عهد كردم " من ميخواهم آلبومي بسازم كه هر آهنگ آن تبديل به يك قطعه ي پر طرفدار شود. "

" اين آلبوم هشت جايزه ي گرمي برنده شد و تا كنون پر فروش ترين آلبوم تماي زمانها بوده است. "

مايكل گفت كه پس از اثبات بيگناهيش در دادگاه ، نقشه ي ساختن يك ويلاي خانوادگي در آفريقا را از سر ميگيرد.

در پايان مايكل خطاب به طرفدارانش گفت:
" در هر گوشه ي زمين ، با هر مليتي ، با هر نژادي ، با هر زباني ، شما را از اعماق قلبم دوست ميدارم و از دعاهايتان و اينكه مرا ميفهميد سپاسگزارم. من از دعاها و نيت خيرتان ممنونم. لطفا صبور باشيد و مرا تنها نگذاريد و باورم داشته باشيد زيرا من كاملا بيگناهم. اما بدانيد كه توطئه هاي بسياري در جريان است. "