سؤال قرار ملاقات!!!!

تصور اون لحظه خیلی با نمکه
فکر کن به چند نفر که توی یه عالم دیگه هستن برداری بگی : بچه های ام جی هستین؟ و اونا هم بگن ما بچه .. هستیم
از اون سوتی های خنده دار بوده

Architecture نوشته: سلام ... خوبید ؟
من تازه عضو شدم
منم مشهد هستم و با گذاشتن یه میتینگ موافقم
هر موقع که گذاشتید به من هم یه ندایی بدید !!!
ممنون

سلام عزیزم " خوش اومدی
کجای مشهد هستی عزیز؟

نه قضیه بدتر از این حرف ها بود چون من نمیگفتم شما بچه های امجی فن هستین؟!!! میرفتم باهاشون روبوسی میکردم و یکبار هم با یک گروهی عکس گرفتم و برای چند نفر رقصیدم بعدش همشون زدن زیر خنده و گفتن ... شدی بابا برو پی کارت و یک گروه دیگه داشتن صحبت میکردن و منم رفتم اون وسط نظر بدم بدون اینکه بدونم قضیه چیه و اونا هم منو فحش بارون کردن و یک گروه دیگه رو روم نمیشه بنویسم

FeanoR نوشته: نه قضیه بدتر از این حرف ها بود چون من نمیگفتم شما بچه های امجی فن هستین؟!!! میرفتم باهاشون روبوسی میکردم و یکبار هم با یک گروهی عکس گرفتم و برای چند نفر رقصیدم بعدش همشون زدن زیر خنده و گفتن ... شدی بابا برو پی کارت و یک گروه دیگه داشتن صحبت میکردن و منم رفتم اون وسط نظر بدم بدون اینکه بدونم قضیه چیه و اونا هم منو فحش بارون کردن و یک گروه دیگه رو روم نمیشه بنویسم

وااااااای چقدر سوتی دادی براشون رقصیدی
بعدش با یه گروه دیگه روبوسی و ...
خیلی خنده داری

اون گروه دیگه رو هم بگو

راستش کلا اون خیلی تابلو هست و خیلی سوتی بزرگی هست چون داشتم باهاشون میرفتم یک جایی... و وسط راه فهمیدم که اینا امجی فن نیستن دیگه رفتم تا رسیدم به فرزام اول رفتم به طرفش باز برگشتم عقب یکم وایستادم بعدش بازوبند مایکل که عکس مایکل روش هست رو دیدم و با خنده رفتم طرفش

ببین اونا چقدر بهت خندیدن
آخه عزیزم همینطوری داشتی میرفتی یه جایی ؟ چرا چیزی نپرسیدی ازشون؟  

خب مثلا فکر کن حدودا 8 یا 9 نفر آدم دارن راه میرن و میخندن و منم گفتم بالاخره پیداشون کردم و رفتم باهاشون سلام کردم و اونا هم باهام خیلی گرم برخورد کردن دیگه داشتیم میرفتیم تا من یک سوال مایکلی پرسیدم و اونا هم گفتن چی داری میگی و هی گفتن...(از اون حرف هایی که خیلی ها در مورد مایکل وشایعاتش میزنن)بعدش فهمیدم که این ها هم یک قرار داشتن و خیلی ها هم همدیگه رو نمیشناختن و تازه باهم آشنا شده بودن ولی قصدشون یک کار دیگه بود مثل ما خیر نبود و میخواستن برن جایی که عمرا هیچکدومتون فکرشو بکنین

دیگه من خیلی بد شانسم یا باید سوتی هام کامل میشد که اونا هم همون امشب قرار میزاشتن و سر راه من قرار میگرفتن و من هم که سوتی دیگه رفتم پیششون خیلی باید آدم سوتی باشه که همچین کاری بکنه دیگه

واقعا ممکنه که یک نفر یک اشتباهو در عرض کمتر از نیم ساعت 3 بار انجام بده؟
وقتی میگم خنده داری نگو نه کارات با نمک بودن

در عرض 45 دقیقه تازه منو اگه ول کنن دیگه وا ویلا میشه من همیشه وقتی میام پارک ملت کلا خنده داره البته اون شب از بستی که با فرزام صحبت کردم جلوگیری شد از سوتی هام البته من تو دفعه اول کمدی نمیشم

من که نگفتم من خنده دار نیستم همیشه دوستام با من که میرن بیرون چند تا جا نمیریم یکی شهر بازی و کوهستان پارک یکی جاهایی که خطرش زیاد یک جاهایی که هیجان داره یکی هم جاهایی که جمعیت زیاد