Skip to main content


تایتانیک

بیشتر
13 سال 7 ماه قبل #19732 توسط Nikolay
تایتانیک ایجاد شد توسط Nikolay


كشتي پست سلطنتي تايتانيك آخرين روياي بزرگ يك عصر طلايي بود. اين كشتي طراحي شده بود تا بزرگترين دستاورد عصر كاميابي ، خودباوري و تجمل باشد. جهان تغيير شگرفي را از نظر مي گذراند، در حاليكه كمتر كسي متوجه اين امر بود. راديو در سال 1901 ابداع شده بود. برادران رايت اولين پرواز موفقيت آميز خود را در سال 1903 انجام داده بودند . فرضيات قديم درباره طبقه ، اخلاقيات و قواعد تبعيض جنسي در حال نابودي بود. اگر مفهوم تايتانيك به منزله نقطه اوج اين عصر در نظر گرفته شود ،‌ شايد غرق شدن آن پرده و حجابي بود كه نقطه پايان يك درام قديمي و شروع ديگري را مشخص مي كرد.

تجارت كشتي هاي اقيانوس پيماي عظيم ، پيشرفت هاي عمده اي را در زمينه طراحي كشتي ، اندازه و سرعت شاهد بود. شركت كشتيراني ستاره سفيد ، كه يكي از پيشروان اين امر بود ، بجاي سرعت بالا بر روي اندازه و تجمل متمركز شده بود. در سال 1907 ،‌جيمز بروس آيسمي مدير اجرايي كشتيراني ستاره سفيد و لرد جميز پيري ، شريك شركت هارلند و ولف (سازنده كشتي هاي شركت كشتيراني ستاره سفيد از زمان تأسيس آن در سال 1869) ساخت سه كشتي بخار عظيم را در دستور كار قرار دادند كه قرار بود استاندارد جديدي در زمينه آسايش ، تجمل و ظرافت و ايمني تعريف كنند. دو كشتي اول المپيك و تايتانيك نام گرفتند . نام تايتانيك براي اين انتخاب شده بود كه حس برتري اندازه و قدرت را القا كند. طراحي دو كشتي يك سال بطول انجاميد. ساخت المپيك در دسامبر 1908 و به دنبال آن ساخت تايتانيك در مارس 1909 آغاز گرديد. براي تطابق با اين پروژه هاي عظيم ، محوطه كشتي سازي كارخانه هارلند و ولف در بلفاست بايد از نو ساخته ميشد ، ‌در حاليكه اسكله كشتيراني ستاره سفيد در نيويورك نيز بايستي بحد كافي طويل مي شد تا كشتي ها بتوانند در آن پهلو بگيرند.

در طی دو سال بعد که صرف کامل کردن بدنه تایتانیک شد ، مطبوعات درباره عظمت کشتی به تبلیغات فراوان پرداختند به طوری که تایتانیک قبل از به آب انداختن آن ، به یک افسانه تبدیل شده بود. به آب انداختن بدنه کامل شده تایتانیک در ماه می 1911 ، یک نمایش عمومی خیره کننده بود. بلیط ها به نفع یک بیمارستان محلی اطفال فروخته شدند.

سپس تايتانيك براي عمل انطباق كه شامل ساختن تجهيزات و سيستم هاي فراوان آن ، اثاثيه چوبي گرانقيمت و دكور عالي آن بود ، آماده شد. در حاليكه تاريخ سفر نزديك مي شد ، كشتي كامل شده المپيك دچار تصادم شد و به تعميرات كلي نياز پيدا كرد كه بار كاري را براي شركت هارلند و ولف افزايش داد ، در حاليكه آنها در تلاش بودند تايتانيك را مطابق برنامه زمانبندي كامل كنند. بنابراين سفر از 20 مارس به دهم آوريل موكول شد.

تايتانيك داراي 270 متر طول و 28 متر پهنا بوده و 328/46 تن وزن داشت. ارتفاع آن 32 متر بود كه تقريباً 11 متر آن زير آب قرار مي گرفت. با اين وجود حتي بالاتر از بلندترين ساختمانهاي شهري آن زمان مي ايستاد. داراي سه دودكش واقعي و يك دودكش مجازي بود كه براي افزودن بر حس عظمت و قدرت كشتي اضافه شده بود و نيز بخارات و دود آشپزخانه هاي متعدد آنرا به بيرون مي راند. تايتانيك بزرگترين شي متحركي بود كه توسط انسان ساخته شده بود. اندازه غول آسا و پيچيدگي كشتي توسط گزارش ناخدا دوم لايتولد به بهترين صورتي گفته شده است. وي در اين گزارش چنين انگاشت:

در سمت راست بدنه كشتي دربي چنان بزرگ تعبيه شده بود كه يك گاري با اسبش مي توانست از طريق آن وارد كشتي شود.

افزون بر اين تايتانيك ساخته شده بود تا شگفتي تكنولوژي ايمني مدرن باشد. كشتي داراي يك بدنه دولا با صفحات فولادي به ضخامت 5/2 سانتي متر بوده و به 16 بخش غير قابل نفوذ توسط آب تقسيم شده بود. دربهاي عظيم كه با يك كليد الكتريكي بر روي عرشه به حركت درآورده شدند، اين بخش ها را از هم مجزا كرده و كل كشتي را آب بندي مي كردند. حتي اين دربها مي توانستند توسط حسگرهاي الكتريكي سطح آب باز و بسته شوند. به پشتوانه اين تدابير ايمني بود كه مطبوعات ، كشتي تايتانيك را غرق نشدني ناميدند.

تایتانیک شبیه به یک قصر شناور بود. لوازم داخل كشتي در نوع خود از مدرنترين و لوكس ترينها بودند و شامل لامپ هاي برقي و بخاري برقي در تمام اتاقها ، آسانسورهاي برقي، ‌يك استخر شنا، يك سالن اسكوآش (كه بسيار مدرن ساخته شده بود )، يك حمام تركي ، يك سالن ژيمناستيك همراه با اسب مكانيكي بود تا سواركاران حرفه اي بتوانند با آن تمرين كرده و خود را سر وزن و آماده نگه دارند.



هم چنين اتاقهاي نشيمن و تجهيزات بخش درجه اول آن با بهترين هتل هاي قاره اروپا برابري مي كرد. مسافرين درجه يك آن بايد از طريق يك راه پله بزرگ شش پاگرده داراي سقف شيشه اي به آرامي پايين مي آمدند تا از غذاهاي عالي سالن نهارخوري كه تمامي عرض كشتي را در عرشه شماره D پوشانده بود ‌لذت ببرند. براي آنهايي كه خواستار يك فضاي خصوصي تر بودند ،‌ تايتانيك چند رستوران سفارشي تدارك ديده بود. دو گروه موسيقي از بهترين نوازندگان قاره كه بسياري از آنان از خطوط كشتيراني رقيب ربوده شده بودند قطعات موسيقي را در تايتانيك اجرا مي كردند. دو كتابخانه نيز وجود داشت ، درجه يك و درجه دو. حتي كابين هاي درجه 3 آن بسيار لوكس تر از كابين هاي درجه يك كشتي ها بخار كوچكتر بود و نيز لوازم داخل آنها به گونه اي بود كه برخي مسافرين درجه 3 حتي در عمر خود نديده بودند.



طراحي اوليه سي و دو قايق نجات در نظر گرفته بود ليكن مديريت كشتيراني ستاره سفيد احساس كرد كه عرشه قايق هاي نجات شلوغ و در هم ريخته به نظر خواهد رسيد و تعداد آنها را به 20 عدد كاهش داد كه براي 1178 نفر از مسافرين كفايت مي كرد. اين ميزان از استانداردهاي آن زمان فراتر مي رفت، گرچه تايتانيك توانايي حمل 3500 مسافر و خدمه را دارا بود.

گروهي از عالي مقام ترين مردم در اين سفر همراه تايتانيك بودند. اشرافزادگان بريتانيا ، صاحبان صنايع آمريكا و زبدگان انجمن نيويورك و فيلادلفيا. همچنين بسياري از مهاجرين فقير كه به اميد شروع يك زندگي جديد در آمريكا يا كانادا جذب آن شده بودند.

فرمانده تایتانیک ناخدا ادوارد جی اسمیت بود. ناخدا کشتی را از سکویی در جلو عرشه کشتی هدایت می کرد و این آخرین سفر دریایی او قبل از بازنشستگی اش بود.



روزنامه های آن زمان تایتانیک را کشتی «میلیونرهای ویژه» می نامیدند. اما واقعیت این است که مسافرانش از طبقات مختلف مردم بودند. سرهنگ جان جاکوب آستور و همسرش مادلین بلیطهای درجه یک داشتند. آنها از جمله ثروتمند ترین مسافران کشتی بودند و یک سوئیت به آنها اختصاص داشت. سوئیتی با اتاقهای متعدد و شاهانه. (یک بلیط درجه یک تایتانیک بیش از حقوقی که یک خدمتکار کشتی در 18 سال بدست می آورد ، ارزش داشت). البته مسافران کشتی همه به ثروتمندی آنها نبودند. در میان مسافران دهها کودک وجود داشت. ادموند و مایکل نورتیل با پدرشان ، مسافران قسمت درجه دو کشتی بودند. یکی از آنها فقط دو سال و دیگری سه سال داشت.

روی عرشه بزرگ کشتی ، جمعیت موج میزد. مردم پرچمها و دستمالهایشان را تکان می دادند. بعضی ها فریاد شادی سر میدادند و بعضی ها فریاد می زدند «سفر بخیر تایتانیک».

ساخت تایتانیک در تاریخ چهارشنبه 31 مارس 1909 آغاز شد.
چهارشنبه 31 می 1911: به آب انداخته شد.
یکشنبه 31 مارس 1912: ساخت تایتانیک به اتمام رسید.
سه شنبه 2 آوریل 1912: سفر آزمایشی به بلفاست.
جمعه 5 آوریل 1912: تزیین کردن تایتانیک.
شنبه 6 آوریل 1912: انتقال محموله و بار مسافران به داخل کشتی.
چهارشنبه 10 آوریل ساعت 9:30 تا 11 صبح : انتقال مسافران درجه دو و سه به داخل کشتی.
چهارشنبه 10 آوریل ساعت 11:30 صبح : انتقال مسافران درجه یک به داخل کشتی.

سفر دريايي تايتانيك در ساوت همپتون درساعت 12 ظهر به تاريخ دهم آوريل 1912 آغاز شد. هنگام غروب كشتي در چربورگ فرانسه توقف كرد تا مسافرين بيشتري سوار كند. همان روز عصر به سوي كوئينز تاون ايرلند حركت نموده و ساعت 1:30 دقيقه بامداد روز يازدهم آوريل به داخل پهنه اقيانوس اطلس روانه شد.

مسافرين فصلي اقيانوس اطلس عميقاً تحت تاثير كشتي جديد قرار گرفته بودند. تايتانيك آنقدر جسيم بود كه حركت آن برروي دريا احساس نمي شد. موتورهاي بزرگ و پر قدرت آن هيچكدام از ارتعاشهاي آزارنده متداول در اقيانوس پيماهاي ديگر را ايجاد نمي كردند. حتي زماني كه با حداكثر سرعت 22 گره دريايي (41 كيلومتر در ساعت، كه در زمره سريعترين كشتي هاي آن زمان بود) حركت مي‌كرد، مسافرين داخل آن مي توانستند از حد اكثر آسايش برخوردار شوند.

در هنگام مسافرت هوا صاف و دلپذير بوده و دماي آب حدود 12 درجه سانتيگراد بود. زمستان سال 1912 بطور غير معمولي معتدل مي نمود. اعتدال هوا باعث كنده شدن مقادير عظيمي يخ از نواحي قطبي و رانده شدن آنها به داخل اقيانوس شده بود. كشتي هاي آن زمان مجهز به رادار نبودند ولي تايتانيك به سيستم تلگراف بي سيم ماركوني مجهز شده و دو اپراتور سيستم آن بطور شبانه روزي در اتاق مخابرات آن كار مي كردند. در روز يكشنبه 14 آوريل ، پنجمين روز مسافرت ، تايتانيك پنج اخطار مختلف درباره مشاهده كوههاي يخ دريافت كرد، اما كاپيتان كشتي چندان توجهي به اين اخطارها ننمود. كشتي با سرعت 22 گره در حال حركت رو به جلو بود و مدير اجرايي شركت بروس آيسمي اعلام كرد كه يك روز زودتر از برنامه به نيويورك خواهند رسيد.

در شب چهاردهم آوريل ، اپراتور بي سيم شديدا سرگرم مخابره پيامهاي كوتاه مسافرين به خويشاوندان و دوستانشان در ساحل نيوفوندلند (محل پهلو گرفتن كشتي) بود. او ششمين اخطار ديده شدن كوه يخ را نيز دريافت كرد، اما هيچ توجهي به اينكه تايتانيك چقدر نزديك مكان ارسال اخطارهاست نكرد و پيام را زير يك وزنه كاغذ در كنار آرنج خود گذاشت. اين پيام هرگز به كاپيتان اسميت يا ناخدا يكم كشتي نرسيد.

شب چهاردهم آوريل بطرزي غير معمول صاف و تاريك بود. ماه در آسمان پيدا نبود ولي آسمان بطور باورنكردني با ستارگان بي شمار روشن شده بود. ستارگان بقدري درخشنده بودند كه افسر كشتي ، سياره ژوپيتر در بالاي افق را با چراغ دكل يك كشتي بخار اشتباه گرفت.

دريا نيز كاملا صاف و بدون موج بود. بسياري از بازماندگان ، درياي آن شب را مانند شيشه توصيف كرده اند. فقدان امواج ، كار تشخيص كوه هاي يخ را دشوارتر مي ساخت. زيرا در شرايطي كه دريا مواج است ، برخورد موج به كوه يخ و برگشت آن ، تعيين مكان آنرا آسانتر مي كند.

در ساعت 11:40 شب يكي از ديده بانان كشتي كه در آشيانه خدمه حاضر بود ، كوه يخ عظيمي را كه بطرز خطرناكي در جلو و نزديك كشتي بود مشاهده كرد. او به ناخدا يكم مورداك اعلام خطر كرد و مورداك سراسيمه دستور داد كه كشتي تماما به سمت چپ بگردد. او به موتورخانه دستور داد كه گردش پروانه ها را معكوس كنند. كشتي به آرامي به چپ گرديد، اما تايتانيك بسيار بزرگ بود و بسيار سريع حركت مي كرد، و كوه يخ نيز بسيار نزديك بود.

سي و هفت ثانيه بعد پهلوي سمت راست كشتي به قسمت زير آب كوه يخ كشيده شده و شكافي به طول 100 متردر بدنه كشتي ايجاد شد. آب به سرعت وارد قسمتهاي كشتي شد و از آنجايي كه شكاف بسيار طويل بود، بيشتر قسمتهاي كشتي همزمان شروع به پر شدن از آب كردند.

بدين ترتيب يكي از بزرگترين حوادث كشتيراني طول تاريخ آغاز گشت. در طول شبي پر از حادثه و وحشت ، 703 نفر از مسافرين نجات يافته و 1503 نفر باقيمانده يا در داخل آبهاي منجمد اقيانوس اطلس جانسپردند ، و يا همراه بدنه عظيم كشتي كه در حين فرو رفتن در آب به دو تكه شد ، به قعر اقيانوس رفتند.

در آنشب ساکت ، سرد و یخبندان ، سرتاسر اقیانوس به طور مرموزی آرام بود. در آن لحظه بسیاری از مسافران خواب بودند. ضربه کوچک به کشتی ناچیزتر از آن بود که مزاحم خواب آنها شود. اما همان ضربه ناچیز ، ناخدا اسمیت را بیدار کرد. او با عجله خودش را به اتاق فرماندهی رساند تا ببیند چه خبر شده. وقتی کشتی پس از برخورد با کوه یخ کج شد ، مسافرین تایتانیک بیشتر متعجب شدند تا هراسناک. زمانی که آنها از پله ها بالا رفته و به روی عرشه آمدند تا ببینند چه اتفاقی افتاده است هیچ هراسی در چهره و حرکاتشان دیده نمی شد. آنها به شکست ناپذیر بودن کشتی تایتانک کاملا ایمان داشتند.

بدنه کشتی از 16 بخش تشکیل شده بود که در مقابل نفوذ آب مقاوم بودند و کشتی دارای دو کف بود. آن کشتی امن ترین و بی خطرترین کشتی دنیا بود. در حقیقت اگر چهار بخش اول محفظه های آب پر می شدند ، تایتانیک روی آب باقی می ماند. ولی کوه یخ در 5 بخش اول شکاف ایجاد کرده بود. به دلیل عجیبی که در طرح کشتی بود ، تیغه شماره 5 به بلندی دیواره های دیگر نبود. زمانی که 4 بخش اول پر از آب شوند جلوی کشتی پایین رفته و آب از روی تیغه شماره 5 به بخش ششم می ریخت سپس به بخش هفتم و بخش هشتم و سپس همه می بایست منتظر بمانند و ببینند که کشتی چه زمانی غرق می شود.

جورج رو ، یکی از مسئولین تایتانیک بود. وی تصادف را چنین توصیف کرد :

« اولین باری که متوجه این فاجعه شدم زمانی بود که احساس کردم کشتی به طرز خاصی می لرزد. بسیار یخ کردم و نفسم در هوا یخ بست. سپس کوه یخ را دیدم و هرگز آن را فراموش نخواهم کرد.

«ابتدا وقتی دیدم چیزی به سرعت از طرف راست کشتی رد شد تصور کردم به یک بار شکن برخورد کرده ایم. در نور زیادی که از هزاران پنجره به بیرون می تابید سطح لیز کوه یخ درست مانند بوم خیس به نظر می رسید. به سرعت به آنطرف دویده و خود را در برابر کوه یخ بسیار عظیمی دیدم. آن کوه آنقدر بزرگ بود که به نظر می رسید آسمان را فرا گرفته است. آن کوه یخی از کوه های دیگر بسیار بزرگتر بود و مانند برجی رعب آور حتی از سکوی دیده بانی هم بالاتر رفته بود.

چند ثانیه با ناباوری به آن خیره شدم. کوه یخ فقط چند متر با کشتی فاصله داشت و احساس کردم می توانم آن را لمس کنم. سپس کوه یخ دور شد و در تاریکی از دیده ها ناپدید شد».

حتی زمانیکه رئیس کشتی ، کاپیتان ادوارد جی اسمیت فرمانده ناو ستاره سفید تشخیص داد که بدنه عظیم ترین کشتی مسافربری دنیا شکاف برداشته ، هیچ هراسی از خود نشان نداد چون تایتانیک غرق نشدنی بود. پنج روز قبل ، زمانی که تایتانیک در آغاز اولین سفر خود از ساوت همپتون به مقصد نیویورک حرکت می کرد ، همه به غرق نشدنی بودن آن افتخار می کردند.

سپس آب شروع به وارد شدن به کشتی کرد و درهای خودکار قسمتهای آب گرفته کشتی شروع به بسته شدن کردند. قبل از بسته شدن درها ، کارگران با عجله فرار کردند و از آنجا بیرون رفتند.

روی سکوی فرماندهی افسران به خاطر رد کردن این خطر به یکدیگر تبریک میگفتند. ولی در آن قسمت کشتی که زیر آب بود ، آب اقیانوس اطلس از طریق شکافهای به وجود آمده به درون محفظه های کشتی می ریخت. در فاصله کمی از محل شکسته شده ، بسیاری از مسافرها بی خبر از فاجعه ای که اتفاق افتاده بود ، در خواب عمیقی فرو رفته بودند. بیرون اتاقها و بر روی عرشه درجه سه ، چند نفر از مسافران با تکه های یخی که پیدا کرده بودند فوتبال بازی می کردند. اصلا به فکر آنها نمی رسید که چه خطر بزرگی در انتظارشان است.

در ساعت 12:05 دقیقه بامداد همچنان که ملوانان پوشش کرباسی قایقها را کنار می زدند ، گروه موسیقی کشتی شروع به نواختن موزیکی شاد کرد و این کار را باز هم ادامه داد.

سپس صدای انفجاری به گوش رسید و نور اولین موشک اخطار در آسمان دیده شد. تا آن زمان مردم از رفتن به داخل قایقهای نجات خودداری می کردند و خانمها از ملوانان درخواست می کردند به آنها اجازه دهند تا پیش شوهرانشان بمانند. شوهرانشان آنها را مجبور کرده بودند سوار قایقهای نجات شوند. در این زمان افسران فریاد زدند : «اول خانمها و بچه ها سوار شوند». هیچ کس هم با این حرف مخالفت نکرد. خانم داف گوردون یکی از مسافران درجه یک کشتی از سوار شدن به چند قایق خودداری کرد ولی سرانجام سوار یکی از قایقها شد.

در ساعت 12:30 بامداد به همه مسافرها دستور داده شد جلیقه های نجاتشان را بپوشند و به روی عرشه بیایند. سرهنگ آستور و خانمش به سمت ورزشگاه و به طرف اولین قایقی که دیده بودند می رفتند. آنها منتظر بودند که خدمتکارشان قایق نجات را برایشان آماده کند. در این میان سرهنگ آستور یکی از جلیقه های نجات را پاره کرد تا به خانمش نشان دهد که توی آن چیست. (درون جلیقه نجات ، از تعدادی محفظه تو خالی تشکیل شده و اندازه هر محفظه به اندازه یک کتاب جلد مقوایی بود. همین محفظه های تو خالی باعث میشد کسی که آن را می پوشد روی آب شناور بماند. در کشتی تایتانیک به اندازه کافی جلیقه نجات موجود بود).

در ساعت 12:35 دقیقه ملوانها اولین قایق نجات را از ارتفاع 18 متری به پایین فرستادند تا روی اقیانوس قرار گیرد. در آن قایق که ظرفیت 65 نفر را داشت ، فقط 12 نفر سوار شدند. مسافران نمی خواستند تایتانیک را ترک کنند. به نظر آنها قایقهای نجات ، در مقایسه با آن کشتی بزرگ ، امنیت نداشتند. در آن وضعیت ، ارکستر آهنگ شادی را می نواخت.(قایقهای نجات را بوسیله چندین طناب و آهسته آهسته بر روی اقیانوس میگذاشتند. هر طناب از قرقره های مخصوصی عبور میکرد که نامش «دویت» بود).

بدبختی وقتی نمایان شد که جریان تند آب ، قایق شماره 13 را درست زیر قایقی که در حال پایین آمدن بود ، قرار داد و نزدیک بود آن قایق ، قایق شماره 13 را خرد کند که در آخرین لحظه ، یکی از مسافران طنابهایی را که قایق شماره 13 به آن وصل بود را پاره کرد و قایق صحیح و سالم از زیر آن بیرون آمد و نجات پیدا کرد.

در ساعت 1:05 دقیقه کم کم دماغه کشتی به زیر آب فرو رفت و پس از آن قسمت عقب کشتی به تدریج بالا آمد. ارکستر همچنان آهنگ می نواخت و سعی میکرد مسافران را آرام نگهدارد. ولی در آن لحظه همه مسافران وحشت کرده بودند چون فهمیده بودند که تایتانیک در حال غرق شدن است.

در اتاق بی سیم ، جان فیلیپس مرتب علامت CQD (علامت کمک در میان دریانوردان) را مخابره می کرد. ولی در یک قرارداد بین المللی جدید توصیه شده بود از SOS استفاده کنند. بنابراین در نیمه شب ، فیلیپس تصمیم گرفت علائم را تغییر دهد و اولین SOS را در تاریخ مخابره کرد.

چند کشتی با سرعت به سمت صحنه حادثه می رفتند. ولی دو کشتی که از کشتی های دیگر به تایتانیک نزدیکتر بودند ، درخواست کمک نا امیدانه تایتانیک را نشنیدند. در کشتی کالیفرنین که ایستاده بود ، بی سیم چی در خواب عمیقی فرو رفته بود. 211120 متر دورتر از تایتانیک ، کشتی مسافربری کارپاتیا به سمت جنوب می رفت. زمانی که بی سیم چی کارپاتیا به اتاق بی سیم بازگشت تقریبا اواسط نیمه شب بود. او تصمیم گرفت از روی ادب برای کشتی مسافربری بزرگی که در نزدیکیشان بود پیامی مخابره کند. وی ناباورانه این پاسخ را شنید: «کمک ، به کوه یخ برخورد کرده ایم. فورا به کمک ما بیایید». در ساعت 2 نیمه شب ، بی سیم چی تایتانیک این دستور را دریافت کرد:«کشتی را ترک کنید. هر کس مسئول جان خودش است». وی این دستور را نادیده گرفت و تا آخرین لحظات به مخابره SOS ادامه داد.

همانطور که قایقهای نجات از کشتی بد فرجام دور می شدند نجات یافتگان با نا امیدی به صحنه ای که تصور می کردند فقط در جهنم وجود دارد نگاه می کردند. چراغهای تایتانیک هنوز روی دریای آرام می درخشید. چهار دودکش کشتی که ارتفاعشان از تیر ته کشتی به 175 پا می رسید ، در زمینه آسمان پر ستاره دیده می شد. دودکش ها با زاویه ای زیاد کج شده بودند. در آخرین لحظات وقتی تایتانیک به آرامی زیر آب می رفت ، گروه موسیقی هنوز می نواخت و صدای موسیقی آن به طرز هراسناکی فضای وسیع دریا را پر کرده بود. ولی آنها دیگر موسیقی شاد نمی نواختند و شروع به نواختن سرودی روحانی کرده بودند. بعضی از ماندگان که آن سرود را به یاد می آورند ، می گویند که سرود «پاییز» بوده ولی بعضی دیگر می گویند که آن سرود «ای خدا می خواهم به تو نزدیکتر باشم» بوده است. همانطور که پروانه های کشتی از سطح آب بالا می آمد ، چراغهای کشتی قامت صدها نفر را که مانند عنکبوت به عرشه و دیواره های اطراف کشتی چسبیده بودند را نمایان می کرد. آنها نفر به نفر داخل آب افتاده و یا می پریدند در حالیکه مطمئن بودند از سرمای آب یخ زده و خواهند مرد.

در ساعت 2:05 بامداد خدمه کشتی آخرین قایق نجات چوبی را به آب می انداختند. در حالی که بیش از 1500 مسافر درکشتی باقیمانده بود ، ملوانها دایره وار دور قایق نجات را گرفته بودند و مواظب بودند که فقط زنها و بچه ها سوار شوند. سرهنگ استور با عجله به محل نگهداری سگها رفت. او تمام سگها را آزاد کرد تا دیگر اسیر نباشند.

پدر ادموند و مایکل نورتیل مردم را هل داد و آنها را به دست زنی که در آخرین قایق نجات بود ، سپرد. سپس به داخل جمعیت برگشت. در ساعت 2:12 بامداد دیگر صدای موسیقی قطع شده بود. هنوز صدها مسافر روی عرشه بودند. دیگر شیب کشتی به قدری زیاد شده بود که آنها نمیتوانستند صاف بایستند. بعضی ها به نرده ها چسبیده بودند و عده ای هم به دریا سقوط کردند. سقوطی طولانی ، مثل سقوط از یک برج بلند. آنهایی که جلیقه نجات پوشیده بودند ، روی آب شناور ماندند ولی آب به قدری سرد بود که در مدت کوتاهی همه یخ میزدند و می مردند.

در یکی از قایقهای نجات پر از مسافر که از کشتی دور می شد ، خانم امیلی ریچاردز بود. وی در آن زمان 24 سال داشت. وی رفت که به همسرش در آمریکا ملحق شود. او کودک 10 ماهه خود به نام جورج را در آغوش داشت. وی بعدا درباره حادثه چنین گفت:«از کشتی دور شدیم ، دریا پر از جسد و خرت و پرت های کشتی بود. بعضی ها خود را به داخل آب انداخته و تقاضای کمک می کردند. آب دریا بسیار سرد بود. می خواستیم آنها را از آب بگیریم اما قایقمان دیگر جا نداشت».

امیلی ریچاردز همچنین گفت:«صدای غرشی هراسناک که مانند صدای رعد و برق بود به گوش رسید. چراغهای کشتی خاموش شده و دوباره روشن شدند و سپس برای همیشه خاموش شدند. عقب کشتی آنقدر بالا آمده بود که کشتی تقریبا عمودی بود. سپس تایتانیک به تندی و نرمی از دیده ها ناپدید شد و به زیر آب رفت».

در ساعت 2:20 بامداد تایتانیک به طور کامل زیر آب رفت و بازماندگان درسرما و ترس با یکدیگر شریک بودند. در آنجا روی آب اقیانوس درجه یک و دو و سه ای وجود نداشت. ثروتمند و فقیر ، پیر و جوان ، در آن لحظه موقعیت یکسانی داشتند. همه آنها آرزو میکردند که زنده بمانند.

در ساعت 3 بامداد عده ای از ملوانها تصمیم گرفتند به محلی که تخته های شناور تایتانیک روی آب بود برگردند. آنها میخواستند ببینند باز هم کسی زنده مانده یا نه. ملوانها فقط چهار نفر را زنده یافتند. یکی از آنها هم کمی بعد از اینکه به داخل قایق کشیده شد ، مرد.

در ساعت 3:30 بامداد ، بازماندگان بی آب و غذا و یا حتی لباس گرم ، سرگردان روی دریا پارو میزدند. در آن وضعیت بسیاری از آنها از شدت سرما رو به مرگ بودند. ناگهان چشمشان به فشفشه هایی افتاد که در آسمان منفجر می شدند. کشتی دیگری برای کمک به آنها آمده بود.

آن کشتی کارپاتیا بود. خدمه کشتی تقاضاهای کمک تایتانیک را شنیده بودند ولی فاصله کارپاتیا از تایتانیک ، 93 کیلومتر بود و سه ساعت طول می کشید تا کارپاتیا به آنجا برسد. اگر چه این فاصله زیادی نیست اما برای کسانی که در آب یخزده در حال غرق شدن هستند زمان زیادی است و کارپاتیا خیلی دیر رسیده بود.(بعد از دریافت خبر کمک ، کشتی کارپاتیا با حداکثر سرعت از میان آن منطقه یخی خطرناک گذشت. اولین کشتی که به محل حادثه رسید ، کارپاتیا بود).

بازماندگان تایتانیک یکی پس از دیگری به عرشه کشتی کارپاتیا انتقال یافتند. بعضی ها از نردبان طنابی بالا رفتند و بعضی ها را که خیلی ضعیف ، پیر و یا کم سن و سال بودند را بالا کشیدند و به انبار کالاها منتقل کردند و به آنها غذا و لباس گرم دادند. همه را شمردند. از 2206 نفر مسافر فقط 703 نفر زنده مانده بودند.

سپس کشتی کارپاتیا به طرف نیویورک به راه افتاد. مسافرتی که سه روز به طول انجامید.

دوستان و اقوام مسافران تایتانیک از خبرهایی که شنیده بودند ناراحت و عصبی بودند. افکار آنها با شنیدن گزارشهای گوناگون پریشان شده بود. کشتی کارپاتیا هیچ خبری نداده بود و روزنامه ها داستانهایی از خود ساخته بودند.

یکی از روزنامه ها نوشته بود: «همه زنده اند و کشتی دیگری ، تایتانیک را به دنبال خود میکشد».

روزنامه های دیگر نوشته بودند که خیلی ها مرده اند. مردم در نیویورک با دلواپسی منتظر رسیدن کشتی کارپاتیا بودند. آنها امیدوار بودند که پیاده شدن عزیزانشان را از کشتی ببینند.

سرانجام در 18 آوریل در ساعت 9:25 بعدازظهرکشتی کارپاتیا در بندر نیویورک لنگر انداخت. نزدیک به 30000 نفر در لنگرگاه جمع شده بودند. در میان آنها تعداد زیادی دکتر و پرستار هم بودند تا برای نجات بازماندگان تلاش کنند.

تخته ای را برای پیاده کردن مسافران از کارپاتیا به پایین فرستادند و اولین بازماندگان پیاده شدند. کسانی که در لنگرگاه بودند ، به جلو هجوم بردند. بعضی ها نام خویشاوندانشان را صدا می زدند.

هارولد براید ، تنها بی سیم چی زنده تایتانیک را از کشتی پیاده کردند. پاهایش بدجوری یخ زده و باندپیچی شده بود. دو سگ هم زنده مانده بودند. وقتی کشتی تایتانیک در حال غرق شدن بود ، جریان تند آب ، هارولد براید را از روی عرشه به دریا کشاند. ولی او توانست خودش را از یک قایق نجات واژگون شده ، بالا بکشد و نجات یابد.

بازماندگان فاجعه تایتانیک با قدردانی و تشکر از خدمه کشتی کارپاتیا ، یک مدال برنزی را به پاس نجات جانشان به آنها هدیه کردند.

مایکل و ادموند نورتیل و همچنین خانم آستور هم در میان بازماندگان بودند. خانم آستور در پارو زدن قایق نجاتشان کمک کرده بود تا قایق از کشتی در حال غرق شدن فاصله بگیرد.

تا مدتها بعد کشتیها در اقیانوس اطلس اجساد قربانیان را پیدا میکردند. بسیاری از آنها قابل شناسایی نبودند. ولی بدن سرهنگ آستور به دلیل حک شدن حروف اول نام و نام خانوادگی اش که درروی یقه پیراهنش چاپ شده بود ، شناسایی شد.

جنازه ناخدا اسمیت در میان 328 جنازه ای که از آب گرفته شد ، نبود. بعضی ها خبر داده بودند که تا قبل از فرو رفتن کشتی در آب او را دیده بودند که در اتاق فرماندهی ایستاده بوده است.

*********

افسانه غرق نشدنی بودن تایتانیک چیزی نبود به جز ترکیب خطاهای انسانی که اگر این اشتباهات صورت نمی گرفت نه کشتی از بین می رفت و نه 1503 مسافر آن جان خود را از دست می دادند.

چرا با اینکه قبلا به تایتانیک گزارش داده شده بود کوه های یخ در منطقه وجود دارد ، تایتانیک با سرعت زیاد 40744 متر بر ساعت حرکت می کرد؟

علی رغم این حقیقت که در همان غروب درست قبل از برخورد با کوه یخ از کشتی های دیگر منجمله بالتیک به تایتانیک تلگراف هایی فرستاده شده بود مبنی بر اینکه تایتانیک مستقیما به سمت کوه های یخی می رود ولی تایتانیک با آخرین سرعت حرکت میکرد. پیغام بالتیک به جورج ایسمی مسئول اتاق بی سیم داده شد که وی قبل از فرستادن آن به اتاق تلگراف در ساعت 7:15 دقیقه بعد از ظهر آن را به چند مسافر نشان داد.

چرا ارتباط رادیویی تایتانیک با کشتی های دیگر قطع شده بود؟ آخرین پیغام که راجع به وجود کوه های یخ هشدار می داد در ساعت 9:40 بعد از ظهر از کشتی مسابا به تایتانیک مخابره شد. گفته می شود تایتانیک آن پیغام را دریافت کرد ولی راجع به آن هرگز به کسی چیزی گفته نشد و حدس می زنند که اصلا به سکوی فرماندهی هم نرسید.

اگر کاپیتان اسمیت این پیغام را دریافت کرده بود مطمئنا جان 1503 مسافر را نجات می داد. زیرا می گویند یک ساعت قبل از ارسال آن پیام ، اسمیت درباره برخورد با کوه های یخ با افسر نگهبان صحبت می کرده است. اسمیت دستور داد به دقت مسیر کشتی را زیر نظر داشته باشند ولی از آنجایی که احساس خطر نمی کرد ، دستور نداد سرعت را کم کنند.

سوال دیگر اینکه چرا تایتانیک فقط 20 قایق نجات داشت؟ و این در حالی است که برای 2300 مسافر خود 1250 صندلی روی عرشه گذاشته بود. تایتانیک ظرفیت حمل 48 قایق نجات را داشت.

کشتی ستاره سفید از نظر قانونی کاملا حق داشت که چنین تعدادی قایق تهیه کند. قوانین هیات بازرگانی انگلستان که کشتی تایتانیک هم تحت نظر آن قرار می گرفت در سال 1894 به تصویب رسیده بود و اکنون به طرز مسخره ای از رده خارج شده بود. در این قوانین ، تعداد قایق های نجاتی که می بایست توسط کشتی های بیش از 10000 تنی حمل شود مشخص شده بود. اندازه کشتی های مسافربری به طرز چشم گیری بزرگ شده بود. وزن تایتانیک 46328 تن بود ولی قوانین را هنوز اصلاح نکرده بودند.

ولی بزرگترین سوال درباره نقش کشتی مسافربری دیگری به نام کالیفرنین مطرح می شود. یکی از اولین کشتی هایی که در مورد کوه های یخ به تایتانیک هشدار داده بود. کشتی کالیفرنین فقط 14816 متر با تایتانیک فاصله داشت. در حالی که تایتانیک به آرامی به زیر آبهای اقیانوس اطلس می رفت ، کالیفرنین بعد از اینکه تایتانیک به زیر آب رفت ، به محل حادثه رسید.

آن شب برای کشتی 6000 تنی کالیفرنین بسیار آرام و بدون حادثه بود. همان روز هنگام غروب بی سیم چی برای اینکه به تایتانیک درباره وجود کوه های یخ هشدار دهد بارها سعی کرد پیامهایی را که تایتانیک می فرستاد قطع کند. هیچ کس به درستی نمی داند مظمون پیامی که سرانجام موفق شد بفرستد ، چه بود. آنچه مشخص است این است که وی به دلیل اینکه تایتانیک پیام را دریافت نمی کرد بسیار خسته شده بود. او بعد از اتمام کارش دستگاه بی سیم را خاموش کرد و به اتاق خوابش رفت. در آن موقع ساعت 11:30 بود. درست 10 دقیقه قبل از برخورد تایتانیک با کوه یخ.

*******

قایقهای نجات که پر بود از نجات یافتگانی که از سرما می لرزیدند ، تا سحر روی آب سرگردان بودند تا اینکه کشتی مسافربری کارپاتیا به آنجا رسید و 705 نفر از آنها را سوار کرد.

اکثر نجات یافتگان ، مسافران درجه یک و دو بودند. هنگام سوار شدن به قایقها حق تقدم به آنها داده شده بود و در نتیجه تمام بچه هایشان نجات یافتند. در حالیکه کمتر از یک سوم از کودکان درجه سه زنده ماندند.

افسران کشتی کالیفرنین که روی سکوی فرماندهی ایستاده بودند ، هر از گاهی با دوربین خود به تایتانیک نگاه می کردند. آنها سوسو زدن چراغهای تایتانیک را در فاصله دورتر دیده بودند. آنها باز هم سعی کرده بودند از طریق فرستادن علائم مورس با نور با تایتانیک ارتباط برقرار کنند ولی هیچ پاسخی دریافت نکردند و از این کار دست برداشتند. سپس در ساعت 12:45 بامداد راکتهایی را که تایتانیک به هوا پرتاب کرد را دیدند. آنها تصور کردند که تایتانیک آتش بازی راه انداخته است و بسیار تعجب کردند ولی سعی نکردند درباره آن تحقیق کنند. در ساعت 2:20 بامداد افراد کشتی کالیفرنین متوجه شدند که نور چراغهای تایتانیک دیگر دیده نمی شود و هیچ کاری نکردند.

اشخاصی که آن شب همراه با کشتی به زیر آب رفتند عبارت بودند از :

کاپیتان کشتی ، توماس اندروز (طراح کشتی) ، ایسادور استراوس (میلیونر) ، سرهنگ جان جاکوب آستور که همراه با همسرش از ماه عسل باز می گشتند و ویلیام استد (روزنامه نگار معروف) بودند.

استد ، اگر به پیش بینی های خودش توجه کرده بود ، هرگز غرق نمی شد. زیرا در سال 1892 او داستان کوتاهی نوشته بود که در آن کشتی مسافربری بزرگی را در حال غرق شدن در دریاهای شمالی توصیف کرده بود که طی آن صدها نفر جان خود را از دست دادند.

عواملي كه در غرق كشتي موثر بودند.

1- اشتباه كاپيتان كشتي

اين سفر دريايي، سفر بازنشستگي كاپيتان اي. جي. اسميت بود. او مي خواست به هر ترتيبي كه شده در اين مسافرت ركوردي از خود بجاي بگذارد. او سالها قبل از اين حادثه گفته بود: من نمي توانم تصور كنم كه يك كشتي بخار جديد غرق شود. كشتي هاي جديد اين خطرات را پشت سر گذاشته اند.
كاپيتان اسميت پنج اخطار مشاهده كوه يخ از خدمه خود و ديگر كشتي ها را ناديده گرفت. اگر او فرمان به آهسته تر شدن حركت كشتي مي داد، شايد اين حادثه رخ نمي داد.

2- اشتباه سازندگان كشتي

نزديك به سه ميليون ميخ پرچ در اتصال قطعات تايتانيك به يكديگر بكار رفته بود. برخي از اين ميخ پرچها از باقيمانده بدنه كشتي بازيابي شده و مورد بررسي قرار گرفته اند. يافته ها نشان مي دهند كه آنها از آهن زير حد استاندارد ساخته شده بودند. وقتي كشتي با كوه يخ برخورد كرد، نيروي برخورد باعث شد سرك ميخهاي پرچ بشكند و قسمتهاي كشتي از هم جدا شوند. اگر از آهن با كيفيت بالا استفاده شده بود، ممكن مي نمود كه قسمتها از هم جدا نشده و كشتي غرق نشود.

3- اشتباه بروس آيسمي مدير اجرايي شركت كشتيراني

بروس آيسمي در كشتي حاضر بود. رقابت بين كشتي هاي اقيانوس پيما شديد بود و شركت ستاره سفيد مي خواست نشان دهد كه آنها قادر به عبور شش روزه از پهنه اقيانوس هستند. براي برآورده ساختن اين مقصود، بروس آيسمي به كاپيتان اسميت فشار وارد آورد كه تايتانيك را با حداكثر سرعت به حركت وادارد.

4- اشتباه آقاي توماس اندروز سرپرست طراحان تايتانيك

اين باور كه تايتانيك غرق نشدني است، تا حدودي مرهون اين حقيقت بود كه تايتانيك از شانزده قسمت ضد آب تشكيل شده بود. ليكن ارتفاع ديواره اين بخشها بحد كافي در نظر گرفته نشده بود. شركت ستاره سفيد نمي خواست ارتفاع ديواره ها زياد باشد زيرا اين امر فضاي اختصاص يافته به قسمت درجه يك را كاهش مي داد. اگر ارتفاع اين ديواره ها بحد كافي بود، فضاي بيشتري در اين قسمتها بوجود مي آمد و هواي موجود در آنها مانع غرق كشتي مي شد.

5- اشتباه ناخدا يكم مورداك

ناخدا يكم مورداك به محض مشاهده كوه يخ دستور داد براي كاستن از سرعت كشتي موتورها معكوس شوند و جهت فرار از برخورد كشتي به سمت چپ بچرخد. در نتيجه سمت راست بدنه با كوه يخ برخورد كرد و شكافي عظيم در بدنه كشتي ايجاد شد. اگر مورداك دستور مي داد ضمن كاستن از سرعت، كشتي بطور مستقيم به راه خود ادامه دهد و با دماغه، كه بسيار محكمتر از بدنه است، به كوه يخ برخورد كنند، احتمالا فقط 2 يا 3 قسمت جلويي در هم فرو مي رفت و كشتي غرق نمي شد.

6- و بالاخره اشتباه تمامي دانشمندان علوم!

فولاد در دماي عادي نرم است و در اثر برخورد خم مي شود. در حاليكه در دماهاي زير انجماد آب، فولاد مانند چدن شكننده مي شود و در اثر برخورد مي شكند. اين پديده به شكست ترد معروف بوده و در زمان واقعه تايتانيك براي دانشمندان ناشناخته بود. اگر بجاي فولاد از آلياژي كه در دماهاي پايين خاصيت نرمي خود را از دست نمي دهد استفاده مي شد، در اثر برخورد چنان شكاف عظيمي در بدنه تايتانيك ايجاد نمي شد.

در پايان....

دادگاههایی که در انگلستان و آمریکا در این باره تشکیل شدند ، کاپیتان لرد فرمانده کشتی کالیفرنین را به دلیل درست تشخیص ندادن مفهوم علامتهای تایتانیک شدیدا سرزنش کردند. لرد تا هنگام مرگش در 1962 به این یافته های دادگاه اعتراض کرد.

در تحقیقات انجام شده همچنین معلوم شد که کاپیتان اسمیت به دلیل برنگشتن به سمت جنوب یا کم نکردن سرعت ، اشتباه بزرگی انجام داده. ولی در مورد او هیچ انتقادی صورت نگرفت زیرا در آن زمان این عمل بسیار عادی بود.

دادگاههای انگلستان چند نظریه مهم نیز ارائه دادند. در این نظریه ها توصیه شده بود که تعداد قایقهای نجات یک کشتی باید بر اساس تعداد مسافرهای آن و نه بر اساس وزن کشتی معین شود. بی سیم کشتی باید همیشه روشن باشد و شخصی همیشه باید در کنار آن باشد. گشت مخصوصی فراهم شد تا به کشتی ها در مورد کوه های یخ هشدار دهند.

در این نظریه ها همچنین به کشتی های دیگر هشدار داده شد که اگر ناخدایی کشتی خود را در منطقه کوههای یخی با سرعت زیاد هدایت کند ، خود را در معرض اتهام اهمال و مسامحه کاری قرار خواهد داد.

دیگر کسی جرات نکرد هیچ کشتی را غرق نشدنی بنامد. تایتانیک درس عبرت دردناکی برای همه بود.

ولی تمام این توصیه ها بسیار دیر صورت گرفته بود و دیگر نمیشد جان آنهایی را که از دست رفته بودند را نجات داد.



*******



بیش از هفتاد سال گذشت و کشتی تایتانیک در سال 1985 توسط گروه تحقیقاتی دکتر رابرت بالارد در عمق 3798 متری اقیانوس اطلس توسط یک کشتی زیر دریایی به نام آرگو کشف شد. این اولین باری بود که تایتانیک بعد از سال 1912 دوباره دیده میشد. دو سال بعد زیر دریایی دیگری به نام ناتایل که دو بازوی محرک هم داشت ، تایتانیک را بازدید کرد.

ناتایل با بازوهای محرک خود توانست هزاران تکه از تایتانیک را که در کف اقیانوس پخش شده بود را به خارج از آب منتقل کند. اشیایی مانند : اسباب بازیها ، عینکها ، پول و جواهرات. اگر چه این چیزها کوچک بودند ولی یادآور لحظه های تلخ از زندگیهای از دست رفته مسافران تایتانیک بود. این اشیا بودند که کمک کردند تا داستان تایتانیک و مسافرانش بازگو شود. ناتایل کمک کرد تا معمای غرق شدن تایتانیک حل شود.

شواهدی که ناتایل به دست آورد نشان داد که بر خلاف حدس و گمان ، کوه یخ شکاف 100 متری در تایتانیک ایجاد نکرده بلکه کوه یخ شش شکاف کوچک در قسمتی از کشتی که زیر آب بوده ایجاد کرده. در تحقیقاتی که بر روی بقایای تایتانیک انجام شد دانشمندان توانستند به طور کامل توضیح دهند که تایتانیک چگونه غرق شده است.

تایتانیک چگونه غرق شد

1- تایتانیک با کوه یخی برخورد می کند و شش شکاف در بدنه کشتی ایجاد می شود و آب به داخل کشتی وارد می شود.

2- قسمتهای کشتی یکی پس از دیگری پر از آب می شوند و وزن آب در دماغه سبب میشود سر کشتی به زیر آب کشیده شود.

3- دودکش جلویی کنده میشود و سقوط میکند. سپس وقتی عقب کشتی به هوا بلند میشود ، دودکشهای دیگر هم در اثر فشار آب می شکنند و سقوط می کنند.

4- فشار آب روی کشتی به قدری زیاد است که باعث دو تکه شدن آن می شود. دماغه کشتی به ته دریا می رود و قسمت عقب آن شروع می کند به آب گرفتن و سپس غرق شدن.

این فاجعه نه تنها در داستان کوتاه ویلیام استد پیش بینی شده بود بلکه در رمانی که 14 سال پیش به چاپ رسید با جزئیات بسیار عجیبی آورده شده بود.

مورگان رابرتسون در کتاب خود ، بزرگترین و مجلل ترین کشتی مسافربری را که تا کنون در دنیا ساخته شده است را چنین تعریف می کند: اینکه چگونه در اولین سفرش از ساوتهمپتون به مقصد نیویورک حرکت می کند ، اینکه چگونه در اقیانوس اطلس شمالی با کوه یخ عظیمی برخورد می کند ، اینکه چگونه بدنه آن زیر آب شکاف برمی دارد و اینکه چگونه عده زیادی فقط به دلیل اینکه در کشتی قایق نجات به اندازه کافی وجود نداشت جان خود را از دست دادند. نام آن کشتی تایتان بود....

منبع: http://www.hg74--tttitanic.blogfa.com/post-2.aspx

راست بگو و هر چه را در توان داری در تیرت بنه و بلندتر پرتاب کن ، فضیلت ایرانی این است !

نیچه
كاربر(ان) زير تشكر كردند: شايان, Ehsan, Jasmine Jackson-mjforever, farzam, NicoleL2, kingmichael, Michaellover

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
13 سال 7 ماه قبل - 13 سال 7 ماه قبل #19746 توسط Nasim
پاسخ داده شده توسط Nasim در تاپیک پاسخ: تایتانیک

كشتي پست سلطنتي تايتانيك آخرين روياي بزرگ يك عصر طلايي بود.





نتونستم این جمله رو متوجه بشم !!!!!! میشه در موردش توضیح بدی ؟!
Last edit: 13 سال 7 ماه قبل by Nasim.

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
13 سال 7 ماه قبل #19747 توسط Nikolay
پاسخ داده شده توسط Nikolay در تاپیک پاسخ: تایتانیک
شاید منظورش آخرین رویای بزرگ ، قبل از جنگ جهانی اول باشه.

راست بگو و هر چه را در توان داری در تیرت بنه و بلندتر پرتاب کن ، فضیلت ایرانی این است !

نیچه

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
13 سال 7 ماه قبل #19757 توسط farzam
پاسخ داده شده توسط farzam در تاپیک پاسخ: تایتانیک
واقعا جك و رز در كشتي بودن ؟؟؟ يا فقط يك داستان خيالي بوده ؟؟؟؟

She works so hard, just to make her way
For a man who just don’t appreciate

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
13 سال 7 ماه قبل #19759 توسط Nasim
پاسخ داده شده توسط Nasim در تاپیک پاسخ: تایتانیک
عصر طلایی رو میدونم منظورش چیه !
دقیقا متوجه این «پست» کلمه نمیشم !

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

بیشتر
13 سال 7 ماه قبل #19763 توسط Michaellover
پاسخ داده شده توسط Michaellover در تاپیک پاسخ: تایتانیک
این دقیقا تایپیک بررسی فیلم سینمایی تایتانیکه یا اینکه کلا دارید در مورد کشتی توضیحات لازم رو میدین:D

"...Before You start Pointing Fingers Make Sure Your Hands Are Clean"

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

مدیران انجمن: Ehsanblackfire
زمان ایجاد صفحه: 2.902 ثانیه
قدرت گرفته از كيوننا