سؤال من و فعاليتهاي دانشگاهيم....

فرزام جان این نوشته های خیلی عالیه .من با دقت خودنم .منتظر ادامه هستیم .

ممنونم...


شماره 4
اگر موفق شويم تغييرات را در خود به وجود بياوريم و از اين سيستم جدا شويم. كار ديگري كه بايد انجام دهيم
در قبال " نسل آينده" است.
" اگر هر گروهي وظيفه را به گردن ديگري بيندازد هيچ كاري از پيش نميرود " پس بياييد ما " آن نسل " باشيم كه
تغيير را شروع كرد:
با دانستن مطالب صحيح در مورد تربيت كودكان و روانشناسي كودك ، " ما " كمك بسيار بسيار بزرگي در قبال بهبود
جامعه و نسل بعد انجام ميدهيم.
كه بخش زياد آن وابسته به اين امر است كه ديگر نسل بعد مشكلات و تجربه هاي ناصحيح ما را، تجربه نكند .
با آگاهي يافتن از تعدادي نكته ي ساده و پي بردن به حقيقت آن ما ميتوانيم اين تغيير را ايجاد كنيم .

« اگر اين را خوانده ايد، 2 شماره ديگر باقيست »



شماره 5
علم روانشناسي و تربيت كودك امروزه به اين امر ساده پي برده است كه " محدوديت و اجبار "‌ تنها باعث ايجاد
خدشه و عقده در روح و روان و ناخودآگاه ِ كودك و فرد ميشود. بيشتر شخصيت يك فرد در كودكي او نقش ميبندد؛ مسئله در مورد آزادي و يا بيخيال بودن نيست. مسئله اصلي در مورد به وجود آوردن شرايطي صحيح و متعادل براي كودك و يا فرد است. چون به راحتي و سادگي ميتوانيد با مشاهده و تحقيق به اين امر ساده پي ببريد كه هيـچ چـــيزي بـــا " محدوديت و اجبار" درست نميشود. ميتوانيد نتايج " محدوديت و اجبار" را ببينيد.
با آگاهي داشتن نسبت به اين حقيقت و پي بردن به ريشه ي مشكلاتمان در كودكيمان، ميتوانيم نسلي بسيار بسيار بهتر و با استعدادتري تربيت كنيم .
« اگر اين را خوانده ايد، 1 شماره ديگر باقيست »

شماره 6
"كنترل نسلها"
تمام مسائلي كه وجود دارد مسير و تغيير مشخصي را ايجاد ميكند كه به نوعي همه را كنترل ميكند و نسلها در يك قالب محدود رشد و پيشرفت ميكنند. و هر چقدر هم كه پيش رويم باز از اين قالب خارج نشده ايم. مشخص كردن اين قالب كار بسيار سختيست . اما ميتوانيم بيشترين حد تغيير را ايجاد كنيم اگر به اين مسائل پي ببريم :
در ذهن و فكرمان خود را از اين سيستم جدا كنيم
تلاش براي پيدا كردن علاقه و استعداد ذاتيمان
خارج شدن از اين پوسته ي " اجباري" و با كمي فاصله همه چيز را بررسي كردن
با دانستن مطالب صحيح در مورد تربيت كودكان و روانشناسي كودك و به وجود آوردن شرايطي صحيح و متعادل براي رشد و تربيت،
و فرار از ايجاد محدوديت و اجبار

*******

به هر حال اعِمال تمام اينها و ايجاد تغيير در زندگي مان مطمئنا كار بسيار سختيست.
بنا به شرايط خانوادگي، اجتماعي ، فرهنگي، اقتصاديمان... .
اما مسئله اي كه وجود دارد هيچ چيز و هيچ كس ِ كاملي وجود ندارد
اما هر كدام از ما بنا به شرايط ميتوانيم يكي از تغييرات را به نحو " كامل " در خود ايجاد كنيم.
و وقتي اين كار انجام شود :
جامعه اي رو به كمال خواهيم داشت.

به اميد دنيايي بهتر

همه نوشته هات تا تا اینجا رو خوندم از چیزهایی صحبت کردی که افراد افراط گرا و جبهه گرا و یا انسان های دچار روزمرگی شدن درک از اون ها ندارن و یا شاید دلشون نمیخواد باور کنن که راهشون یا طرز فکرشون غلطه یا بی توجه از کنارش می گذرن یا میخوان پایین بکشن چیزی که خودشون رو زیر سوال میبره و وقتی درکی از اون ها نباشه برداشت های غلط شروع میشه این مطالب واقعا موضوعاتی نیست که بشه در محیط های کوچیک و ضعیف و بسته ای مثل دانشگاه یا مراکز آموزشی در در جامعه ما منتشر بشه حتی در اینترنت و یا خیلی از سایت ها هم برداشت درستی از این مطالب ممکنه به عمل نیاد اما همین که منتشرش میکنی مهمه و باارزشه و شاید بتونه تلنگری باشه برای دیگران و حتی سرآغاز شناخت بهتر بر روی همدیگه..

ممنونم شايان جان كه خوندي...
با نظرت موافقم كاملا
تمامش چيزايي بوده كه اول از همه به خود ه من تلنگري ايجاد كرده بوده و .... واسه همينم اصلا دوس ندارم نصيحت و پند و اندرز بدم... مگه من كي ام ؟؟؟؟؟؟؟
دونستن اينها به من كمك كرده خيلي و واسه همين من قسمت ميكنم با بقيه...

من هم یه جورایی موافق حرفهات هستم. می تونم بپرسم رشته ات چیه؟ البته باید در نظر داشت که تغییر در جوامع دگماتیسم و بسته مثل جامعه ما کار حضرت فیله اما باید از یک جایی شروع کرد و یک رنسانس انجام داد. البته تا اون روز مواظب خودت باش که زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد.

من رشته ام برق هستش
و از 3 يا 4 سال پيش شروع كردم به نوشتن داستانهاي كوتاه و....
اينم يك كاره تحقيقاتيي مانند بود كه نوشته بودم و ... كه ديگه اينجوري شد.

ما بايد واقعا تا اونجا كه ميتونيم در مورد تريبت صحيح كودك اطلاعات جمع كنيم
علم روانشناسي كودك و تريبت صحيح ، كه بايد از چيزاي مختلفي كه مطالعه ميكنيد يك جواب خودتون درست كنيد ( واقعا به وجود بياريد)
به عنوان مثال: از خودتون سوال كنيد چه چيزايي در بچگي شمارو آزار ميداد ؟
هم در مورد پدر ماردتون، هم نحوه برخوردشون در مسائل مختلف، هم مسائل بيرون از خانواده و در دوستان
دقت كنيد كه به طور واضح يادتون باشه كه در همون زمان كودكي هم اين مسائل شمارو ازيت ميكرده نه فقط حال... اما حالا به علت پايين بودن سن شما به طور كامل واقف نبوديد به اون مشكلات...
چند مسئله ي مهميو كه هميشه بايد به ياد داشته باشيد ، در واقع چندين تا از مهمترين چيزها :
اينه كه شبيه ترين انسانها به يكديگر هم با هم مشكلات و تفاوتهايي دارند.
اينكه همونطور كه والدين شما نتونستن شمارو شبيه اون چيزي كه ميخوان بكنن ( از لحاظ رفتار و...) هر چند هيچ وقت همچين چيزيو بروز ندن
شما هم نميتونيد فرزندتونو در آينده ، اون چيزي بكنيد كه دوست داريد!!!! به خاطر تفاوت انسانها، توضيح دقيقي براي اين قضيه ندارم اما شرايط و اتفاقات در قبل از تولد و اندكي بعد از تولد در كودك خيلي تاثير ميزاره...( به عنوان مثال اگه پسر ژنتيكي شجريان از ابتدا در خانواده ي فرشچيان بزرگ ميشد يك نقاش ميشد و بلعكس)

مهمترين عامل براي رشد و شكوفايي ايجاد شرايط متعادل براي كودك هست. اينكه تجربه كنه ( سرما خوردن، زمين خوردن، زخمي شدن، مسئوليتي قبول كردن، بازي كردن و...و...و...و...)
انسانها با هم متفاوتند
پس شما ابتدا بايد ريشه ي مشكلات " خودتون " رو در كودكي پيدا كنيد
و بعد سعي كنيد شرايطي و محيا كنيد تا فرزندتون اونارو تجربه نكنه... ولي مطمئنا نسل آينده هم مشكلات ديگه اي تجربه ميكنه و اينم به خاطر همون تفاوت " انسانها" ست...

كتابها و مقالاتي كه در اين زمينه وجود داره رو " من " واقعا دوست ندارم... همگي اونها اين قضيه رو نشون ميدن كه ما بايد خوب و بد ( از لحاظ اخلاقي رو) به بچه نشون بديم
در حالي كه اين واقعا اشتباه و به نظر من همين مسئله هستش كه مارو به اينجا رسونده!!!! مثل نظام حاكم بر سرزمين ما
خود من در حال حاظر ميتونم بگم بيش از 85 درصد چيزايي كه پدر مادر من به عنوان خوب و بد اخلاقي به من به نوعي آموزش داده بودند و تغيير دادم و يا اصلا ديگه قبول ندارم... (و اين در حالي ه كه من ميگم والدين من يهترين والدين دنيا هستند و عاشقشونم... ولي اينا دليل نميشه)
پس هيچ چيزي نبايد از بيروون به انسان وارد بشه.... بيشتر چيزهايي كه واقعا در زندگي يك نفر تاثير داره اون مسائلي ه كه " خودش " به طور 100% به اونها پي برده...

فردا دوباره قراره اين نوشته هامو ( همين 6 شماره ) ببرم شوراي بررسي براي انتشار تو دانشگاه....