سؤال آشنایی ها

مرسی بابت خوشامدگویی ی ی

فریماه جان خوش اومدی (چقدر حرف زدی )

به نکته ی اصیلی اشاره کردی جانم، از اون نکته اصیلا که سر کلاسای دانشگاه بهش اشاره کنی تا قبل از خروج از کلاس باید وصیت نامت تکمیل شده باشه!! شوخی میکنم
تازه باید ببینی چجوری پاراگراف پاراگراف حذف میکنم تا اینقدر میشه

خوش اومدی فریماه عزیز

خوش اومدی Jesper Kyd همچنین

ممنونم ،الناز ،شایان ،مایکلا ،علی ،امین و درسای عزیز !
خوشبختم

سلام من مرتضی هستم خیلی وقته تو انجمن نیمودم چند سالی میشه دوستای قدیمی هستن د.

سلام مرتضی
دوباره خوش اومدی به خونه خودت

مرتضی جان خوش اومدی. امیدوارم اینجا اوقات خوشی رو در کنار هم داشته باشیم. ]
WELCOME

سلام به همه ي mj فن هاي عزيز از حميد هم ممنونم كه اين تاپيك رو زد و فرصتي شد تا با همه بيشتر آشنا باشيم...در ابتدا به آقا محسن بازگشايي دوباره اينجا رو تبريك ميگم و خوشحالم كه فن هايي مثل شما اينجا هستند..

من شايان اگر يادتون باشه در فروم قبل با عكس آواتاري از cameron cartio بودم..از سال 87 تو فروم بودم و خوشحالم كه تو اين 3 سال دوستان خيلي خوبي در ميان فن ها پيدا كردم و چيز بزرگي رو بدست آوردم...

من دانشجوي كامپوتر محل زندگيم در دزفول استان خوزستان هست ..اميدوارم با بازگشايي دوباره فروم شاهد پيشرفت مطالب فروم و همچنين آشنايي بيشتر با حقايق و تلاش و موسيقي مايكل باشيم و بازگشايي دوباره فروم براي هدف بزرگي باشه نه براي گذراندن وقت...

سلام دوستان.احسان هستم 21 ساله از ارومیه.من دانشجویه کشاورزی هستم.خیلی خیلی خوشحالم که فروم دوباره باز شد و بازم میتونیم در کنار هم باشیم.از مدیران سایت هم خیلی ممنونم که این فرصت رو در اختیار ما mj fan ها قرار دادن.

خیلی خوشحالم که بچه ها رو اینجا میبینم.امیدوارم تو این فروم بحثهای مفید،آموزنده بشه و همه در کنار هم با آرامش اهداف مایکل عزیزمون رو دنبال کنیم.من مایکلو حتی بیشتر از 2 سال قبل اینجا احساس میکنم.میدونم که هست و همیشه کنارمون میمونه
از حمید و الناز عزیز و همه ی دوستای عزیزی که تلاش کردن تا فروم دوباره راه بیافته ممنونم.دوست دارم قدر این فرصت رو بدونیم و اونقدر با هم گرمو صمیمی باشیم که هیچکس نتونه خانواده ی مایکلیمونو از هم جدا کنه.

همتونو خیلی دوست دارم.
اولین باری تو فروم مایکل بین شما اومدم دوم راهنمایی بودم باید بگم پیدا کردن اینهمه دوست خوب رو مدیونه بامعرفت ترین رفیقم که خیلی هم دوسش دارم "فرناز" جون هستم.

من اینجا خیلی چیزها از مایکل فهمیدم،خیلی بهتر شناختمش،عاشقش شدم و حالا هم که کنکوریم از همتون میخوام دعا کنین یه رشته ی خوب قبول شمEmbarrassed

در ضمن خیلی خوشحالم که محمد جون هم اومد.امیدوارم باز هم بخونی من که تو این مدت خیلی منتظر بودم.

حتما باید یه تشکر خاص کنم از تمام محبت و عشقی که شایان عزیزم تو این مدت به من داشت واقعا ممنونم گرچه هرگز این عشق قابل جبران نیست.

در ضمن من ساکن انزلی هستم و خیلی دوست دارم یه روز همه ی دوستای خوبم،همه ی عاشقان مایکل جکسون اینجا در کنار دریای بی کران خداوند کنار هم جمع شیم و این عشق رو که همه از مایکل عزیزه با هم جشن بگیریم

سلام به همگی .
بالاخره بعد از قرنها پروژه عظیم راه اندازی مجدد فروم امجی به پایان رسید ! ... Surprisedhmy:
خوشحالم که دوباره خانواده مایکلیمون دارن دور هم تو خونه جمع میشن . (اگه باز از هم نپاشیم زلزله نیاد)
از حمید عزیز تشکر میکنم که حداقل اون وفادار موند و مثل بعضی امجی استاف های دیگه میدون رو خالی نکرد
همتونو دوست دارم به امید روزهای بهتر .
راستی خطاب به دوستان جدید بنده امین هستم عضو سابق فروم . بچه ارومیه هستم پریروز تولد 20 سالگیم بود .

آقا سه چهار تا بسه دیگه بقیه شو خودتون بخونین

یک سرفه مثلا اِهه اِهه

من فقط در مورد یک پست گیج شدم:

واقعا خیلی خوشحالم که دوستای عزیز دوباره دارن میان و به خانواده ی مایکلی میپیوندند.به امین عزیز تبریک میگم 20 بهار زندگیش رو و امیدوارم دستاوردهای بزرگی رو تو این سال کسب کنی،پربارتر شی و به اهدافت هم نزدیک تر بشی.به رضای عزیز(هر دو تا رضا)برگشتشون رو تبریک میگم و رضا جون خیلی خوشحالم که تصمیم گرفتی بیای فروم:silly:و ما رو اینجا تنها نزاری.و از اینکه میبینم مریم عزیز و مهربونم برگشته خیلی خوشحالم خودش میدونه چقدر منتظر پستش بودم:kiss:

اما درباره ی موضوعی که پیش اومد

اینکه مدیران محترم بیشتر سخت بگیرن تو قوانین فروم با اینکه از قانون و انظباط اصلا خوشم نمیاد اما دراین مورد واقعا تشکر میکنم.چون کاملا کار درست و بجاییه.

درباره ی پست حیرت انگیز وحید که باعث تعجبم شد یکم گیجم.

هیچکس دوست نداره جایی باشه که بهش توهین شه.اون هم توهیناتی که به ناحق باشه.من تو وبلاگ ایشون و خیلی از دوستای نزدیکش نامناسبترین کللمات رو خوندم نسبت به کسانی که مثل برادر و خواهرم برام عزیزن چون اولین کسانی بودند که در شروع قدمهای عاشقانه ام به سمت مایکل دستمو گرفتن.

من هم خیلی وقتها از خیلی ها ناراحت شدم حتی کسانیکه تو فروم قبلی بودن اما هرگز به هیچکس توهین نکردم بلکه گذشتم و حتی فراموش کردم چون عشق مایکل گسترده تر و پاکتر از اون بود که من کوچکترین طرفدارش بخوام تو این عشق لکه تاریکی ایجاد کنم.

اما در برخورد با شما(وحید) و یا دوستان عزیزتون متوجه شدم که دربرابر هر نظر مخالف با نظر خودتون از هیچ توهینی فروگذار نمیکنید.و این توهین رو حق خودتون میدونید

اگر قرار باشه اینجا هم درمقابل حتی نظرات نادرست چه بصورت پاسخ چه به شکل پیام خصوصی به من یا هرکدوم از دوستای عزیزم توهینی بشه به نظرم دیگه گذشت کردن دربرابرشون کار درستی نباشه.


مریم جون ما اینجا رو به راحتی بدست نیاوردیم و این خانواده نباید به راحتی پاشیده شه پس بمون چون تو بخشی از این خانواده ای که باید باشی.:kiss:

حمید جون میدونم گفتی دیگه درباره اش بحث نکنیم اما اگه نمیگفتم ته دلم میموند

آقا وسط این پست اسم یکی رو آورده که وحید هست! اون منم؟ یادمه یک بحثی با ترمه داشتم اما یادم نمیاد در مورد چی، اما فکر نکنم این باشه ها چون فکر نکنم من اون زمان بودم اصن، چون من خودمو صفحه 11 معرفی میکنم خیلی دوست دارم بدونم اون بحث های اول فروم چی بودن کی با کی بحث میکرده در مورد چی

---

پستهای خودمو میخوندم، چقدر شاد بودم ها و بیش از حد اسکل اصن یه وضعی بوده ها

کاشکی اون زمان که تایپیک اضافی زیاد میزدیم یک تایپیک دعوا هم میزدیم، میرفتیم اونجا دعوا میکردیم

خوبه یه تاپیک دیگه بزن به اسم "تجدید دیدار"!!!! از اول خودمونو معرفی کنیم !

ایده جالبیه، میتونیم همینجا پست معرفی مون رو پیدا کنیم و دوباره خودمون رو به صورت دقیقتر معرفی کنیم و ببینیم چقدر از اون زمان فرق کردیم...

FeanoR نوشته: من وحید هستم 18 سالمه و در روز بیاد ماندنی 13 فروردین ساعت 12:25 بدنیا اومدم اگر افتخار بدین منم جزو خانواده مایکلی این جمع بدونین.

من زمانی که خودمو معرفی کردم، فکر کنم حدود 200 یا 250 تا پست داده بودم، همش هم عکس بود البته فکر کنم این از اون تیکه فرناز توی پستهای بعدی معلومه خب من تو خیلی از فروم ها عضو بودم اما خب فعال نبودم، یکجورایی دوست نداشتم فعالیت کنم اما مطالبشون رو میخوندم... اینجا هم نمیخواستم پست بدم اما دیدم نسیم یک تایپیک عکس زده و خب منم یه عالمه عکس داشتم، با خودم گفتم خب بذار یک پست بدم، به خودم اومدم دیدم دو روز گذشته و من یه عالمه پست دادم من با سایت امجی دات کام از حدود چند ماه قبل از فوت مایکل آشنا شدم و اخبار رو میخوندم و نمیدونستم فرومی هم دارن... خبرهاش خیلی برام عجیب بود از این نظر که خیلی جزئی بود با خودم میگفتم دم این کسی که اخبار رو میذاره گرم اما فکر کنم خیلی هم بیکاره جون تو بعدا فهمیدم اصلا الناز بیکار هم نیست، برعکس خیلی هم سرش شلوغه...

چرا مایکل؟ چطوری باهاش آشنا شدم؟ نمیدونم چرا مایکل... اما همیشه وقتی در این مورد فکر میکنم، یاد یک جمله ای میوفتم که داداشم همیشه میگفت قبلنا که هر وقت اجرای مایکل رو میبینی اونقدر باهاش احساس نزدیکی میکنی که انگار خودت روی استیج داری اجرا میکنی...

اینکه چطوری با مایکل آشنا شدم خب دقیقا یک داستان تکراریه مثل داستان آشنایی بقیه با مایکل...

هیچوقت دوست نداشتم و دوست هم ندارم که مایکل رو خاص نشونش بدم یا یک افسانه چون افسانه ها واقعی نیستن و با خاص نشون دادن مایکل، فقط بین خودمو مایکل رو فاصله میندازم... اما مایکل یک اسطوره بود...

در مورد خودم هم بگم که از زندگی که دارم راضیم و اصلا هم دوست ندارم زندگی دیگه ای میداشتم البته دوست میداشتم توی یک کشور دیگه ای میبودم اما به هر حال اگه زندگی دیگه ای میداشتم، وحید الان نمیشدم و من از این وحید کاملا راضیم...

اصولا کسایی که با من آشنا نشدن کاملا فکر میکنن کاملا مزخرفم اما وقتی باهام آشنا میشن و صمیمی خب نمیدونم دیگه در موردم چی فکر میکنن یعنی میدونم اما برام مهم نیست چون باهم دوست شدیم و دوست ندارم وقتم رو برای فکر کردن به این چیزا بذارم با اینکه خیلی وقتها بهش فکر میکنم اما برام مهم نیست...

دوست ندارم یک زندگی تکراری داشته باشم، ازدواج کنم، برم سرکار تا خرج زندگیمو بدم، بچه دار بشم، داماد دار یا عروس دار بشم، نوه دار بشم، بمیرم... البته دوست هم ندارم از اون طرف دیوار بیوفتم و بگم هیچکدوم از اینها رو نمیخوام اما مسلما به این شکل نمیخوامشون... بیشتر دوست دارم زندگی داشته باشم که وقتی مُردم، مَردم نگن زندگیش شبیه فلانی بود یا شبیه بقیه بود یا تو این مایه ها، دوست دارم به این فکر کنن که سبک زندگی خودمو داشتم، سبک زندگی وحید...